در پی پیروزی آلکساندر لوکاشنکو در انتخابات ریاست جمهوری مورخ 19 مرداد ماه بلاروس (نهم ماه آگوست 2020)، روز چهارشنبه 23 سپتامبر برای ششمین بار به عنوان رئیس جمهور این کشور سوگند یاد کرد. این درحالی بود که بعد از اعلام رسمیپیروزی ایشان در انتخابات مذکور، جنبش اعتراضی در خیابان های پایتخت و برخی شهرهای دیگر بلاروس به رهبری خانم سوتلانا تیخانوفسکایا رقیب اصلی آقای لوکاشنکو علیه نتیجه انتخابات شکل گرفته و تاکنون ادامه دارد. معترضان معتقدند موازین دموکراتیک در این انتخابات رعایت نشده و تقلب گسترده در آن صورت گرفته است؛ موضوعی که توسط مقامات رسمیکشور بلاروس رد و موجب برخورد با تظاهرات کنندگان شده است. اما پیامدهای این امر به درون مرزهای بلاروس محدود نشده و با توجه به مواضع متفاوت روسیه، اتحادیه اروپا و آمریکا ابعادی بین المللی یافته که مبین بروز سطحی دیگر از اختلافات و رقابت های ژئوپلتیک بین کشورهای مذکور است. حال سؤال این است که چرا تحولات بلاروس بار دیگر روسیه و غرب را مقابل یکدیگر قرار داد و این موضوع تا چه میزان در چارچوب رقابت های ژئوپلتیک آنها در منطقه و جهان صورت گرفته است؟ برای پاسخ به این سؤال ابتدا اشاره کوتاهی به برخی ویژگی های مهم روابط بلاروس با روسیه و غرب شده و سپس مواضع آنها نسبت به انتخابات بررسی می شود.
روابط روسیه و بلاروس:
روابط دو کشور همسایه روسیه و بلاروس را که مردم آنها بیش از 2 قرن تحت حاکمیت واحد زیسته اند، به دلیل اشتراکات نژادی، فرهنگی مذهبی و پیوندهای اقتصادی و ژئوپلتیک می توان منحصر به فرد تلقی کرد. این امر باعث شده است دو طرف از همان سال های اولیه پس از استقلال در سال 1991 وارد مسیر همگرایی شده و با امضای توافقنامه های گوناگون، اقدامات عملی دراین راستا به عمل آورند. پیمان جامعه کشورهای مستقل مشترک المنافع در سال ١٩٩١، پیمان دوستی، حسن همجواری و همکاری در سال ١٩٩٥، پیمان کشور متحد روسیه- بلاروس در سال ١٩٩٩، پیمان سازمان پیمان امنیت دسته جمعی در سال 2002 و موافقتنامه اتحادیه اقتصادی اوراسیا در سال ٢٠١٥ ازجمله اسنادی است که دو طرف در جهت همگرایی بیشتر امضا کرده اند. درحال حاضر روسیه بزرگترین شریک تجاری بلاروس است و 50 درصد تبادلات تجاری این کشور با روسیه است. روسیه بزرگترین اعطاکننده اعتبار به بلاروس بوده و 38 درصد بدهی های خارجی این کشور متعلق به روسیه است. مهمترین شاخص روابط اقتصادی دو کشور یارانه ای است که روسیه طی سالیان متمادی روی قیمت نفت و گاز صادراتی به بلاروس برای کمک به اقتصاد این کشور داده و البته میزان آن در سال های اخیر محدود شده است.
علاوه بر اقتصاد و تجارت، توافقات مهمی در حوزۀ نظامی و امنیتی بین دو کشور از سال 1992 تا کنون امضا شده که زمینه های گستردهای از تولید تسلیحات نظامی تا مانور مشترک را در بر می گیرد. توافقنامه های همکاری در زمینه حق استفاده از تأسیسات در قلمرو همدیگر، همکاری بین نیروهای مرزی برای حفاظت از مرزهای بلاروس، تشکیل گروه واحد منطقه ای نیروهای بلاروس و روسیه، نظام دفاع هوایی مشترک و نظام امنیت منطقه ای، ازجمله این توافقات است. همچنین اشتراکات فرهنگی فراوان، به ویژه زبان مشترک مزیتی است که باعث شده شهروندان بلاروس در مقیاس گسترده ای، از منابع و رسانه های روسی بهره ببرند و درنتیجه قدرت نرم روسیه در این کشور نیز به نسبت سایر کشورها در درجۀ بالایی قرار دارد.
ازطرفی در روابط روسیه و بلاروس اختلافاتی نیز بروز داشته که برخی تحلیلگران آن را علائم واگرایی تفسیر کرده اند. حمایت نکردن لوکاشنکو از روسیه در بحران اوکراین، تقویت روابط با اروپا و آمریکا در سال های اخیر و اقدام روسیه در کاهش یارانه و معافیت های مالیاتی فروش نفت به بلاروس، ازجمله عواملی ذکر می شود که به زعم تحلیلگران، باعث دورشدن تدریجی لوکاشنکو از روسیه به ویژه پیمان کشور متحد شده است.
روابط بلاروس با اروپا و ایالات متحده آمریکا
بلاروس با سه کشور عضو اتحادیه اروپا یعنی لهستان، لیتوانی و لتونی مرز مشترک و به دلایل اقتصادی، سیاسی– امنیتی جایگاه مهمی در سیاست خارجی اتحادیه دارد. بااین حال، روابط این کشور با اتحادیه اروپا و آمریکا طی سال های پس از استقلال این کشور دارای فراز و نشیب و در بعضی مقاطع با چالش های جدی روبه رو بوده است. این رابطه از سال 2015 با آزادی تعدادی از زندانیان سیاسی توسط دولت بلاروس روندی جدید را آغاز کرد که نتیجه آن تعلیق بخش زیادی از تحریم های حقوق بشری بود که توسط اتحادیه اروپا و آمریکا علیه این کشور اعمال شده بود. درحال حاضر اتحادیه اروپا دومین شریک تجاری بلاروس بعد از روسیه است. به نوشته سایت همسایگان اروپا، همکاری های اتحادیه اروپا و بلاروس طی چهار سال گذشته افزایش یافته و کمک های اتحادیه به بلاروس دو برابر و سالانه حدود 30 میلیون یورو شده است. توافقنامه های تسهیل ویزا و پذیرش مجدد در 8 ژانویه 2020 بین دو طرف امضا شد و بلاروس به طور فعال در قالب های چندجانبه همسایگی شرقی اتحادیه اروپا مشارکت داشته است. از سال 2016 بانک سرمایه گذاری اروپا مبلغ 530 میلیون یورو برای کمک به بخش خصوصی و شرکت های کوچک و متوسط بلاروس کمک کرده است. براساس مذاکراتی که تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری جریان داشت روابط دوجانبه ازطریق اولویت های مشارکت اتحادیه اروپا و بلاروس تقویت خواهد شد.
روابط بلاروس و آمریکا در بیشتر سال ها از روند مطلوبی برخوردار نبوده است. سفر کلینتون رئیس جمهور وقت ایالات متحده به مینسک در سال 1994 را می توان مهمترین رویداد روابط دو کشور ذکر کرد. تصمیم بلاروس به اخراج سفیر و 30 نفر دیپلمات آمریکایی در سال 2008 از مهمترین رخدادهای مهم روابط دیپلماتیک دو کشور است که آثار آن تاکنون ادامه داشته و هنوز سفیری ازسوی ایالات متحده به مینسک اعزام نشده است. با تغییر رویکرد آمریکا، از سال 2015 تحرکات جدیدی در روابط دو کشور آغاز شد که علاوه بر لغو برخی تحریم های حقوق بشری، سفر مایک پمپئو وزیر خارجه به آمریکا به مینسک در فوریه سال جاری میلادی نقطه عطف آن به شمار می رود. سهم آمریکا در تجارت خارجی بلاروس در 2019 کمتر از یک درصد بوده و قابل مقایسه با سایر شرکای تجاری این کشور نیست.
تحلیل مواضع روسیه و غرب نسبت به انتخابات 2020 بلاروس
بعد از اعلام پیروزی آقای لوکاشنکو در انتخابات 9 آگوست و نپذیرفتن نتیجۀ آن توسط خانم تیخانوفسکایا رقیب اصلی وی، اتحادیه اروپا با برگزاری جلسات ویدئویی مختلف، دراین خصوص موضع خود را اعلام کرد. نتیجه توافق وزرای خارجه اتحادیه اروپا در اجلاس 23 مرداد (14 آگوست) به رسمیت نشناختن نتیجه انتخابات، محکوم کردن خشونت نیروهای دولتی علیه تظاهرکنندگان و اعلام برنامه خود برای اعمال برخی تحریم ها علیه مقامات بلاروس بود. رهبران اروپایی نیز در جلسه شورای اروپا موارد فوق را تأیید و اعلام کردند تحریم هایی علیه افرادی که در خشونت ها و تقلب در انتخابات مسئولیت داشته اند اعمال خواهند کرد. بورل هماهنگ کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا در 15 سپتامبر اعلام کرد: «ما انتخابات نهم اوت را جعلی میدانیم و لوکاشنکو را به عنوان رئیس جمهور قانونی بلاروس بهرسمیت نمی شناسیم». بعد از مراسم سوگند لوکاشنکو در 23 سپتامبر این موضع مجدداً توسط مسئول سیاست خارجی اتحادیه موردتاکید قرار گرفت. هم زمان، دولت آمریکا نیز که طی سال های اخیر قدم هایی برای تنظیم مجدد روابط با بلاروس برداشته بود، مواضعی مشابه اتحادیه اروپا اتخاذ کرد. استیون بیگان معاون وزیر خارجه آمریکا در مورخ 21 شهریور گفت مقامات بلاروس به دلیل مشارکت در تقلب انتخاباتی و اعمال خشونت علیه معترضان تحریم خواهند شد؛ موضعی که توسط پمپئو نیز تکرار شد.
برخلاف موضع اروپا، روسیه از همان ابتدا نتیجه انتخابات بلاروس را به رسمیت شناخت و پوتین در گفت و گوی تلفنی با لوکاشنکو پیروزی وی را تبریک گفت. همچنین مقامات روسی از دولت و معترضان خواستند که با گفت وگو مشکلات پیشآمده را حل و فصل کنند. رئیس جمهور روسیه در گفتوگوی تلفنی با همتای بلاروس خود در 16 آگوست و 24 آگوست، آمادگی طرف روس را برای کمک به حل وفصل مشکلات موجود براساس اصل تشکیل کشور متحد و درصورت لزوم درراستای پیمان امنیت جمعی اعلام کرد. وی همچنین در مصاحبه با کانال تلویزیونی 24 روسیه در تاریخ 27 آگوست اظهار داشت: «لوکاشنکو از من درخواست کرده تا نیروهای ذخیرهای از کارکنان نهادهای انتظامی تشکیل دهم و من این کار را انجام دادم. درحال حاضر ضرورتی برای استفاده از این نیروها وجود ندارد و امیدوارم که به وجود هم نیاید».
وزیر خارجه روسیه پس از دیدار با بیگان معاون وزارت خارجه آمریکا در مسکو در تاریخ 4 شهریور گفت: «آمریکایی ها علاقه مندند تمامیبازیگران خارجی کمک کنند تا گفت و گو بین حکومت و مخالفان در بلاروس برقرار شود. ما در پاسخ اعلام کردیم از چنین رویکردی حمایت میکنیم ولی اعتقاد داریم لازم نیست از خارج به مدیریت و مردم بلاروس میانجی را تحمیل کرد؛ چه این میانجی سازمان امنیت و همکاری اروپا باشد، چه اتحادیه اروپا یا یک کشور همسایه. مردم بلاروس عاقلاند و خود می توانند شکل گفت و گوی ملی را تعیین کنند». لاوروف در گفت و گوی دیگری با تلویزیون روسیه در 29 شهریور (19 آگوست) اظهارات برخی هیئت های اروپایی، به ویژه کشورهای حوزه بالتیک، لهستان و پارلمان اروپا در مورد حقوق بشر را در راستای اهداف ژئوپلتیک آنها ارزیابی کرد.
برای تحلیل رفتار و مواضع روسیه و غرب نسبت به تحولات بلاروس دلایل مختلفی وجود دارد که این نوشته بر ابعاد ژئوپلتیک آن تأکید دارد. روسیه همچنان به رفتار اروپا و آمریکا در منطقه کشورهای پساشوروی با تردید نگریسته و همان گونه که در اظهارات وزیر خارجه این کشور منعکس شده مواضع آنها درخصوص تحولات بلاروس را نیز درراستای اهداف ژئوپلتیک میداند؛ موضوعی که از سوی اروپا رد شده و مواضع اعلام شده را درراستای اهداف حقوق بشری و ارزشهای اروپایی اعلام میکنند. نکته قابلتوجه در رفتار اروپا و آمریکا، تغییر نظر نسبت به لوکاشنکو است که ابعاد ژئوپلتیک موضوع را برجسته می نماید.
براساس نظر پژوهشگران روس، غرب امیدوار بود از بروز برخی اختلافات بین روسیه و بلاروس بر سر موضوع فروش نفت و گاز بهره برداری کند. اظهارات پمپئو در سفر به بلاروس در فوریه سال جاری میلادی این نظر را تأیید میکند. وی ضمن ارائه پیشنهاد فروش نفت به قیمت رقابتی به بلاروس، آن را در جهت امنیت انرژی و حمایت از حاکمیت و استقلال این کشور اعلام کرد. همچنین مواضع کنگره آمریکا مبنی بر ضرورت تکمیل فرایند معرفی خانم جولی فیشر سفیر پیشنهادی رئیس جمهور برای بلاروس مؤید ابعاد ژئوپلتیک رفتار آمریکا پیرامون بلاروس است. دراین خصوص با وجود مخالفت برخی سناتورها به اعزام سفیر به مینسک، سایر افراد در Capitol Hill ، اعم از جمهوری خواه و دموکرات معتقدند که ایالات متحده برای پیشبرد منافع خود و کمک به عقب راندن نفوذ روسیه و چین در کشوری که اغلب «آخرین دیکتاتوری اروپا» می نامند، باید یک دیپلمات ارشد را در مینسک نصب کند. آنها همچنین معتقدند که سفیر آمریکا می تواند به توانمند سازی جامعه مدنی بلاروس که گرسنه اصلاحات دموکراتیک است، کمک کند تا دولت را از سرکوب رهبران مخالفان وادار به عقب نشینی کند.
نتیجه گیری:
به نظر میرسد برخورد منافع روسیه و غرب در بلاروس، ادامه روندی است که از سال 2003 در گرجستان آغاز شده و در سایر مناطق پساشوروی، ازجمله اوکراین تاکنون ادامه یافته است. حمایت کامل روسیه از لوکاشنکو با وجود برخی دلخوری ها از وی، بیشاز آنکه حمایت از شخص وی تلقی شود مقابله با سیاستی است که در تقابل با منافع مسکو در منطقه عمل می کند. پیوستگی منافع روسیه و بلاروس به اندازهای است که هر فردی در این کشور قدرت را در دست داشته باشد رابطه با روسیه را در اولویت قرار می دهد؛ موضوعی که در گفته های خانم تیخانوفسکایا نیز منعکس شده بود. ازطرف دیگر با توجه به مواضع بسیار سخت اروپا و آمریکا در مخالفت با ریاست جمهوری لوکاشنکو، انتظار می رود این موضوع نیز به پرونده اختلافات آنها با روسیه افزوده شده تا در چارچوب کلانتری موردمذاکره قرار گیرد.
(مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاههای مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی نیست)