بالکان از دیرباز منطقهای بوده است که با رقابتها، تنشهای سیاسی و اختلافات تاریخی حل نشده مشخص شده است. روایات ملیگرایانه، عدم تحمل قومی و مذهبی و ادعاهای سرزمینی اغلب روابط بین کشورهای همسایه در منطقه را تعریف میکند. از آنجایی که برای برانگیختن نابردباری در میان بسیاری از افراد تنها به چند صدای بلند نیاز است، پرورش روابط خوب در عمل چالشبرانگیزتر است. چنین روابطی منجر به بیاعتمادی ریشهدار نسبت به دیگران، انگ و کلیشههایی شده است که تنها به انباشته شدن ادامه میدهند و اغلب با لفاظیهای سیاسی تغذیه میشوند. در چنین شرایطی، ایجاد اعتماد و همکاری در بالکان فرآیندی کند و دشوار است و پس از ثبات، شکننده باقی میماند و به راحتی توسط تنشهای سیاسی یا تحریکات خارجی قابل خنثیسازی است.
صربستان یکی از کشورهای مهم بالکان غربی است که پس از جنگهای دوم بالکان در مسیر رشد و توسعه نسبی و فرایند همگرایی اتحادیه اروپا قرار گرفته است و موقعیت ویژه ژئوپلتیک این کشور را به نقطه مرکزی بالکان تبدیل کرده است. علیرغم آنکه با جدایی مونته نگرو از صربستان، دسترسی این کشور به دریا قطع گردید و به کشوری محصور در خشکی تبدیل شد؛ اما این کشور همچنان نقش مهم و مرکزی خود را در منطقه حفظ نموده و از نظر سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به عنوان قلب منطقه بالکان شناخته میشود. از نظر غرب، صربستان و مناطق صرب نشین بالکان به طور سنتی جزو اقمار روسیه و حوزه نفوذ آن کشور در جنوب غرب اروپا به حساب میآیند. اگرچه صربستان به دلایل متعدد سیاسی؛ اقتصادی و دیرینه تاریخی به عنوان یکی از اعضای جنبش غیرمتعهدها در دوران جنگ سرد تلاش دارد به عنوان یک کشور بیطرف و علاقهمند به عضویت در اتحادیه اروپا، مناسبات خود را با دنیای غرب بهبود بخشد و راه اروپایی را برای خود برگزیده است؛ اما مردم این کشور همچنان به خاطر جنگهای بالکان از آمریکا متنفرند و تنها ملت ضد ناتوی منطقه بالکان محسوب میشوند. بر همین اساس صربستان در رویکرد دفاعی خود نیز از عضویت در ناتو اجتناب نموده است و این کشور در فرایند همگرایی یورآتلانتیک به بخش آتلانتیکی آن به طور جدی پاسخ منفی داده است.
این کشور چند ماهی است که پس از فروپاشی سقف یکی از ایستگاههای راه آهن و تلفات مشهود دچار ناآرامیگسترده گشته و این موجب استعفای دولت این کشور شده است؛ لذا روایت عامهپسند انقلاب رنگی در تلاش برای سرنگونی دولت توسط مقامات صرب در بحبوحه تظاهرات گسترده دانشجویان رایج گردیده است. الکساندر ووچیچ، رئیسجمهور صربستان، مکرراً مدعی است که عناصر خارجی تظاهرات ضد دولتی را سازماندهی میکنند. همین پیامها در دیدارهای وزرای دولت صربستان و مقامات روسیه شنیده شده است. به گفته ووچیچ، سازمانهای بینالمللی، مانند USAID تعلیق شده، تلاشها برای بیثبات کردن صربستان را تأمین مالی کردهاند. وی خطاب به حامیان خود در تظاهرات حامی دولت در Sremskatrovic در 15 فوریه 3025 گفت: "و اکنون به شما میگویم - انقلاب رنگی آنها شکست خورده است." علاوه بر این، الکساندر ووچیچ در اوایل ماه مارس خطاب به مردم شهر کیکیندا اظهار داشت که کتابی درسی با عنوان «چگونه یک انقلاب رنگی در صربستان را شکست دادم» خواهد نوشت. به گفته رئیس جمهور، تجربه وی در مقابله با اعتراضات به عنوان الگویی برای سایر کشورهایی که با جنبش های مشابه روبرو هستند، عمل خواهد کرد.
روایتهای مربوط به انقلابهای رنگی نیز در جریان اعتراضهای ضد خشونت پس از اعتراضات در ماه مه ۲۰۲۳ و همچنین در طول بحران پس از انتخابات زودهنگام پارلمانی و محلی در دسامبر ۲۰۲۳، که با بینظمیهای متعددی همراه بود، مطرح شد. همچنین روایات مشابهی از دخالت خارجی به طور گسترده توسط مقامات صربستان در سالهای اخیر، هر زمان که اعتراضات ضد دولتی به طور فزاینده رخ میداد، مورد استفاده قرار گرفته است. حزب حاکم، عناصر خارجی را به سازماندهی اعتراضات سال 2021 علیه پروژه استخراج لیتیوم توسط شرکت ریوتینتو متهم کرده و بار دیگر در سال 2024، زمانی که موضوع لیتیوم دوباره مطرح شد دور دیگری از اعتراضات گسترده صورت گرفت. البته اخیراً ادعاهایی مطرخ شده است مبنی بر اینکه مقامات صربستان هر دو طرف را بازی میدهند و تلاش دارند وقتی با مخاطبان داخلی و همچنین مقامات روسی صحبت میکنند، اعتراضات را یک انقلاب رنگی معرفی کنند؛ در حالی که در تماس با سیاستمداران غربی مدعی هستند که بحران کنونی نتیجه دخالت روسیه است. موضوع مهم این که ووچیچ همواره به حقایق خاصی از مداخله فاحش کشورهای خارجی در فرآیندهای سیاسی داخلی صربستان اشاره کرده و میگوید: " ما چنین اقداماتی را محکوم میکنیم و اصرار داریم که اصول عدم مداخله در امور داخلی توسط همه، قبل از هر چیز، توسط همکاران غربی ما، که مدتهاست تلاش میکنند از وضعیت بودجه عمومی در کشورهای غیردولتی استفاده کنند، به شدت رعایت شود."
این موضوع توسط فیلیپ اجدوس، استاد دانشکده علوم سیاسی در بلگراد نیز مطرح شد، که اخیراً پستی در شبکه اجتماعی Xبدین مضمون منتشر کرد که از منابع دیپلماتیک دریافته است که حاکمیت برآیند اعتراضات در مذاکره با غربیها را به عنوان مداخله روسیه و در رایزنی با شرقیها به عنوان یک انقلاب رنگی معرفی میکند. همچنین اندکی پس از آن، بوریس تادیچ، رئیسجمهور سابق صربستان نیز در ایکس نوشت که در کنفرانس امنیتی اخیر مونیخ، طرفین به او گفتند که نمایندگان هیأت صربستان اطلاعاتی را در میان سیاستمداران غربی منتشر میکنند مبنی بر اینکه سرویسهای مخفی و منابع روسیه پشت اعتراضات دانشجویی در صربستان هستند. وی این ادعاها را به عنوان سطح جدید حمله به دانشجویان و همچنین تناقض با تبلیغاتی که در صربستان منتشر میشود، محکوم کرد. البته سرگئی لاوروف در کنار مارکو جوریچ، همتای صرب خود، گفت که غرب در تلاش است تا صربستان را بیثبات کند. وی در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با مارکو جوریچ، وزیر امور خارجه صربستان در 17 فوریه 2025 تأکید کرد که رهبری روسیه از تلاشهای رهبری صربستان و رئیس جمهور ووچیچ برای جلوگیری از بیثباتی اوضاع در آن کشور حمایت میکند. همچنین مارکو جوریچ در همین راستا به فشارهای خارجی و داخلی متعددی که صربستان متحمل شده است، اشاره کرد و از لاوروف به خاطر حمایت از حفظ ثبات در کشورش که به دنبال یک سیاست مستقل بسیار مهم است؛ تشکر کرد. البته درست یک روز پس از گفتگوی لاوروف و جوریچ، الکساندر وولین، معاون نخست وزیر و سرگئی شویگو، دبیر شورای امنیت روسیه در مسکو دیدار کردند تا درباره تقویت روابط دوستانه بین کشورهایشان گفتگو کنند.
تحلیلگران مستقل صرب معتقدند ماهیت اعتراضات به گونهای است که توسط هیچ بازیگری؛ حتی یک بازیگر داخلی کارگردانی نمیشود. در اینجا اصولاً فرایندی قوی و گسترده دنبال میشود که به آن جنبش مردمی میگویند که بسیار غیرمتمرکز و در عین حال بدون هیچ برنامهریزی کلان است و در واقع پایههای ثبات و آرامش جامعه را متزلزل میکند. بنابراین نمیتوان آن را تلاشی به نفع یک گروه خاص سیاسی قلمداد نمود. در مجموع باید اذعان نمود که با توجه به ناآرامیهای صربستان؛ تحولات سیاسی در (جمهوری صربسکا) بوسنی و هرزه گووین و نوع روابط صربستان و کوزوو ؛ جغرافیای یوگسلاوی سابق تا رسیدن به ثبات تمام عیار و پیگیری روند پرقدرت رشد و توسعه فاصله دارد چرا که این منطقه همواره صحنه رقابت آشکار و پنهان قدرت بزرگ بوده و خواهد بود.
علی بمان اقبالی زارچ، رئیس گروه مطالعات اورآسیا
(مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاههای مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی نیست)