جنگ استعاره‌ها در سیاست خارجی

۲۸ مرداد ۱۴۰۳
مشاهده ۱۱۶۴

«واقعیت» نمی‌تواند خود را عریان و مستقیم به افکار عمومی عرضه کند. واقعیت در پوشش معنا و مفهوم، عرضه می‌شود و معنا و مفهوم را کسانی با اهدافی خاص بر می‌سازند. بودریار Jean) (Baudrillard، فیلسوف پست ‌مدرن فرانسوی، واقعیت ‌نمایی در عرصه اجتماعی و سیاسی را با عنوان «شبه واقعیت»  (Hyper reality) یاد می‌کند. او می‌گوید ما در دنیایِ شبه واقعیت‌ها ( فرواقعیت ها) زیست می‌کنیم که بازیگر اصلی آن، رسانه‌ها هستند. رسانه‌ها، واقعیت را می‌نمایانند؛ بخشی از واقعیت را برجسته و بخشی از آن را پنهان می‌کنند و اینگونه واقعیت را از ماهیت خود تهی می‌کنند.

رسانه‌ها یا گفتمان‌ساز و یا در خدمت گفتمانی هستند و واقعیت را مطابقِ باید و نباید‌های آن گفتمان، در اذهان می‌نمایانند. اثرگذارترین و قوی‌ترین ابزار رسانه‌ها برای تسخیر واقعیت (بخوانید جعل واقعیت)، «استعاره‌سازی» است. استعاره، ساده‌سازی معانی و مفاهیم پیچیده علمی در قالب عبارت‌ها و مثل‌های ساده‌ای است که توده‌های مردم به سادگی آن را می‌فهمند و با آن ارتباط می‌گیرند. رسانه‌ها می‌توانند، مطالعات علمی و تلاش‌های حرفه‌ای مجموعه‌ای از نخبگان را با یک ضرب‌المثل به قعر چاه بکشانند و یا یک تدبیر و تصمیم غلط را با ضرب‌المثلی دیگر به عرش اعلاء ببرند. استعاره فقط در قالب کلام نیست بلکه در قالب کردار هم نمایان می‌شود. نشان دادن شاخه سبز زیتون، به عنوان نمادی از صلح توسط یاسر عرفات، رهبر فقید جنبش فتح، نمادی از «کردار استعاره‌ای» بود.

اهمیت گفتمان‌سازی، مجهز شدن به کردارهای گفتمانی و استعاره‌سازی؛ ضرورت سیاست‌ورزی در جهان امروز است. در جهان امروز ، چنانچه واقعیتِ وجودی خود را در قالب معانی و کردارهای گفتمانی نمایش ندهید، دیگران با تصویری کاریکاتوریزه شده، واقعیتِ وجودی تو را می‌نمایانند. خصلت واقعی تو شجاعت است اما تو را ترسو جلوه می‌دهند و ...

این پدیده در جوامع امروزی به دلیل کمبود آگاهی جوامع ،ضریب هم به خود می‌گیرد. هر چقدر جوامع در اطلاعات بیشتر غرق باشند و کمتر آگاهی داشته باشند؛ ضریب نفوذ کردارهای گفتمانی و استعاره‌ها بیشتر می‌شود. انسان‌هایی که تحت بمباران اطلاعات قرار می‌گیرند و دچار غرق‌شدگی اطلاعات هستند، از آگاهی کمتری برخوردار هستند چون اطلاعات، آگاهی نیست؛ آگاهی محصول تفکر، تحلیل روشمند و نظری است و با مطالعات عمیق کتب اصیل حاصل می‌شود. آفت بسیاری از جوامع این است که میانگین افراد آن تصور می‌کنند که در قبال مسائل گوناگون آگاهی دارند در حالی که آنها فاقد آگاهی هستند و تنها در میان انبوهی از اطلاعات درست و غلط قرار دارند و اطلاعات را آگاهی فرض می‌کنند. برای این افراد یک کردار گفتمانی و یا یک استعاره می‌تواند به اطلاعات ذهنی آنها سویه دهد، برخی از اطلاعات را بی‌ربط و برخی دیگر را صحیح جلوه دهد و معنای خاصی را در ذهن آنها ایجاد کند. این معنای خاص، همان مهندسی اذهان است که گفتمان‌ها دنبال می‌کنند. پس ضریب نفوذ استعاره‌ها و کردارهای گفتمانی را باید در بستر مولفه‌های زیر درک کرد:

1- پایان انحصار حکمرانی در اطلاع‌رسانی؛

2- غرق شدگی جوامع در اطلاعات؛

3- بمباران اطلاعاتی؛

4- کمبود آگاهی جوامع؛

5- تکثر مرجعیت‌های اجتماعی.

واقعیت و شبه واقعیت؛ سیاست خارجی کشورها را با چالش‌ها و البته فرصت‌های جدیدی مواجه کرده است. سیاست خارجی هر کشور، اصول، اهداف و راهبردهایی دارد که واقعیت سیاست خارجی آن کشور را می‌سازند؛ همزمان سیاست خارجی، تصویری دارد که ضرورتأ باید نمایانده شود. چنانچه کارگزار سیاست خارجی تصویری از سیاست خارجی در قالب معانی، مفاهیم، استعاره‌ها و کردارهای گفتمانی ارائه نکند؛ دیگران این تصویر را به شکلی مجعد بر می‌سازند. اینجاست که روابط عمومی نهادها، سازمان‌ها و وزارت‌خانه‌ها اهمیتی مضاعف پیدا می‌کنند. روابط عمومی یک وزارتخانه و به خصوص سخنگوی آن نهاد؛ علاوه بر دانش تخصصی، باید مجهز به ادبیات و هنر باشند. آنها باید برای هر واقعیتی، معنا و استعاره تولید کنند. به عنوان مثال، عدم پاسخ فوری ایران در قبال عملیات تروریستی اسرائیل در ترور اسماعیل هنیه؛ با چه معنا و استعاره‌ای عرضه شد؟ چه کسی و چه کسانی باید برای این رفتار؛ تولید معنا می‌کردند؟ ما تولید معنا نکردیم اما دشمن با استعاره «تله نتانیاهو برای ایران» استعاره‌سازی کرد. در حالی که پیش از استعاره‌سازی دشمن، ما می‌توانستیم با مفهوم «درنگ استراتژیک» استعاره‌سازی کنیم تا «تدبیر شجاعانه ایران» به «ترس از ورود به جنگ» تصویر نشود.

نگاهی به سیاست‌ورزی و حکمرانی در جهان امروز نشان می‌دهد، ما در عصر «جنگ استعاره‌ها» به سر می‌بریم و قدرت استعاره‌ها در بسیج افکار عمومی از قدرتِ واقعیت‌های جاری در سیاست بسیار بیشتر است. ضعف آگاهی در جوامع و غرق شدگی در اطلاعات؛ اهمیت استعاره‌سازی را بیش از هر زمان دیگری کرده است. سیاستمدار موفق کسی است که بتواند کنش خود و سازمان خود را با زبان هنر و استعاره‌های ادبی عرضه نماید.

سید محمد حسینی، کارشناس ارشد مرکز مطالعات سیاسی و بین المللی

 (مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاه‌های مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی نیست)

متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است