ارتباطات و گفتگوهای دائمی، لازمه پویایی در دیپلماسی است. دیپلماسی را باید فرآیندی دید که آغاز و تداومی دارد. آغاز دیپلماسی، گفتگوهای اولیه است که جنبه انتقادی دارد و تداوم دیپلماسی، گفتگوهای ثانویه است که عمدتأ سازنده است. در ارتباط کشورها با هم مثل ارتباط انسانها همواره ادراکات و سوء ادراکاتی شکل میگیرد و وظیفه گفتگوهای ثانویه و سازنده دیپلمات ها؛ تثبیت ادراکات صحیح و اصلاح سوء ادراکات است. گفتگوهای ایرانی -عربی در فرآیند دیپلماسی، گفتگوهای اولیه و انتقادی نیست چه اینکه گفتگوهای اولیه و انتقادی در سال های پیشین میان ایران با کشورهای عربی صورت گرفته است. مانند گفتگوهای انتقادی ایران و عربستان در عراق که در نهایت منجر به گفتگوی سازنده دو کشور در چین و توافق ۱۰ مارس ۲۰۲۳ شد.
آنچه اکنون در گفتگوهای ایرانی -عربی صورت میگیرد (یا باید صورت بگیرد) گفتگوهای ثانویه و سازنده با هدف ادراک سازی، رفع سوء ادراکات و ترسیم نقشه راه آینده برای افزایش تعاملات سازنده در چارچوب روابط همسایگی و بنیان گذاری هستههای اولیه منطقه گرایی درون زاد است. از قضا گفتگوهای ثانویه و سازنده در شرایط کنونی بیش از گذشته ضروری است. چرا ؟
۱- با بهره مندی از نظریه کلاوزویتس Clausewitz«گفتگوی موفق پس از نبرد حاصل میشود.» عملیات وعده صادق علاوه بر نمایش قدرت بازدارندگی ایران به جهان و کشورهای منطقه برای کشورهای عربی ادراکات و شاید سوء ادراکاتی ایجاد کرده است که باید در قالب گفتگوهای مستقیم به آنها پرداخت و این پیام را در قالب دیپلماسی به آنها مخابره کرد که بر خلاف تبلیغات بلوک غرب، قدرت نظامی ایران برای جنگ و بی ثباتی نیست بلکه دقیقأ برای صلح و ثبات است. این دکترین در شیوه مواجهه با جنگ طلبی و توسعه جنگ رژیم صهیونیستی به نمایش درآمد.
۲- رصد رفتارهای امریکا و اتحادیه اروپا نشان می دهد که در پی نمایش قدرت بازدارندگی ایران؛ بلوک غرب به رهبری امریکا به زودی فاز جدیدی از تحریم های اقتصادی را علیه ایران آغاز خواهد کرد. تحریم های جدید با روی کار آمدن احتمالی ترامپ تشدیدتر هم خواهد شد. گفتگوهای ایرانی -عربی برای مدیریت تحریم های کنونی و تحریم های احتمالی آینده بسیار ضروری است.
۳- ممکن است بر اثر افزایش تهدیدها و تحریم ها، دکترین نظامی ایران شاهد تحولات جدیدی باشد. این تغییر دکترین میتواند رقابت تسلیحاتی را در منطقه افزایش دهد. گفتگوهای ایرانی -عربی کمک میکند تا این رقابت لااقل به تعویق بیافتد و یا اینکه شدت کمتری داشته باشد.
۴- یکی از نتایج شبکه تحریمی امریکا علیه ایران پروژه «بی ربط سازی ایران Irrelevance » از روندهای سیاسی و اقتصادی منطقه شامل بی رونق کردن بنادر ایران، حذف ایران از کریدورهای منطقه ای، حذف ایران از بازار انرژی و انزوای سیاسی ایران است. گفتگوهای سازنده با کشورهای عربی برای مقابله با این پروژه «در حال ساخت» ضروری است.
۵- رصد علائم و پیشرانهای سیاسی و امنیتی نشان می دهد روند «عادی سازی روابط اسرائیل با اعراب» که پس از جنگ غزه متوقف شده بود به زودی با انگیزههای قوی تر از سوی اسرائیل، امریکا و برخی از کشورهای عربی آغاز خواهد شد. روند عادی سازی در فاز جدید به شدت امنیت ملی ایران را تهدید خواهد کرد. پیش از آغاز این روند، گفتگوهای ایرانی -عربی برای تدبیر پیرامون این سناریوی نامطلوب ، ضروری است.
سیدمحمد حسینی کارشناس ارشد مرکز مطالعات سیاسی و بین المللی
(مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاههای مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی نیست)