جلسه علمی هفتگی تاریخ در روز چهارشنبه بیستم تیرماه 1403 با سخنرانی جناب آقای دکتر محمد حسین مهدیان برگزار شد. موضوع سخنرانی ایشان "جایگاه روسیه در شکل گیری تاریخ جهان" بود. اهم مطالب ارائه شده در سخنرانی به شرح زیر است:
دکتر مهدیان: خروشچف، به دلیل افشا کردن جنایات استالین، همواره مورد تهدید بود. ولی با این وجود به کشورهای زیادی سفر میکرد. یکی از اقدامات مهم خروشچف ایجاد آزادی نسبی برای برخی از نویسندگان بود. این نویسندگان کتاب های زیادی درباره اردوگاههای کار اجباری نوشته و چاپ کرده اند. چاپ و انتشار این کتاب ها برای مردم شوروی هولناک بود. در این کتاب ها بیان میشد که 80 درصد از انسانها در اردوگاههای کار اجباری از دنیا می رفتند. برخی از این نویسندگان در دوران استالین تبعید و زندانی شده بودند.
دوران خروشچف، دورانی پر حادثه و حاشیه ای بود. روابط شوروی با غرب از سویی و با ایران از سوی دیگر به نتیجههای مورد مطالبه ختم نشد. در سال 1959 قرارداد تفاهم اقتصادی بین ایران و شوروی منعقد گردید ولی در کل سرانجام مطلوبی نداشت. یکی دیگر از حوادث این دوران، سرو صدای بسیار خروشچف در تاریخ 12 اکتبر 1960 در مجمع عمومی سازمان ملل به هنگام سخنرانی نماینده اسپانیا در انتقاد از شوروی بود. در این زمان خروشچف و آندره گریمیکا شروع به کوبیدن کفش های خود روی میز کردند که این اقدام در شان رهبر یک کشور بزرگ نبود. همانگونه که پیش از این اشاره شد، در سال 1963 درباره ممنوعیت انفجار اتمی در فضا توافق هایی بین آمریکا و شوروی منعقد گردید.
یکی دیگر از اقدامات خروشچف که تبعات زیادی برای وی داشت، بیرون آوردن جسد استالین از مقبره لنین در سال 1961بود. وی دستور داد تا شبانه جسد مومیایی استالین را بیرون آورده و در میدان سرخ و در مجاورت دیگر شخصیت های شوروی دفن کنند. در زمان خروشچف وضع اقتصادی مردم بدتر شده بود. این موضوع سبب شد در سال 1962 در منطقه نئوکرکاس به دلیل گران بودن مواد غذایی و پایین بودن حقوق کارگران، اعتراض هایی صورت پذیرد و در این اعتراض ها عده ای کشته شدند. این حوادث تاثیر منفی بسیاری بر روی مردم داشت و در نهایت منجر به کودتای دوم مخالفین خروشچف در سال 1964 گردید. بسیاری از کودتاگران کسانی بودند که توسط خود خروشچف به سمت های بالا گمارده شده بودند. خروشچف در حالی که در قفقاز و منطقه کریمه در حال استراحت بود، توسط تلگرافی مطلع میشود که به دلیل پیشامد مهمیکه قابل ذکر در تلگراف نیست، باید به مسکو بازگردد. رئیس کا گ ب به استقبال وی رفته و در جلسه ای که برای خروشچف ترتیب داده شد، همگان از وی انتقاد کرده و اکثریت قریب به اتفاق شرکت کنندگان به برکناری وی رای دادند. خروشچف از آن دسته رهبران شوروی بود که بدون خونریزی و خشونت و قتل و تبعید از سمتش معزول گردید. سال های بازنشستگی خروشچف در روستایی در اطراف مسکو گذشت. بزرگترین شکنجه برای خروشچف نداشتن کار و نقش موثر بود. وی، وقت خود را در این روستا به کشاورزی و عکاسی میگذراند و با مسئولین روستایی سخن میگفت. شرکای مزرعه، در جواب به وی میگفتند که تو دیگر سمت و مسئولیت خاصی نداری و این مشکلات به تو ارتباطی ندارند. این نحو سخن گفتن برای خروشچف بسیار ناراحت کننده بود، چراکه خودش در زمان مسئولیت با کسی اینگونه سخن نگفته بود.
ارنست نیزونسی، یکی از هنرمندان روس، مجسمههای زیادی از اردوگاههای کار اجباری ساخت. یکی دیگر از فعالیت های این هنرمند ساختن سنگ قبر خروشچف بود.
همسر خروشچف بانویی بسیار مدبر بود که با وجود ناراحتی عمیق از برکناری خروشچف، اوضاع را در ظاهر بسیار عادی و مناسب نگه داشته بود. درباره همسر خروشچف، نینا کوخارچف شایعه است که، مدتی در دانشگاههای آمریکا تدریس میکرد. ولی این درست نیست، نینا همسر رهبر شوروی بود و اجازه این را نداشت که مدت طولانی در آمریکا مستقر شود. نینا بانوی بسیار با استعدادی بود که خروشچف دوست داشت وی را به جهانیان معرفی کند. همسر خروشچف در خانواده ای فقیر که در مزارع خوانین کار میکردند، متولد شد. وی کودکی خود را در روستایی ساده در کشور لهستان گذرانده بود. در مدرسه، معلم وی به هوش و استعداد نینا پی برده و از پدر وی می خواهد تا مانع تحصیل این دختر نشود. نینا در طول عمر خویش شاهد دو جنگ جهانی بوده است. وی با تلاش بسیار و کمک کشیشی در کی اف وارد دانشکده پزشکی زنان میشود. بعد از 6 سال تحصیل در همان دانشکده کار منشی گری را انجام می دهد و وارد حزب کمونیست میشود. اقتصاد سیاسی رشته بعدی است که این بانو دنبال میکند و بعد از اتمام تحصیل، مشعول تدریس این رشته میگردد. وی، فرد بسیار با استعدادی در امور کشاورزی بود که در این زمینه به همسرش کمک میکرد و سخنانش در خروشچف تاثیر داشت. نینا با 4 زبان روسی، انگلیسی، فرانسوی و لهستانی آشنایی داشت و این موضوع سبب میشد که با دیگر زنان سران جهان تفاوت داشته باشد و در آمریکا نیز شناخته شده بود. با برخی از زنان سران دنیا مانند ژاکلین کندی 29 سال تفاوت سنی داشت. وی با راکفلر به زبان انگلیسی درباره اقتصاد جهانی و با جان اف کندی درباره سیاست جهانی صحبت میکرد. در مجموع فردی بسیار خوشرو و موجه و صاحب سخنی بود و بعد از مرگ در کنار همسرش دفن شد. درباره شایعه تدریس نینا باید گفته شود که نتیجه خروشچف نام مادربزرگ خود را اقتباس کرده و در آمریکا ساکن بود و در دانشگاههای آمریکا (NEW SCHOOL) تدریس میکرد. وی از پدربزرگ خود بسیار به نیکی یاد میکند و معتقد است که پدربزرگش از زمانه خود جلوتر بوده و اصلاحاتی اساسی را در شوروی انجام داده است.
در گورستان مشاهیر، بسیاری از چهرههای موثر تاریخ روسیه دفن شده اند و کسانی که علاقه به تاریخ روسیه و شوروی دارند با دیدن این قبرستان، تداعی مناسبی از آن برهههای تاریخی خواهند داشت. در ارتباط با تفاوت بین شخصیت های رهبران شوروی باید گفت که استالین شک و تردید بی اندازه ای نسبت به همه کس داشت. معتقد بود یک دشمن از صد دوست خطرناکتر است!!! به همین دلیل برخی از خویشاوندان همسرش را که از دست استالین خودکشی کرده بود را اعدام و برخی دیگر را زندانی کرد. استالین نسبت به مسلمانان و یهودیان مخصوصا یهودیان سختگیریهای زیادی داشت. معتقد بود که یهودیان تنها دین یهود را به عنوان دین آسمانی قبول دارند. اغلب یهودیان شوروی در شناسنامه ملیت خود را روسی قید میکردند. بعد از تشکیل کشور جعلی اسرائیل، آمریکا در روز اول این کشور را به رسمیت شناخت و شوروی در روز سوم. زمانی که، گلدن مایر به عنوان اولین سفیر کشور جعلی اسرائیل وارد مسکو شد، بسیاری از مردم شهر به استقبال وی رفتند و این موضوع زنگ خطری برای استالین بود که بسیاری از مردم در شهر مسکو یهودی هستند. استالین معتقد بود که تمامی یهودیان به دنبال ایجاد صهیونیزم جهانی هستند و خطرناک محسوب میشوند.
در زمان خروشچف روابط بین شوروی و چین بسیار وخیم گردید. چون مائو، خروشچف را به عنوان یک ایدوئولوگ قبول نداشت و وی را بی سواد می دانست. از دیگر حوادث پر حاشیه زمان خروشچف باید به پرواز هواپیمای U2 آمریکایی از کشور پاکستان و ورود آن به قلمرو شوروی اشاره کرد. این هواپیما بعد از ورود به خاک شوروی از تاسیسات نظامی این کشور عکسبرداری کرد. شوروی پیش از این بارها به آمریکا برای عدم انجام این کار هشدار داده بود. در نهایت در اول ماه می 1960 موشک شوروی این هواپیما را سرنگون کرد. خلبان آمریکایی با چتر نجات فرود آمد و توسط نیروهای امنیتی و اطلاعاتی شوروی دستگیر شد و به 10 سال زندان محکوم گردید. ماموران اطلاعاتی شوروی در این زمان در آمریکا حضور پر تعدادی داشتند. یکی از این ماموران به نام ویلیام فیشر(رودولف پآول) در آمریکا دستگیر شد و به 32 سال زندان محکوم شد. بعدها این جاسوس روسی با خلبان آمریکایی هواپیمای U2 تبادل شدند. این تبادل با کمک سرویس مخفی آلمان شرقی در این کشور صورت پذیرفت. درباره سرویس های مخفی آلمان شرقی باید اضافه شود که حجم بالایی از بودجه این کشور به جلب جاسوس از آلمان غربی اختصاص داده میشد. آلمان شرقی به سیستم های امنیتی آلمان غربی با همین روند نفوذ کرده بود. به سفارت آمریکا، سازمان سیا و ناتو نیز با همین ترتیب رخنه داشتند. روش های فعالیت این سرویس ها بسیار حیرت انگیز و قابل تامل است. توده ایهای ایران در این زمانها در آلمان شرقی بودند و با این سیستم ها همکاری میکردند. این عده شروع به روایت حوادث ساختگی در ایران میکردند و آنچه را در راستای اهدافشان بود، جعل و به مردم جهان منتقل میکردند.
دکتر سجادپور: در زمان شوروی ایران با فروپاشی نظام سلطنتی در عراق و روی کار آمدن جمال عبدالناصر در مصر که شاه را مورد حمله قرار می داد، بسیار غافلگیر شد. شاه به دلیل ترس از فعالیت های شوروی در کمونیستی کردن ایران به دنبال تضمین حداکثری از سوی آمریکا بود. توافق برای این موضوع بین دو کشور ایران و آمریکا سبب ناراحتی روس ها از ایران میگردد. بستن این قرارداد به سادگی صورت نمیپذیرد و آمریکا بعد از مذاکرات بسیار به بستن این قرارداد قانع میشود. در همین زمان است که شاه به شوروی سفر میکند و مانور سیاسی نزدیک شدن به شوروی را به راه می اندازد. در نهایت این توافق در سال 1958 بین آمریکا و ایران و ترکیه امضاء میگردد. نقطه عطف دیگری که باید به آن اشاره شود این است که ایران در سال 1964 با شوروی توافقی نظامیبرقرار میکند و بر اساس این توافق تعهد می دهد که سرزمین ایران، پایگاه موشکی آمریکاییها را در خود مستقر نکند. این موضوع سبب میشود که ایران در روابط با شوروی حرکت رو به جلو داشته و خریدهای تسلیحاتی و فعالیت های اقتصادی بین دو کشور گسترده شود.
در آمریکا جامعه ای از مهاجران روس وجود دارد که با وجود سالها زندگی در آمریکا هنوز وجوه روس بودن خویش را به شدت حفظ کرده اند. روس ها دچار یک ناسیونالیست جدی در میان خود هستند و جدا از اینکه چه نظام و رهبری در روسیه مستقر باشد، مردم این کشور علائق ملی قابل توجهی دارند. در دوران جنگ سرد این عده وجوه تفکرات و سنت های روسی خود را حفظ کرده اند و به روسیه رفت و آمدها بسیاری داشتند. برای درک روابط بین آمریکا و شوروی و روسیه کنونی، نباید از نقش این گروه غفلت کرد و باید روابط بین این گروه مهاجر را ولو تیتروار برای درک بهتر مورد بررسی قرار داد.
زینب چلداوی کارشناس مرکز مطالعات سیاسی و بین المللی