بسیاری از محافل سیاسی غرب از کاهش قابل توجه شرکت سران آفریقایی در اجلاس 2023 مشترک بین روسیه و آفریقا نسبت به سال 2019 به عنوان یک شکست برای روس ها سخن گفته اند. اما بطور واقع بینانه نوع روابط روس ها و آفریقا از ساختار معیوبی رنج میبرد که این اجلاس ضعف ها را بیش از پیش به نمایش گذاشت.
پوتین در اجلاس اخیر سن پیترزبورگ بر نتایج ملموس شامل ارسال غلات رایگان، لغو بدهی و حمایت از یک کرسی آفریقایی علاوه بر کرسی موجود آفریقای جنوبی در G20 مانند کرسی اتحادیه اروپا تاکید کرد. اما نتایج این اجلاس نشان از آن دارد که پیشنهادهای پوتین چندان در حوزه کشورهای آفریقایی جدی گرفته نشده است. فارغ از تاثیر فشار غربیها و ایجاد فضای ضد روسی، عدم استقبال مثبت از سوی آفریقا به پیشنهادات روسیه نشان از آن دارد که مسکو در پیشنهادهای خود نتوانسته است به نیاز های اساسی آفریقا پاسخ دهد.
درواقع روسیه حتی صدای پای آفریقای جدید و متفاوت با گذشته را در برگزاری این اجلاس درک نکرده است. این درحالی است که روسیه نسبت به سایر شرکای بزرگ آفریقا مانند چین، اتحادیه اروپا و آمریکا تنها بخشی کوچکی از قدرت تجارت و سرمایه گذاری در قاره آفریقا را در دست دارد.
بررسی اجلاس های سران آفریقا و روسیه در سال های اخیر نشان می دهد که پیشنهادهای کرملین صرفا از یک ذهنیت منسوخ شده جنگ سرد پیروی میکنند که صرفا روی نفوذ، ارسال تسلیحات، ارائه کمک های غذایی و نظامی یا وعده عضویت اتحادیه آفریقا در جی 20 یا عضویت دائم آفریقا در شورای امنیت همراه بوده است. این ذهنیت غلط همراه با دیگر محدودیت های روسیه در صحنه آفریقا روابطی را شکل داده که نه تنها از لحاظ سیاسی بلکه از لحاظ منطق اقتصادی و تجارت و رقابت نیز دچار اشکالات اساسی است. در ادامه بخشی از این ضعف ها و مشکلات ادراکی و ساختاری مخصوصاً در روابط اقتصادی روسیه با آفریقا پرداخته میشود.
1)ضعف ساختاری و نهادی
آمریکا در آفریقا از قانون رشد و فرصت آفریقا موسوم به اگوا برای واردات بدون عوارض از آفریقا بهره میبرد. اتحادیه اروپا از توافقنامههای همکاری اقتصادی و تسلیحاتی جامع با آفریقا برای تسهیل همکاریهای اقتصادی و تجاری با این قاره استفاده میکند. اما تجارت روسیه با آفریقا هنوز هم بر مبنای واردات مواد خام و کالاهای اولیه از آفریقا مانند جواهرات، فلزات کمیاب، آجیل و کاکائو است. در مقابل روسیه فقط مقادیر قابل توجهی ماشین آلات، کود های شیمیایی و هیدروکربونهای تصفیه شده و مواد شیمیایی دیگر را به آفریقا صادر میکند.
2)عدم توازن تجاری و شرکای محدود آفریقایی
روسیه در سال 2020 مقدار 4/12 میلیارد دلار کالا به آفریقا صادر کرده و فقط 6/1 میلیارد دلار از آفریقا وارد کرده است که بیانگر یک عدم موازنه آشکار است. این فاصله اکنون در 2023 بسیار بیشتر هم شده است. به علاوه 70 درصد کل تجارت روسیه با آفریقا معطوف به 4 کشور مصر، الجزایر، مراکش و آفریقای جنوبی میشود و همین ظرفیت دیپلماسی اقتصادی و چانه زنی مسکو در دیگر کشورهای آفریقایی را به شدت کاهش می دهد.
3)ضعف و تاخیر در سرمایه گذاری و انتقال فن آوری
آفریقا امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز به انتقال فن آوری، سرمایه گذاری خصوصی، سرمایه گذاری مشترک و پیوندهای نهادی در معاملات خلاقانه دارد. در این رابطه مهمترین نهادهای مالی روسیه به عنوان نهاد خلاقانه شناخته نمیشوند. فعالیت های سرمایه گذاری مستقیم روسیه در آفریقا کمتر از 1 درصد سرمایه گذاری مستقیم این کشور است. 70 درصد این مقدار کم هم در دو دهه گذشته فقط برای ساخت نیروگاههای هسته ای مصر هزینه شده است و سایر کشورهای آفریقایی از آن بی بهره بوده اند.
همچنین دیپلماسی روسیه در بخشش بدهیهای آفریقا هم ناکارآمد بوده است. چراکه بیشتر این بدهیها مربوط به دوران اتحاد جماهیر شوروی بوده و لغو و بخشش آنها همانطور که در الجزایر و آنگولا دیده شد، اغلب با معاملات تسلیحاتی جدید با روسیه گره خورده است. این امر فقط روسیه را تبدیل به بزرگترین تامین کننده سلاح در آفریقا کرده است.
4)پیگیری ناکافی
روسیه نشان داده معمولا ظرفیت آن را ندارد که ابتکارات بزرگ دیپلماتیک از نوع گردهمایی را به برنامههای واقعی تبدیل کند. در این اجلاس پیگیری میزان اجرای 92 طرح و قرارداد مطرح شده در اجلاس 2019 از جمله خط آهن بزرگ نیجریه و پالایشگاه نفت در مراکش اشاره ای نشد. همچنین هیچ مدرکی ارائه نشد که سیستم هوش مصنوعی Poromobot روسیه علیرغم وعده داده شده در اجلاس 2019 اجرا شده است یا خیر؟
در حالی که پروژههای آمریکا، اروپا و چین به دلایل نقصانهای ظرفیت محلی در دو سال گذشته رو به کاهش بوده اند و تلاش های گسترده ای برای تسهیل اجرای پروژهها از طرف خود آفریقا یا با شرکای جدید در جریان بوده است اما روسیه حاضر به سرمایه گذاری در این زمینهها نشده است. روسیه ترجیح می دهد حتی زمانی که توسعه کسب و کار کلید بازکردن فرصت های آفریقا است، همچنان روی فروش و بازاریابی تمرکز کند.
5) انتخاب اولویت های نادرست
بیشتر کشورهای آفریقایی در جستجوی منابع مالی،کار آفرینی، حل بحرانهای تغییرات آب و هوایی ، زیست محیطی، فقر و توسعه نیافتگی خود هستند. اما روس ها نتوانستند هیچ بحث جدی در مورد اثرات توزیع مجدد رشد اقتصادی ، عدالت اجتماعی و بحرانهای آب و هوایی و محیط زیستی در گفتگوهای اجلاس اخیر برنامه ریزی کنند.
یکی از نشانههای بارز این عدم درک صحیح از طرف روس ها همین نامتعادل بودن دعوت شدگان به اجلاس از حیث جنسیت و جوانی بود. در حالی که آفریقا با ابر رویدادهایی چون رشد انفجاری جمعیت جوان روبروست اما بر عکس این اجلاس محلی برای نمایش دادن پیرمردها به طور خاص مردها بود و جوانان و زنان به عنوان واقعیت بزرگ و سرنوشت ساز آفریقا در آن حضور چشمگیری نداشتند.
6)مشارکت پایین شرکت های نو آور و خلاق
همچنین مشارکت شرکت های نو آور آفریقایی هم در این اجلاس بسیار دست کم گرفته شده بود و حتی نسبت به سال 2019 باحدود 80 درصد کاهش مشارکت روبرو بود. با وجودی که رشد اقتصادی آفریقا در حال حاضر بیشتر توسط استارت آپ ها ، کارگزاران نوآوری و علاقه مندان به فن آوری سبز در این قاره هدایت میشوند ، اما این طبقه جدید از کارآفرینان آفریقا هم نه در مباحث مطرح شدند و نه نماینده ای از آنها در اجلاس حضور داشت. این درحالی است که در حال حاضر آفریقا فقط 700 میلیون کاربر موبایل دارد و بسیاری از کسب و کارها در این قاره اینترنتی انجام میشود.
باید توجه داشت علی رغم برخی موضوعات اقتصادی برخی از عوامل دیگر نیز در کاهش تاثیرگذاری روسیه در قاره آفریقا نقش دارد. عدم استفاده درست از قدرت نرم، نادیده گرفتن جامعه مدنی آفریقا، فقدان گفتمان فرهنگی باعث گردیده است که حضور روسیه در آفریقا علاوه برچالش های اقتصادی با چالش های فروان دیگری نیز روبرو باشد.
محمد نیکخواه، کارشناس ارشد مرکز مطالعات سیاسی و بین المللی
(مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاههای مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی نیست)