نظم جهانی از دیدگاه غرب و اسلام (قسمت دوم)

۱۴ اسفند ۱۴۰۲
مشاهده ۱۴۴۶۵

نگاه و نقدی بر کتاب نظم جهانی هنری کسینجر

نظم اسلامی: نظر 

از لحاظ تاریخی، به نظر کیسینجر، اسلام، جهان را به دار الاسلام و دارالحرب تقسیم می‌کرد که ساکنین دومی‌کفار بودند. "نظم جهانی اسلام بر جنگ دائمی میان دارالاسلام و دارالحرب مبتنی است" و "استراتژی تحقق این نظم جهاد است که البته همیشه نظامی نیست". کیسینجر جهان بینی اسلامی را یک جهان بینی بسته می داند که دیگران در آن جایگاهی ندارند.

اسلام گراها مخالف نظم بین المللی و هر گونه نظم غیر اسلامی هستند. نظام مبتنی بر دارالاسلام و دارالحرب دکترین رسمی دولت ایران و گروه‌های مسلح در خاورمیانه و ایدئولوژی گروه‌هایی مثل داعش است. کیسینجر تمامی‌گروه‌های اسلامی و تروریستی اعم از شیعه، سنی و سلفی را کنار هم قرار می دهد و تفاوتی میان آنها از نظر نوع نگاه به نظام جهانی قائل نیست. به نظر وی اسلام گراها همگی با نظام وستفالیایی مخالف و در صدد دگرگونی کامل آن هستند. آنها مشروعیت دولت به عنوان محور نظام وستفالیایی را به رسمیت نمی‌شناسند و پذیرش آنرا امری موقتی می دانند. از دید آنها وفاداری ملی خلاف باورهای دینی و اصل عدم مداخله مردود است. جهادگرایان دگرگون ساختن را یک "تکلیف" می دانند. در نظم جهانی مورد نظر اسلام گراها، پاکدامنی و خلوص اصل است و نه ثبات.

نظم اسلامی: نقد

کیسینجر در تحلیل خود نشان داده که درکی بسیار سطحی از اسلام و مسائل خاورمیانه دارد. اولین و مهم ترین ادعای کیسینجر این است که غیرمسلمین در جهان بینی اسلامی جایگاهی ندارند. جایگاه غیر مسلمین در اسلام چه به عنوان اقلیت و چه به عنوان اکثریت مشخص است. تایید دیگر ادیان الهی در اسلام و تاکید صریح بر عدالت و برخورد عادلانه با غیر مسلمین برخلاف ادعای کیسینجر است. از اولین اقدامات پیامبر اسلام (ص) پس از هجرت به مدینه ، " پیمان عمومی " است که به" صحیفة النبی " مشهوراست . در این پیمان آمده: " هذا کتابٌ من محمد النبی [ص] بین المؤمنین و المسلمین من قریش و [اهل ] یثرب و من تبعهم، فلحق بهم و جاهد معهم . انّهم امة واحدة من دون الناس ؛ این نوشته ای است از سوی محمد پیامبر (ص) میان مؤمنان و مسلمانان قبیله قریش و [مردم ] یثرب و کسانی که پیرو آنان شوند و به آنها بپیوندند و با آنان در راه خدا پیکار کنند . آنان در برابر دیگر مردمان، یک امت اند " .تفسیری که از بخش آخر شده این است که غیر مسلمان را در زمره امت نیز می‌پذیرد.

دوم، اولین اصل اجتماعی در اسلام اصل دعوت است، و دعوت نیز به عقل و منطق  است. خداوند در آیات مختلف عقل و منطق بشر را به چالش می‌کشد و بر اساس عقل و منطق از بشر می خواهد که در آفرینش آسمان‌ها و زمین بیندیشد و پی به وجود خالق ببرد. اندیشیدن در آفرینش و تفکر منطقی مستلزم ایجاد محیط اجتماعی صلح آمیز است.

سوم، از منظر اسلامی جهان آنگونه که کیسینجر ادعا می‌کند صرفا به دارالاسلام و دار الکفر تقسیم نمی‌شود، بلکه تقسیم بندیهای مختلفی دارد که با اصول نظام وستفالیایی سازگار است. اتفاقا اندیشمندان مسلمان نگاهی اجتماعی به نظام بین الملل دارند و بر اساس آیات و روایات جامعه را به نه گروه داخلی و بین المللی تقسیم[i] می‌کنند.

گروه بندی‌های داخلی:

  1. اهل ذمه آنها شامل پیروان دیگر ادیان آسمانی مثل یهودیان ، مسیحیان و مجوسیان می‌شوند که در جامعه اسلامی زندگی می‌کنند و با مسلمانان قرارداد ذمه دارند.
  2. مستامن افراد و گروه‌های را در بر می‌گیرد که که از عقد امان استفاده می‌کنند و به آنها مستأمن گفته می‌شود. آنچه که امروزه به آنها پناهنده گفته می‌شود.  
  3. اهل فساد شامل گروه و افرادی است که که مخّل نظم و موجب ناامنی می‌شوند. قاچاقچیان مواد مخدر، گروه‌های افراطی، تروریست ها و قاچاقچیان انسان در این گروه قرار می‌گیرند.
  4. یاغی به افرادی گفته می‌شود که در صدد براندازی نظام اسلامی هستند. گروه‌های برانداز و جدایی طلب در این دسته بندی قرار می‌گیرند.

 

گروه بندی‌های بین المللی:

  1. اهل عهد به کسانی گفته می‌شود که میان آنها با مسلمین عهد و پیمان وجود دارد. اگر منشور ملل متحد را یک عهد و پیمان بنامیم، می‌توان در نظام بین المللی فعلی، تقریبا همه جهان را در زمره اهل عهد و پیمان قرار دارد. اصول اساسی نظم وستفالیایی در منشور وجود دارد. و این اصول توسط آمریکا و اروپا بیشتر نقض شده تا توسط ایران و چین.
  2. اهل صلح: شامل ملت هایی است که با مسلمین قرارداد صلح بسته اند. می‌تواند جنگی رخ داده یا نداده باشد.
  3. اهل هدنه: گروهها و ملت هایی که بین آنها و دولت اسلامی آتش بس بر قرار شده و به طور موقت در متارکۀ جنگ به سر می‌برند .
  4. اهل اعتزال: شامل کسانی است که با متارکه جنگ با مسلمین، به رفتار خصمانه خود پایان دهند ولی از عقد قرار داد سرباز می زنند و به آنها اهل اعتزال گفته می‌شود.
  5. دار الحرب: تنها گروه‌ها و ملتّ هایی را در بر می‌گیرد که با  مسلمین در حال جنگ  هستند. در دنیای فعلی تنها اسراییل در این دسته بندی قرار می‌گیرد. کیسینجر دارالحرب را به تمامی جهان غیراسلام تعمیم می دهد که در واقع چنین نیست.

مبنای تمامی تقسیم بندی‌های نه گانه فوق، میزان پایبندی به عهد و پیمان و قواعد و قوانین حاکم بر جامعه و نظم اجتماعی اعم از داخلی و بین المللی است.

چهارم: وی ادعا می‌کند که مسلمانان قرارداد را موقتی می دانند و به هیچ عهد و پیمانی با غیرمسلمین پایبند نیستند. این ادعا نه تنها کاملا خلاف نص صریح قرآن است بلکه تاریخ طولانی پیمان‌ها و معاهدات کشورهای اسلامی‌با کشورهای غیر اسلامی نیز آنرا تایید نمی‌کند. این اعتقاد که نهایتا اسلام بر جهان غالب خواهد شد به معنی عدم پایبندی به عهد و پیمان نیست. نه تنها توصیه ای که دال بر تشویق مسلمانان به نقض عهد و پیمان باشد، وجود ندارد بلکه تاکید بر لزوم رعایت عهد و پیمان در اسلام مطلق است: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ ...(مائده/ 1)و یا  ... وَأَوْفُواْ بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْؤُولًا( اسراء/ 34) مقصود از عقود تمامی عهد و پیمان‌هایی است که مسلمانان با یکدیگر و یا با دشمنان و دیگر کشورها منعقد می‌کنند. به نظر علامه طباطبایی "وفاى به عهد ... هم شامل عهدهاى فردى و بین دو نفرى است ، و هم شامل عهدهاى اجتماعى و بین قبیله اى و قومى و امتى است ، بلکه از نظر اسلام وفاى به عهدهاى اجتماعى مهم تر از وفاى به عهدهاى فردى است ، براى اینکه عدالت اجتماعى مهم تر و نقض آن بلائى عمومى تر است." [ii] 

پنجم: اگر از منظر اسلامی، جهان تنها به دارالاسلام و دارالحرب قابل تقسیم بود، و جمهوری اسلامی از چنین نظریه ای پیروی می نمود، همکاری‌های امروز ایران با روسیه و چین و انعقاد قراردادهای درازمدت میان آنها هیچ یک شکل نمی‌گرفت و جمهوری اسلامی‌به عضویت پیمان‌هایی مثل شانگهای و یا دیگر سازمان‌های منطقه ای و بین المللی در نمی آمد.

نبی سنبلی، کارشناس ارشد مرکز مطالعات سیاسی و بین المللی

(مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاه‌های مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی نیست) 


[i] . جزوه دوره دکتری روابط بین الملل ارائه شده توسط دکتر منصور میراحمدی، استاد دانشگاه شهید بهشتی، ترم اول سال 1402.

متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است