چین و کره شمالی از دوره طولانی روابط نسبتا دوستانه و نزدیک در تاریخ معاصر خود برخوردار بوده اند.کمونیست های کره ای مامن و امکانات پشتیبانی برای رفقای چینی خود در مبارزه ایشان منتج به تاسیس جمهوری خلق چین در سال 1949 فراهم آوردند. متقابلا چین نیز با مداخله نظامیگسترده در جنگ کره (1953-1950) و نجات کره تحت رژیم کیم ایل سونگ از سقوط حتمی در برابر پیشروی نیرویهای سازمان ملل به رهبری آمریکا علیه تهاجم نظامیکره شمالی معطوف یکپارچه سازی شبه جزیره کره این مساعدت را تلافی نمود. این تحول سرآغازی بر دورانی جدید از مناسبات راهبردی پکن- پیونگ یانگ گردید که متعاقبا تحت عنوان "نزدیک همانند لب و دندان" از آن یاد شد.
در سال 1961 چین و کره شمالی "معاهده دوستی، همکاری و مساعدت دوجانبه چین- کره شمالی" را منعقد ساختند که اعتبار 20 ساله آن دو بار در سالهای 1981 و 2001 تمدید شد و در انتظار تمدید اعتبار در سال 2021 است. این معاهده چین را متعهد به مداخله علیه هر گونه تجاوز غیر قابل توجیه متوجه کره شمالی ساخته است. یک سال بعد و بموجب ابتکاری که روابط دوجانبه را مستحکم تر ساخت، پکن با فیصله یافتن اختلافات پیرامون علامت گذاری در مرز مشترک خود با کره شمالی مطابق با شرایطی که گفته میشود بیشتر به نفع پیونگ یانگ بوده است، موافقت کرد. با وجود گرمی مناسبات و حسن نیت دو جانبه ابراز شده، چین و کره شمالی به ندرت همراهی تام و کاملی داشته اند و در طول جنگ سرد اتحاد شوروی با پیشی گرفتن از چین بعنوان حامی اصلی کره شمالی ایفای نقش می نمود.
چین و کره شمالی با وجود آنکه در ابتدا بعنوان دو متحد ایدئولوژیک محسوب میشدند به تدریج مسیر خود را جدا نموده و تصویری کم فروغ از آنچه بعنوان شرکای "نزدیک تر از لب و دندان" از آن یاد میشد ترسیم کردند. در سال 1980 پکن زمینه سازیهای انتقال موروثی قدرت از کیم ایل سونگ به کیم جونگ ایل را مورد انتقاد قرار داد و آنرا بمثابه "میراث فئودالیسم" تعبیر نمود. پکن همچنین عمده نفوذ عقیدتی خود بر پیونگ یانگ را از ناحیه تنظیم ماهیت انقلابی خود بنفع توسعه اقتصادی در شرایطی که کره شمالی کماکان به ایدئولوژی سرخ متعصبانه و غیر منعطف خود پایبند باقی مانده بود، از دست داد. برقراری روابط سیاسی چین با کره جنوبی در سال 1992 از دید کره شمالی یک خیانت وحشتناک تلقی شد. پکن متعاقب بلا اثر شدن اهرم عقیدتی ناگزیر از اتکا به نفوذ اقتصادی خود بر پیونگ یانگ گردید. سال بعد پکن شرایط تجارت دوجانبه خود با کره شمالی را از ترتیبات ترجیحی و تهاتر به رویکرد بازار بر پایه مبادله نقدی تغییر داد که همراه با تبعات فروپاشی اتحاد شوروی و تعلیق جریان کمک های دریافتی مسکو اقتصاد کره شمالی را در معرض سقوط قرار داد. در اواسط دهه 1990 پکن با وجود تداوم تشنج در روابط سیاسی و رکود تجارت دوجانبه شرایطی منعطف تر برای صادرات مواد غذایی و سوخت به کره شمالی در نظر گرفت. در خلال دهه 1990 و مقطع پیشرفت هسته ای کره شمالی، پکن موفق به اقناع پیونگ یانگ برای حضور در میز مذاکره موسوم به "گفتگو های شش جانبه" با مشارکت روسیه و ژاپن در کنار دو کره، چین و ایالات متحده شد.
آزمایش هسته ای پیونگ یانگ در اکتبر سال 2006 مقطعی جدید از تنش در روابط با چین را رقم زد. پکن از قطعنامه 1718 شورای امنیت سازمان ملل متحد که تحریم هایی را بر کره شمالی تحمیل میکرد حمایت نمود. چین برغم همراهی ظاهری با اقداماتی تنبیهی بین المللی علیه کره شمالی غالبا با تحریم های شدید بین المللی سر سازگاری نداشت و بمدت یک دهه با توجه به احتمال سقوط رژیم و هجوم آوارگان در طول مرز مشترک 1400 کیلومتری با کره شمالی رویکردی حداقلی نسبت به ترجمان و اعمال کامل قطعنامههای سال 2006 اختیار کرد. در ادامه و با وجود موانع، چین بر تحکیم مناسبات اقتصادی و سیاسی با کره شمالی، برغم شکست مذاکرات شش جانبه، دومین آزمایش هسته ای کره شمالی در سال 2009 و اقدامات تحریک آمیز نظامی سال بعد این کشور علیه کره جنوبی، متعهد باقی ماند.
مرگ کیم جونگ ایل و جانشینی او توسط کیم جونگ اون در سال 2011 نیز تاثیر عاجلی از حیث روابط هموار تر پکن- پیونگ یانگ به همراه نداشت. در عوض، کیم جونگ اون در ابتدای دوره اقتدار خود مشی ابراز اراده مستقل از خواسته چینیها را با توسل به پرتاب ماهواره به فضا در سال 2012 در تناقض آشکار با توصیه شی جی پینگ رئیس جمهور چین که از او خواسته بود از انجام این فعل صرفنظر نماید، و همچنین انجام یک آزمایش هسته ای دیگر اختیار نمود. رئیس جمهور چین بوضوح با اعلام موضعی علنی دایر بر اینکه "هیچ کس نبایستی یک منطقه و حتی کل جهان را بخاطر منافع خودخواهانه خود دچار هرج و مرج کند" کیم را مورد سرزنش قرار داد.
روابط چین و کره شمالی در سال 2017 و در مقطعی که به نظر می رسید رو در رویی پیونگ یانگ با ایالات متحده شبه جزیره کره را به سوی مخاصمه نظامی سوق می دهد، دچار عقبگرد دیگری گردید. پکن با صدور هشداری شدید الحن و ابراز تمایل به حمایت از تحریم های شدید تر شورای امنیت سازمان ملل متحد واکنش نشان داد. متعاقب ازمایش موشکی فوریه 2017 پیونگ یانگ به سمت دریای ژاپن چین اعلام نمود تمامی واردات ذغال سنگ از کره شمالی را برای باقیمانده سال متوقف خواهد ساخت. در پاسخ، رسانههای کره شمالی حملات لفظی مستقیم و غیر معمولی را متوجه چین ساختند. اقدام کره شمالی در پرتاب جدید موشک در ماه نوامبر سال 2017 واکنش پکن و درخواست از کره شمالی مبنی بر "متوقف ساختن اقداماتی که موجب تشدید تنش در شبه جزیره کره میشود" را در پی داشت. این آزمایش موشکی همچنین زمینه ساز تسریع در تصویب قطعنامه تحریم سازمان ملل متحد گردید که برای اولین بار صادرات پر رونق ذغال سنگ کره شمالی را با هدف محدود ساختن دسترسی کره شمالی به ارز بین المللی هدف قرار می داد. تائید این قطعنامه از سوی چین نشانه ای از تمایل این کشور به اتخاذ رویکردی غیر منعطف تر در قبال کره شمالی بنظر می رسید.
در سال 2018 تحولات فوق العاده ای شامل آغاز دور جدیدی از گفتگو های ایالات متحده و کره جنوبی با رهبر کره شمالی کیم جونگ اون در شبه جزیره کره حادث گردید. با شتاب گرفتن دیپلماسی، نگرانی پکن از بیم در حاشیه تحولات قرار گرفتن و دور شدن کره شمالی از حوزه نفوذ چین شدت یافت. ابتکار عمل های ماهرانه کیم جونگ اون در مسیر ارتباط دیپلماتیک با سئول و واشنگتن نیروی محرکه تازه ای برای پیونگ یانگ و پکن ایجاد نمود تا به سرعت روابط دوجانبه را بازسازی نمایند. چین بنحو موثری در این مسیر گام برداشت و روابط با کره شمالی را از طریق روندی بی سابقه از دیدار ها بین رئیس جمهور شی جی پینگ و کیم جونگ اون و همچنین تجدید تماس مقامات حزبی و نظامی دو کشور مدیریت کرد. در ماه مارس 2018 کیم جونگ اون عازم اولین دیدار رسمی خود از چین شد. با ادامه مذاکرات کره شمالی با کره جنوبی و ایالات متحده در سال بعد، کیم جون اون با سه سفر رسمی دیگر به چین قبل و بعد از اجلاس سنگاپور و نیز یک ماه قبل از دومین اجلاس سران کره شمالی- ایالات متحده در هانوی با رئیس جمهور چین دیدار و گفتگو کرد. در تاریخ 20 ژوئن 2019 شی جی پینگ برای دیداری رسمیکه اولین سفر یک رهبر چین به کره شمالی در خلال 14 سال محسوب میشد وارد پیونگ یانگ شد. سیر تحولات چنین تداعی میکرد که کیم جونگ اون با پشت سر گذاردن دوره ای 6 سال در قدرت با شاخصه گرایش کمرنگ تر نسبت به پکن اینک توفیق یافته است تا تحت شرایط مطلوب خود با چین وارد تعامل شود.
امروزه چین شاهرگ حیات اقتصادی کره شمالی و پنچره ارتباط این کشور با جهان محسوب میشود که بخش عمده تجارت و سرمایه گذاری خارجی پیونگ یانگ را در انحصار خود دارد. تحریم های بین المللی وضع شده علیه پیونگ یانگ این کشور را بیش از گذشته محتاج تجارت و پشتیبانی پکن ساخته است. در عین اینکه چین مهیا برای محکوم ساختن پیشرفت های هسته ای همسایه خود به چشم می آید، سیاست های پکن کماکان متمرکز بر پاسداری از ثبات در منطقه باقی مانده اند. بنظر می رسد که رهبران چین از بیم عواقب فروپاشی کره شمالی و یا مخاصمه ای نشات گرفته از قابلیت های هسته ای در حال بروز این کشور ثبات را بعنوان مهم ترین اولویت خود در شبه جزیره کره برگزیده اند. پکن همچنین در شرایط دشواری در ارتباط با تعهد سال 1961 دایر بر دفاع از کره شمالی در صورت وقوع مخاصمه نظامیگسترده قرار دارد که با هر معیاری با مشی پرهیز از کشیده شدن به هرگونه تقابل نظامی عمده که مخاطرات اجتناب ناپذیری را متوجه رشد اقتصادی این کشور می سازد در تضاد است.
این نکته نیز نبایستی از نظر دور بماند که اهداف هسته ای پیونگ یانگ برای چین در مقاطع مختلف از ماهیت متضاد فرصت و مسئولیت برخوردار بوده است که از یک سو ثبات منطقه ای را به مخاطره افکنده و از سوی اهرم مهمی در تعامل با ایالات متحده آمریکا در اختیار این کشورقرار داده است. پشتیبانی پکن از کره شمالی همچنین حفظ یک منطقه حائل ذیقیمت بین چین و کره جنوبی متحد ایالات متحده و محل حضور توان نظامی قابل توجه آمریکا را تضمین نموده است.
با تنظیم مجدد مناسبات با پیونگ یانگ، رویکرد کلی چین در قبال کره شمالی نیز در حال تغییر است و نشان از آن دارد که پکن مهیا برای کنار آمدن با یک کره شمالی هسته ای است. این مهم همچنین بوضوح دلالت بر آن دارد که ایالات متحده نمیتواند انتظار چندانی داشته باشدکه پکن بنحو موثری با تحریم های بیشتر و اعمال فشار بر پیونگ یانگ همراهی نماید.
بطور کلی و مطابق با الگویی که تاکنون ادامه داشته است هر مقطع از فراز و فرود در روابط پکن-پیونگ یانگ ضرورتا به نقطه بحرانی جدایی منتج نشده و دیر یا زود با ابتکاری مشترک به منظور هدایت روابط به مسیر عادی خود همراه و قرین بوده است. برغم آنکه دو طرف دور تر از آن هستند که به عنوان دوستان متحد تلقی شوند درعین حال از این قابلیت برخوردار هستند تا تعامل در قالب شرکای ضرورت ژئوپلتیکی را تداوم بخشند.
حسین ابراهیم خانی، کارشناس ارشد مطالعات آسیا و اقیانوسیه
(مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاههای مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی نیست)