سال 1403 سالی پیچیده، پرموضوع و پرکار در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. در منوی سیاست خارجی کشور، متاثر از شرایط بین المللی، موضوعات و چالش های بسیاری وجود خواهد داشت که بخشی از آنها موضوعات و چالش های عمومی در نظام بین الملل و بخشی دیگر، مسائل اختصاصی جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. بخشی از این تحولات، ادامه و دنباله تحولات قبلی و بخشی از آنها تحولاتی جدید خواهد بود.
بنیادی ترین مساله این است که سیاست خارجی ایران، در یک محیط بین المللی دشوار، متحول و شونده عمل خواهد کرد که مختصات آن تفاوت های مهمیبا شرایط سال های پیش دارد. گزارش ریسک جهانی مجمع جهانی اقتصاد برای سال 2024 هشدار می دهد که ما با جهانی مواجه خواهیم بود که تحت تاثیر شوک های مستمر خواهد بود. این گزارش، دنیا را دست به گریبان دو بحران خطرناک یعنی چالش های آب و هوایی و منازعات به تصویر میکشد که همه دنیا از آنها متاثر میشوند.
ما در یک نظم جهانی بی ثبات و در حال تغییر به سر میبریم که روایت های به شدت قطبی شده و متخاصم بر آن حاکم است، اعتمادهای سابق از میان رفته و احساس امنیت جای خود را به ناامنی داده است. وضعیت بحرانی نظم جهانی در شرایطی است که همکاری بین المللی همچنان رو به افول است و ارزش ها و هنجارهایی که قرار بوده جهان را به نقطه بهتری هدایت کند، با رفتارهای دوگانه غرب و جنایات رژیم صهیونیستی در نقض تمام اصول بنیادین حقوق بین الملل، عملا بی اثر و بی معنا شده است. در شرایطی که آمادگی، همبستگی و همکاری برای مواجهه با بحرانهای جهانی بیش از هر زمانی لازم است، فقدان اجماع و همکاری در جهان قطبی شده، به پدیده غالب تبدیل شده و چالش ها را مهیب تر ساخته است.
موارد ذیل چهرههای غالب نظم کنونی جهانی و شرایط آشفته آن هستند:
- فرسایش هنجارهای جهانی،
- جهان متفرق و قطبی شده و بدون نظم و سازمان،
- منازعات بیشتر در کنار بی کیفری بیشتر،
- بارزتر شدن هر چه بیشتر تمایز شمال جهانی و جنوب جهانی،
- فروپاشی نظام بشردوستانه جهانی،
- عقبگرد در تعهدات بین المللی،
- امنیتی سازی جهان در مقابل روند سابق هنجارمندی،
- و جداشدن مجدد دو حوزه منافع و ارزش ها به نفع اولی.
این وضعیت که به خوبی فرسایش نظم سابق و تکاپوها و تقابل ها برای شکل گیری توازنهای جدید و در نتیجه آن نظم جدید را نشان می دهد، محیطی پرخطر و تهدیدساز است که کشورها را بر آن می دارد که از طریق سیاست ائتلاف و اتحاد و یا مصون سازی (hedging)، مسیر کم هزینه تری را برای عبور از شرایط در پیش گیرند.
جمهوری اسلامی ایران در چنین وضعیتی، سالی پرمساله، پرکار و احتمالا پرماجرا را در سیاست خارجی خود در پیش رو خواهد داشت. بخشی از این مسائل، ادامه چالش ها و بحرانهای سابق و بخشی جدید خواهد بود. بجز موضوعات پیش بینی نشده که همواره امکان وقوع دارد، مهم ترین موضوعات و دغدغههای پیش روی در سال 1403 به شرح ذیل خواهد بود:
- بر هم خوردن توازنها و بازدارندگیهای سابق در محیط خاورمیانه عمدتاً ناشی از طوفان الاقصی و بحران غزه و ضرورت یافتن شکل گیری فضایی جدید از توازن. نابودشدن توازن بازدارندگی رژیم صهیونیستی در منطقه از یک سو و از دست رفتن بخشی از ظرفیت توازنی جریان مقاومت در منطقه، عناصر مهم این وضعیت هستند. حمله وحشیانه رژیم اسرائیل به سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق، ناشی از آشفتگی این رژیم از نابودشدن توازن تهدید سابق و اختلال در سلسله اعصاب این رژیم است که پاسخ جمهوری اسلامی ایران و سیر تحولات بعدی، بخش مهمی از دستور کار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سال جدید را شکل خواهد داد.
- سرگردانی راهبردی امریکا: دولت بایدن که از سویی به دلیل نزدیکی به انتخابات ریاست جمهوری و تهدید روزافزون بازگشت ترامپ در داخل و از سوی دیگر به دلیل از دست دادن اعتبار جهانی امریکا در جنگ اوکراین و غزه و تضعیف هر چه بیشتر نظم جهانی قاعده – محور به رهبری خود تحت فشار است، سیاست ها و رفتارهای مغشوش و بی نظمی را از خود بروز می دهد که میتوان از آن به سرگردانی راهبردی تعبیر کرد. سلسله اعصاب سیاست خارجی امریکا تحت تاثیر این شرایط، درگیر مشکلات ادراکی و شناختی است که منجر به تصمیمات اشتباه و پرهزینه میشود. طبعا جمهوری اسلامی ایران هم میتواند موضوع این تصمیمات اشتباه باشد.
- بحران روانی-راهبردی اروپا: اروپا در مهم ترین و حساس ترین آزمون راهبردی خود پس از جنگ جهانی دوم یعنی موضوع اوکراین که برای آن جنبه حیثیتی بلکه موجودیتی دارد، در شرایط بن بست قرار گرفته و همچنان رفتارهای احساسی و غیرواقع بینانه بر رفتارهای آن حاکم است. نزدیک شدن تهدید ترامپ و تغییر بسیار محتمل سیاست های امریکا در جنگ اوکراین، اروپا را در یک فضای روانی دشوارتر قرار داده است. با توجه به ویژگیهای روابط ایران و اروپا که دوران دشوار و پرچالشی را میگذراند و در عین حال ارزش و اهمیت ذاتی مناسبات ایران و اروپا، مدیریت روابط در این شرایط از حساسیت و دشواری بیشتری برخوردار است.
- جنگ اوکراین و تصمیمات راهبردی روسیه: در حالی که جنگ اوکراین به یک نقطه تعادلی با برتری نسبی روسیه رسیده است، رفتارها و تصمیمات روسیه در تثبیت داشتهها و یا رویکرد توسعه ای در افزودن بر آن، تاثیرات زیادی در روند تحولات بین المللی خواهد داشت و میتواند شرایط را از آغاز یک روند سیاسی دشوار و پرچالش تا توسعه درگیری مستقیم تر روسیه و اروپا متحول کند. در این میان اتهام همراهی ایران با روسیه، همچنان یک چالش بزرگ سیاست خارجی کشور خواهد بود.
- بحران غزه: جنگ غزه و تجاوزات رژیم صهیونیستی، همچنان در سال 1403 یکی از موضوعات حیاتی سیاست خارجی کشور خواهد بود. در حالی که رژیم اسرائیل به اغلب اهداف راهبردی خود از جنایات بی سابقه در قبال مردم غزه دست نیافته و خود درگیر بحرانهای بی شمار داخلی است، احتمال حمله تمام عیار به رفح و پیامدهای آن از یک سو و سیاست ترور رهبران جبهه مقاومت و نیز نیروهای مستشاری کشورمان در منطقه از سوی دیگر، جمهوری اسلامی ایران و جریان مقاومت را در مقابل شرایط پیش بینی نشده ای قرار خواهد داد. نکته مهم، عدم بر هم خوردن توازن نسبی موجود به نفع رژیم صهیونیستی و حفظ حداکثری توان جریان مقاومت است. حفظ برتری روایت مقاومت در برابر روایت ناکام سازش نیز یک مساله راهبردی خواهد بود.
- پرونده هسته و مساله رفع تحریم ها: با توجه به سرگردانی راهبردی دولت ترامپ و بیش احساسی رفتار اروپا در مساله جنگ اوکراین و متهم کردن کشورمان، چشم اندازی برای احیای برجام و توافق رفع تحریم ها مشاهده نمیشود. در عین حال فشارهای غرب بر کشورمان در پرونده هسته ای قابل تصور است و اگر شرایط به سمتی برود که طرف های غربی از مکانیزم ماشه استفاده کنند، جمهوری اسلامی ایران در شرایطی قرار خواهد گرفت که باید یک تصمیم راهبردی و سرنوشت ساز در مساله توان هسته ای اتخاذ نماید.
- روند منطقه گرایی و ائتلاف های موضوعی: یکی از ویژگیهای اصلی نظم متحول جهانی، شکل گیری ائتلاف های جدید بر مبنای منافع خاص بازیگران در حوزههای موضوعی است که در عین حال تلاشی برای متکثرترشدن نظم جهانی و نقش کنشگران در آن و شنیده شدن صداهای جدید نیز تلقی میگردد. جمهوری اسلامی ایران در سال های اخیر با عضویت در دو پیمان مهم شانگهای و بریکس و نیز اتحادیه اقتصادی اوراسیا، گام های بلندی را در مسیر تقویت این روندها و متنوع سازی ظرفیت های کشور در روابط خارجی برداشته و سال 1403 میتواند سال تثبیت بیشتر این روند باشد.
- مساله افغانستان: افغانستان پس از مدتها فراموشی متاثر از سایر بحرانها، مجددا به میز مذاکرات و پویش های دیپلماتیک بین المللی بازگشته و ترافیکی از نشست ها درباره آن شکل گرفته است. در این میان و با وجود دو روایت مبتنی بر ابتکار گروه تماس منطقه ای و گروه تماس بین المللی، روایت اول که عمدتا از سوی جمهوری اسلامی ایران مطرح و پیگیری شده و توفیقات مناسبی را نیز کسب کرده است، میتواند بعنوان محور کار با افغانستان برای تغییر و بهبود شرایط مطرح بوده و نقش کشورمان در محوریت تحولات افغانستان را تثبیت کند.
- سیاست همسایگی: سیاست همسایگی بعنوان مفهوم محوری برنامه کار سیاست خارجی دولت سیزدهم، تاکنون دستاوردهای ارزشمندی داشته و در سال جدید همچنان نقش محوری در پویش های دیپلماتیک دستگاه دیپلماسی خواهد داشت. یکی از مهم ترین تحولات مثبت در این چارچوب، تجدید روابط با عربستان سعودی و تلاش برای عمق بخشی به این روابط بود که اثرات مهمی در روابط کشورمان با همسایگان جنوبی خلیج فارس داشت و انتظار می رود در سال جدید، دستور کار سیاست خارجی کشور برای اعتمادسازی و ابتکارات همکاری منطقه ای در خلیج فارس، پرکار و پویا باشد.
- دیپلماسی اقتصادی: در شعار سال و سخنان رهبر معظم انقلاب، مردمی سازی اقتصاد و بهره گیری از ظرفیت های عظیم حضور مردم در اقتصاد، مفهوم غالب بود. در عین حال برای تحقق این هدف، دستگاه دیپلماسی برای فعال سازی هر چه بیشتر ظرفیت های بیرونی نقش مهمی در برنامه ریزی و تسهیل گری خواهد داشت. یکی از محورهای اصلی فعالیت ها در این چارچوب، بهره گیری از عضویت در پیمانهای اقتصادی است که نقش مهمی در عبور از تحریم ها و ظرفیت سازیهای جدید در روابط اقتصادی خارجی خواهد داشت.
- انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده: یکی از تحولات مهم و شاید تاثیرگذارترین آنها که اثرات جدی بر تمام موارد پیش گفته خواهد داشت، نتیجه انتخابات ریاست جمهوری امریکا است. بازگشت ترامپ به ریاست جمهوری که احتمال آن بیش از هر زمان جدی و محتمل شده است، چالش های جدیدی را نیز به دستور کار سیاست خارجی کشورمان بویژه در حوزه اقتصادی خواهد افزود و انرژی زیادی از دیپلماسی کشور خواهد گرفت. طبعا پیش بینی شرایط متاثر از این تحول و برنامه ریزی برای مواجهه با آن، یک دغدغه و دستور کار مهم در منوی سیاست خارجی کشور خواهد بود.
خلیل شیرغلامی، معاون پژوهشی و مطالعاتی مرکز مطالعات سیاسی و بین المللی
(مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاههای مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی نیست)