خفقان پناهندگان سوری در لبنانِ پساطوفان

۲۶ شهریور ۱۴۰۳
مشاهده ۵۱۸۴

طوفان‌الاقصی در سرزمین اشغالی فلسطین، نه چون سر بازکردن یک زخم کهنه، بلکه به ‌مانند ترکیدن غده‌ای پر زهر، طعم تلخ ظلمِ ده‌ها سال فروخورده را به جهان چشاند. اما پیش و بیش از هرکجا، لبنان را در همسایگی خود تحت تأثیر قرار داده است و در این میان، پناهندگان سوری ساکن لبنان، متزلزل‌ترین شرایط را تجربه می‌کنند.

 طبق آمار منتشر شده از سوی کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان، تخمین زده می‌شود که اکنون بیش از یک میلیون و پانصد هزار پناهنده سوری از زمان سرازیر شدنشان به لبنان پس از جنگ داخلی سوریه، در این کشورحضور دارند. طی این سال‌ها، عنصر «مداخله خارجی» در میزبانی از پناهندگان سوری در لبنان، دو نتیجه منفی را به دنبال داشته است؛ اول،«سوء‌استفاده سیاسی غرب از پناهندگان» با خروج هرچه بیشتر سوری‌ها از سوریه و ممانعت از بازگشت آنها به وطنشان به منظور اعمال فشار بر دولت بشار اسد؛ دوم، «افزایش وابستگی خارجی دولت» به موجب افزایش روزافزون آمار پناهندگان، توأم با گسترش مشکلات اقتصادی و نیاز به دریافت حمایت و کمک برای مدیریت حضور آنها؛

با آغاز جنگ غزه بعد ازعملیات7 اکتبر2023، حملات رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان برای خاموش کردن مقاومت و واکنش نیروهای حزب‌الله به صورت پیش‌رونده شروع شد و شعله تهدیدها و موارد نقض حقوق‌بین‌الملل و حقوق جنگ از سوی آن رژیم تا به بیروت نیز زبانه کشید. ‌لبنان که قریب به دو سال در فقدان رئیس جمهور و با بحران حاکمیتی سر می‌کند و از بحران اقتصادیِ پس از انفجار بندر بیروت کماکان در رنج است؛ اکنون سایه بحران امنیتی نیز از جانب همسایه غاصبش، گذران زندگی را بر مردم تیره و تاریک کرده ‌است. در این بین، چه بسیار پناهندگان سوری که اغلب در مزراع جنوب لبنان به کار روزمزد کشاورزی متمسک شده بودند؛ اکنون از ترس جانشان، دوباره آوارگی را تجربه می‌کنند. به گفته سازمان بین‌المللی مهاجرت، تعداد این آوارگان سوری از جنوب لبنان به بیش از نود و پنج هزار نفر رسیده است.‌ یکی از خانواده‌های پناهنده سوری که از جنوب لبنان به منطقه «برج حمود» نقل مکان کرده و شرایط سخت معیشتی را می‌گذراند؛ در مصاحبه‌ای، از فشار روانی ناشی از عدم پذیرش مردم لبنان و رفتار نامناسب برخی از آنها با پناهندگان سوری در کنار تمام مشکلات آوارگی، گلایه داشت.

 وضعیت پناهندگان سوری که پیش از این‌ نیز اسف‌بار بود؛ اکنون روز به روز بدتر ‌می‌شود. با کاهش تمرکز غرب از موضوع پناهندگان سوری به دلیل گرفتاری جدیدش در حمایت از اسرائیل، اکنون «وابستگی » جای خود را به «سرخوردگی» داده و « سوء استفاده سیاسی غرب از پناهندگان» به شکل عریانِ« قربانی کردن پناهندگان» قابل مشاهده است.

با این وصف؛ کاهش کمک‌های بشردوستانه، شرایط جنگی و وخامت وضع زندگی، افزایش تنش و فشار اجتماعی علیه پناهندگان و.... سه حالت محتمل را به دنبال خواهد داشت: بازگشت داوطلبانه پناهندگان به سرزمین خود؛ سرازیر شدن آنها به کشورهای ثالث به ویژه کشورهای اروپایی؛ تشدید درگیری‌های داخلی. قطعاً دو مورد اول مورد ممانعت جدی مداخله‌گران غربی قرار می‌گیرد و به ‌ناچار در صورت عدم بهبود اوضاع، بروز وضعیت سوم محتمل‌ترین است. تشدید درگیری‌های داخلی بین پناهندگان و شهروندان، آب گل‌آلودی است که شاید در ابتدا مجالی برای ماهی‌گیری‌های کوچک باشد اما به سرعت به منجلابی بزرگ بدل خواهد شد که غرب نیز از آن بی‌نصیب نخواهد ماند. با این حساب، عقلانی‌ترین راه گریز از به دام افتادن در این دور باطل، توقف سوءاستفاده از پناهندگان به عنوان اهرم فشار سیاسی علیه حاکمیت در سوریه و تسهیل بازگشت آنها به سرزمینشان است تا لبنان بتواند اندکی فرصت تنفس بیابد و این به نفع همه طرف‌ها خواهد بود.

آرتور شوپنهاور، فیلسوف آلمانی قرن نوزدهم و مشهور به بدبینی فلسفی، معتقد بود که «زندگی مانند آونگی است در نوسان میان رنج و ملال» و «رنج» از دیدگاه وی، همان جدایی و شکاف بین انسان و خواسته‌هایش است که هرگز پر شدنی نیست. آهنگ زندگی پناهندگان در لبنان اکنون با چنین نوسانی نواخته می‌شود. نسخه شوپنهاور آلمانی برای غلبه بر این وضعیت؛ نه اراده برای تغییر، بلکه پذیرش وضع موجود و احساس کاذب صلح است. اما این ایده آل غربی،  قطعاً با روحیات و اعتقادات شرقی پناهندگان در لبنان همخوانی ندارد و آتش زیر خاکستر سازش و سکوت، اگر نه به این زودی، اما در نهایت با شعله‌های بلندتری، هرآنچه را که در نامیمونی سرنوشت آنها دخیل بوده دامن‌گیر خواهد کرد.

شیدا نوروزی، کارشناس مرکز مطالعات سیاسی و بین المللی

(مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاه‌های مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی نیست) 

متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است