جلسه علمی هفتگی تاریخ شفاهی روز چهارشنبه مورخ 13/4/1403 با سخنرانی دکتر محمدحسن مهدویان برگزار شد. موضوع سخنرانی این هفته ایشان، "تاریخ جنگ سرد" بود . اهم مطالب مطرح شده در این سخنرانی به شرح زیر است:
سوال(خانم دکتر کرامتی): دلیل انتخاب تهران برای میزبانی کنفرانس تهران در سال 1943 چه بود؟
دکتر مهدیان: در مراحل ابتدایی صحبت هایی بین آمریکا و شوروی صورت گرفت. با توجه به بیماری روزولت و اینکه تحرک زیادی نداشت و از این گذشته سفر با هواپیما در آن سال ها خطرات زیادی داشت و استالین تمایلی نداشت این کنفرانس در فاصله زیادی با شوروی برگزار شود. از طرفی ایران اشغال شده بود و تمامی مرزهای آن تحت کنترل بود. بعد از مذاکرات گسترده بالاخره تهران برای این کنفرانس انتخاب شد.
دکتر سجادپور: از امروز قرار است به تاریخ جنگ سرد پرداخته شود. چندین مرکز وجود دارد که کار تخصصی درباره تاریخ جنگ سرد انجام می دهند. جنگ سرد بر تاریخ و رویدادهای ایران تاثیر بسیار دارد و به همین دلیل باید مورد بررسی قرار گیرد.
دکتر مهدیان: جنگ جهانی دوم پایان یافت و ارتش سرخ زودتر از ارتش انگلستان و آمریکا وارد آلمان شد. برخی حوادث مانند، حوادث آذربایجان ایران و ایجاد رژیم های کمونیستی در اروپای شرقی، سبب ایجاد فاصله بین فاتحین جنگ جهانی دوم شد. استالین به صراحت میگفت هرجا ارتش سرخ وارد شود مقررات شوروی در آن برقرار خواهد شد. به غیر از یوگسلاوی و آلبانی که خود دارای سیستم پارتیزانی بودند و خودشان کشورهایشان را آزاد کردند، مابقی کشورهای اروپای شرقی توسط ارتش سرخ آزاد گردید.
مارشال تیتو سال های قبل به شوروی رفته بود و چگونگی سیاست کمونیست ها را مورد بررسی قرار داده بود. وی می خواست در عین حفظ استقلال از این سیستم تبعیت کند. به همین دلیل نمایندگانی را برای مذاکره با استالین اعزام میکرد ولی این موضوع مورد قبول شوروی و استالین نبود و این رابطه اصلاح نگردید.
از دیگر حوادث عمده در این سالها تشکیل آلمان شرقی، اروپای شرقی با نظام سوسیالیستی، تشکیل چین کمونیستی به ریاست مائو تسه دونگ و جنگ کره در سال 1950 در زمان حیات استالین بود. رهبر حزب کمونیست کره توسط خود استالین به این سمت برگزیده شده بود. کره شمالی در 1950 موفقیت های قابل توجهی در جنگ به دست آورد. سئول را تصرف کرد و در حال پیشرویی بود که آمریکا و سازمان ملل وارد عمل شدند. از سوی دیگر چین در این جنگ کمک های شایانی به شوروی کرد. سربازان شوروی در کره به لحاظ ظاهری کاملا متمایز بودند ولی چینیها به کره ایها شباهت داشتند و این موضوع به کمک آنها منجر شد.
نگرانی آمریکا در راس کشورهای غربی این بود که شوروی رژیم هایی را در کشورها مختلف مستقر میکند که مورد حمایت مردم نیستند و این موضوع در سطح جهانی سبب بروز آنارشی میشد. از سوی دیگر شوروی نیز از اهرم های اقتصادی اصل 4 طرح مارشال واهمه داشت. شوروی معتقد بود که آمریکاییها با این طرح تلاش برای حاکم ساختن سیستم تک قطبی را دارند. شوروی امکانات مالی آمریکا را نداشت. لذا در سال 1949 درهای برلین را بستند تا بتوانند کشورهای غربی را وادار کنند تا طرح مارشال را مانند سابق پیگیری نکنند.
مردم شوروی در قالب ارتش سرخ کشورهای اروپایی را دیده بودند و متوجه شده بودند که وضعیت معیشتی در این کشورها به مراتب از شوروی بهتر بود. گرسنگی در شوروی در زمان بلشویک ها بسیار بالا بود و سال های 1945 -1946 از ناگوارترین سال ها از نظر گرسنگی برای شوروی بود. نگاه سوسیالیستی در چین و شوروی با هم متفاوت بود و این سبب شده بود که معیشت در چین بهتر از شوروی شود. مائو از ابتدای قدرت گرفتن به دنبال تامین سلاح های هسته ای از شوروی بود. با وجود کمک های متعدد شوروی در زمینه صنایع هسته ای، باز رضایت چین برآورده نشد.
استالین در دو سال آخر عمرش دیگر قادر به انجام کارها نبود. با این وجود دستور تیرباران پزشکان بیمارستان کرملین به دلیل تجویز غلط برای نابودی رهبران شوروی را صادر کرد ولی موفق به انجام این دستور نشد. در سال 1953 استالین در پی سکته مغزی، فوت میکند. بعد از مرگ جسد استالین را به بیمارستان فرستادند تا مومیایی شود. جسد استالین مومیایی شد و در کنار لنین دفن شد. بعد از مدتی جسد خارج شده و در میدان سرخ دفن گردید. بعد از مرگ استالین، بریا که وزیر امنیت بود تلاش بسیاری کرد تا قدرت را به دست بگیرد. مارشال ژوگوف از نظامیان با نفوذ شوروی، همه مقامات وقت را به کاخ کرملین دعوت کرد. بعد از حضور بریا در این جلسه، وی را دستگیر و در پادگان نظامی زندانی کرد و در همان جا تیرباران شد.
استالین دو پسر و یک دختر داشت. پسر اول استالین در جنگ اسیر شد و در سال 1943 در جریان فرار از زندان کشته شد. پسر دوم استالین سرلشکر نیروی هوایی شده بود. از نظر اخلاقی متعادل نبود و قابل کنترل نبود. بعد از مرگ استالین به زندان افتاد و در سن 45 سالگی کشته شد. دختر استالین نیز خلق سرکش پدرش را داشت. ازدواج های متعدد در زندگی خود داشت. آخرین ازدواج وی با یک هندی بود که بعد از مرگ با تدابیر امنیتی شدید برای بردن خاکستر جسد شوهرش از شوروی برای سفر به هند خارج شد.
بسیاری از سرکوب های دوران استالین به دوران خروشچف منتقل شد. در ایران نیز این دوران به توده ایها حمله میشد و بسیاری از آنها دستگیر و تبعید میشدند. توده ایها به مناطق بد آب و هوای شوروی و بعد از آن به آلمان شرقی تبعید میشدند. خروشچف در امور اقتصادی اصلا موفق نبود ولی مردم شوروی را از آلونک نشینی نجات داد. خروشچف نیز همان شعارهای دوران استالین را تکرار میکرد ولی موفق به اجرای آنها نشد.
در سال 1954 نیکیتا خروشچف شبه جزیره کریمه را به اوکراین واگذار کرد. مردم روسیه با این واگذاری مخالف بودند چون 11 بار روسیه با عثمانی برای مالکیت این جزیره جنگ کرده بود. علت این اقدام این بود که خروشچف سال های زیادی دبیر اول حزب کمونیست اوکراین بود و گرایش بسیار زیادی به این کشور داشت با وجود اینکه روس تبار بود. علاوه بر این، در سالهای 1991و 1997 یلتسین دوبار دیگر از واگذاری این جزیره به اوکراین سخن گفت. ولی ناوگان شوروی در دریای سیاه باقی ماند و با اجاره این ناوگانها راههای ارتباطی خود را حفظ کرد. اما بلافاصله بعد از فروپاشی شوروی، اوکراین همکاری قبل برای فعالیت روس در دریای سیاه را با آنها نداشت. از سویی کرایههای ناوگان را به شدت بالا بردند تا روسیه توانایی پرداخت نداشته باشند و سوی دیگر اجازه ورود ناوگان روسیه به این آب ها را صادر نمیکردند. در این روند کشورهای غربی، آمریکا و ناتو نیز در حمایت از اوکراین اقدام میکردند. این اقدامات اوکراین و حمایت های موجود در نهایت سبب شد تا روس ها نیروهای خود را به خاک اوکراین وارد کند.
بعد از این حوادث در سال 1956 مردم لهستان قیام کردند ولی این قیام نیز مانند قیام برلین با قوه قهری سرکوب گردید. قیام لهستان یکی از بزرگترین قیام های اروپای شرقی بر علیه حکومت مرکزی شوروی بود. در امر سیاست خروشچف می خواست با جهان سرمایه داری تعامل داشته باشد به همین دلیل در سال 1956 دکترین همزیستی مسالمت آمیز را مطرح کرد. در جریان شورش ها و قیام های صورت گرفته در اروپای شرقی رژیم های کمونیستی برکنار میشدند. یکی از کارهای بزرگ خروشچف، آزادی هزاران نفر از ارودگاههای کار اجباری بود که توسط استالین به زندان انداخته شده بودند. در ارتباط با کشاورزی خروشچف به کشورهای مختلف سفر کرد و زمینههای کشاورزی محصولات مختلف را فراهم کرد.
در همین سال سفر محمد رضا شاه و ثریا، ملکه ایران، به شوروی انجام شد و تلاش هایی برای برقراری ارتباط بین دو کشور بیشتر شد. اما به فاصله کوتاهی کودتای عبدالکریم قاسم در عراق به وقوع پیوست و شوروی از این کودتا حمایت کرد و با ورود ایران به پیمان سنتا، کلا روابط ایران و شوروی تیره گردید.
یکی از کارهای ممتاز خروشچف برگزاری کنگره سال 1954 بود. در این کنگره جنایت های بی شمار استالین برشمرده شد که برخی از کشورهایی که دچار استالینیزم بودند، به نشانه اعتراض این جلسه را ترک کردند. اگر خروشچف مبتکر این کنگره نمیشد، دیگر رهبران شوروی توانایی برملا نمودن جنایات استالین مخصوصا در اردوگاههای کار اجباری را نداشتند. در زمان خروشچف فضای جامعه بازتر گردید و خروشچف مانند استالین خود را پنهان نکرده بود و با مردم بیشتر در تعامل بود. برخی از اعضای حزب در تلاش برای نابودی خروشچف بودند که این نقشهها برملا گردید و این افراد از عضویت حزب برکنار و اخراج شدند.
در زمان لنین، دانشگاهی بین المللی با عنوان زحمت کشان شرق ایجاد شد که عده ای از توده ایهای ایران از جمله رضا روستا، در این دانشگاهها درس می خواندند. شوروی تلاش کرد تا دانشگاهی شبیه به آن را با نام پاتریک لومومبا ایجاد کند. خروشچف با کشورهایی که با هم جنبش عدم تعهد را تشکیل داده بودند، مانند مصر، اندونزی، هند و .... روابط خوبی برقرار کرد. نحوه برخورد خروشچف با مارشال ژوگوف(فرمانده ارتش سرخ در زمان جنگ جهانی دوم) اخلاقی و مناسب نبود. البته مارشال بسیاری غنائم آلمان را برای خود مصادره کرده بود و خروشچف می خواست تا از بالا گرفتن قدرت وی جلوگیری کند. بسیاری از تجهیزات و صنایع شوروی دمونتاژ صنایع و تجهیزات آلمان بود. به دلیل ضررهایی که شوروی در جنگ متحمل شده بود، کنفرانس یالتا در فوریه 1945برقرار گردید که طبق آن شوروی میتوانست تمامی آنچه نیاز دارد از صنایع آلمان دمونتاژ کند.
کنراد آدناوئر محبوب ترین صدراعظم آلمان بود، چون روابط دوستانه با شوروی برقرار کرد و با استفاده از این روابط تعداد زیادی از زندانیان آلمانی در شوروی را آزاد کرد. یکی دیگر از اقدامات خروشچف توسعه صنایع هوایی و پیشی گرفتن شوروی در امور فضایی از آمریکا بود. استقرار موشک های اتمی در سال 1962 در کوبا از جمله اقدامات خروشچف بود. سال 1961، موشک های اتمی آمریکا در ترکیه مستقر شده بود. در مهرماه 1341 سایه جنگ اتمی تمامی جهان را فرا گرفته بود که با درایت خروشچف و برداشتن این موشک ها از کوبا و انتقال موشک های آمریکا از ترکیه، این خطر از سر جهان برطرف گردید. در زمان خروشچف دیوار برلین در سال1961 ایجاد شد. چون مردم از آلمان شرقی به آلمان غربی مکرر پناهنده میشدند. این دیوار در سال 1989 تخریب شد.
دکتر سجادپور: شبه جزیره کریمه برای روس ها جنبه حیثیتی دارد و معتقدند که برای حفظ کریمه در برابر عثمانی خون داده اند و اوکراین حتی قطره ای خون برای این شبه جزیره نداده است. مباحث در این جلسه را میتوان از سه جهت مورد بررسی قرار دهیم. اول فهم مسائل روسیه با مروری که در این جلسه صورت گرفت. دوم، فهم جهان و سوم فهم روابط ایران و روسیه. در زمینه روسیه فهم شخصیت های سیاسی بسیار حائز اهمیت است. به عنوان مثال تاریخ جهان معادل غربی استالین و حتی خروشچف را در آمریکا یا انگلیس ندارد. این موضوع اهمیت مطالعه شخصیت های روسی را دوچندان میکند. مورد دوم اینکه توطئه در سیستم روس ها بسیار وجود داشته است. اکثر تحولات از بالا و با سیستم توطئه اتفاق افتاده است. مورد سوم که دارای اهمیت است مسئله حزب کمونیست است. بدون درک حزب کمونیست، ماهیت، پیچیدگیهای درونی و تجربه استانی این حزب کل اتحاد شوروی قابل درک نیست. محور دوم بررسی کل جهان است. جهان بعد از جنگ جهانی دوم تنها دو قدرت بزرگ دارد و آن هم آمریکا و شوروی است. مابقی قدرت از بین رفته اند. در این تقسیم بندیها اروپای شرقی به حوزه نفوذ شوروی تبدیل میشود که باید در مطالعه تحولات این موضوع مد نظر قرار گرفته شود. کشورهای غیرمتعهد در این دوران ایجاد شدند و خیلی موافق با نظر شوروی نبوده اند. محور سوم روابط ایران و شوروی است که در سه مورد باید بررسی شود. اول روابط دو جانبه دو کشور است. روابط چند لایه و پیچیده ای بین دو کشور برقرار بود و در عین تنش، دینامیک هم داشت. دوم اینکه در روابط دو جانبه دو کشور عنصر سوم باید مد نظر قرار گیرد. این عنصر آمریکا است. این کشور بعد از کودتای سال 1953 در ایران نقش فعالتری را ایفاء میکرد. این عنصر هنوز بر روابط بین ایران و روسیه تاثیرگذار است. سوم بررسی حضور عناصر ایرانی وابسته به روسیه یعنی همان اعضای حزب توده هستند. این تعداد تحت تاثیر تغییرات کمونیست جهانی دچار تحولاتی نیز میشوند و عده ای از آنان مائویست شدند. هم اکنون در ایران نیز عده ای اندک تحت تاثیر تفکرات کمونیستی هستند. عنصر ایرانی حزب کمونیستی دارای فراز و نشیب بسیاری است و دریایی از مطلب را به خود اختصاص داده است. کمونیست توهمیبیش نیست و تا هم اکنون هم پتانسیل بدبخت کردن جوامع مختلف را دارد.
زینب چلداوی (کارشناس دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی)