آیت الله خامنهای مقام معظم رهبری اظهار داشتند "در دوران هوش مصنوعی و کوانتوم و اینترنت نمیشود با همان ابزارهای ۴۰ سال قبل کار کرد؛ لذا لازم است تا ابزارها متناسب با زمان تغییر یابند". در چرخه حیات بشری پس از انقلاب کشاورزی، شاهد انقلاب صنعتی، انقلاب اطلاعات (ICT) و در حال حاضر انقلاب آرام و به روایتی انقلاب دائمی دیجیتالی هستیم. در این عصر، جهانی شدن امری اجتناب ناپذیر شده است و روند شکلگیری آن با سرعت به ویژه با تحولات عمیق در فناوریها در حرکت است؛ اما روند جهانی سازی که امری بر ساخته است، نگرانیهای خود را دارد. در بند۲۰ الزامات سند تحقق چشم انداز ۲۰ ساله جمهوری اسلامی ایران به جهانی شدن توجه شده است و به "تعامل سازنده با فرایند و روند طبیعی جهانی شدن و مقابله با پروژه جهانی سازی غرب و نظام تک قطبی و مناسبات غیرعادلانه در جهان به سه گفتمان پیشرفت و تولید دانش، صلح و روند جهانی شدن" اشاره شده است.
پدیده دو جهانی شدنها
در الگوی فراگیر (پارادایم) دو جهانی شدنها، نگاه نخست بر تمایز بین جهان مدرنیته (فیزیکی) و جهان جهانی شده (مجازی) است. در گام بعد تبیین و متمایز کردن این دو جهان موازی و در عین حال در هم تنیده است و به جهانی شدنهای متکثر در درون این دو جهان توجه میکند. با این نگاه مهمترین تغییر جهان معاصر که بنیان تغییرات آینده جهان را میسازد، رقابتی شدن جهان واقعی و مجازی است. ظهور جهان جدید یعنی جهان مجازی بسیاری از روندها، نگرشها و ظرفیتهای امروز و آینده جهان را تحت تاثیر خود قرار خواهد داد. این جهان در واقع به موازات و گاه مسلط بر جهان واقعی ترسیم میشود و عینیت واقعی مییابد. در نمونه سنگاپور جهان مجازی به قدری توسعه یافته است که قابل مقایسه با جهان مادی است. روند هوشمندسازی در هر دو جهان با ابزارهای رایانهای جهانی شده، مسیر فوری زندگی را مثل پزشکی هستهای و... نشانه میگیرد؛ به نحوی میتوان گفت که استعمار مجازی در حوزه سیاست، اقتصاد و فرهنگ در حال شکل بخشی به تغییر در روابط انسانی، ظهور ادیان نوظهور، نظامهای معرفتی جدید و عمل متفاوت اجتماعی است. این روند با ظهور صنعت همزمان ارتباطات و همه صنایع مرتبط با رایانه، اینترانت (ارتباط شبکه ای بسته و تعریف شده) و اینترنت محقق شده است و تبدیل شی به عدد و "امر آنالوگ" به "امر دیجیتالی" امکانپذیر شده است. در جهان مجازی در همه حوزههای سیاست و اقتصاد و از جمله عضویت فرهنگی، تعلق فرهنگی، هویت فرهنگی و از همه مهمتر "قدرت فرهنگی و تمدنی" جدیت مییابد و در فرهنگ دو فضایی شده، شاهد مهاجرتهای فیزیکی، مجازی و مهاجرتهای فیزیکی- مجازی تحت تاثیر این فضا هستیم. به عبارتی با تغییر بنیادی در مفهوم زندگی و ورود به زندگی دیجیتالی مواجهیم. آینده جهان با عنوان پساجهانی شدن، غلبه جهان مجازی بر واقعی و شکلگیری پدیده "جنگ بدون جنگ" که جنگ نمادها و نشانهها هست، میباشد؛ لذا اگر آینده اندیشانه و با رویکرد مهدوی نگاه کنیم، دانش خیر و شر در ایجاد این وضعیت ظرفیتهای بسیاری برای "تضادهای اجتماعی" و در عین حال "مفاهمه و توافق چند فرهنگی" فراهم میکند.
دیپلماسی و دیپلمات کوانتومی
دیپلماسی کوانتوم ابتدا در سال 1997 در گفتگوی میان شولتز وزیر خارجه وقت آمریکا و سیدنی درل متخصص فیزیک محض آمریکایی مطرح شد که در فیزیک کوانتومی مشاهده یک چیز به سختی مشاهده همان چیز است که شولتز در پاسخ میگوید دیپلماسی کوانتومی هم قرار دادن دوربین تلویزیون در برابر چیزی است که همان چیز نیست. به عبارتی در دنیای جهانی شده به هم متصل و عدم قطعیت در قالبهایی چون فناوریها و رسانههای جهانی شاهد تحول در مفهوم دیپلماسی هستیم. دیپلماسی نیوتونی قرن ۱۷ و مذاکرات دو دولت جای خود را به دیپلماسی کوانتومی و ظهور بازیگران جدید داده است؛ اگرچه هنوز نقش دولت در مذاکرات رسمی جایگاه خود را حفظ کرده است ولی متاثر از این بازیگران نوظهور است. لذا یک دیپلمات کوانتومی فردی است که همزمان دو فضای مذاکرات مخفی و مذاکرات در چشم مردم را مدیریت میکند. یقیناً علاوه بر تغییر و ایجاد سازمان کوانتومی چنین دیپلماتی نیازمند ابزار لازم و نوین عصر دیجیتالی است. ابزارهای دیپلمات کوانتومیشامل هوش مصنوعی و فناوریهای نوین دیگر با ویژگی سرعت و کم هزینه بودن است. برای نمونه برنامههای هوشمند چت جی پی تی با بهرهبرداری از هوش مصنوعی در حوزه دانش، ترجمه همزمان، ارائه مشورت و سناریوهای مختلف برای مذاکرات سیاسی، تجاری و نظامی و حتی هستهای که در مورد ایران و در جنگ روسیه و اوکراین به کار گرفته شده است؛ قابل ذکر است.
دیپلماسی کوانتومی مبتنی بر تفکر سیستمی و با ساختار سازمانی است و متاثر از محیط بیرونی آشوبی و پیچیده (و نه مقطعی قابل پیشبینی) هست؛ لذا باید ارتباط سازنده بین افراد سازمان (درونی) و محیط بیرونی برقرار شود. سازگاری و فهم تغییرات و ایجاد شرایط مثبت، دانستن کوانتومی یا شیوه خلاقانه و شهودی جهت انجام بهینه امور، تعارض به شرط مدیریت در جهت خلاقیت و هم افزایی با فعالیت گروهی از مولفههای سازمان کوانتومی است. نگاه سیستمی و فرایندی به مسائل و تبدیل کارکنان به افراد مشارکت کننده هوشمند و فعال با محوریت سازمان، یعنی نگاه از پایین به بالا که خلاقانه و مشارکتی است. فیزیک نیوتونی زیر مجموعه کوانتوم است و نمیتواند دلایل جزیی یا ذرات ریز مانند الکترونها، هستههای اتم و مولکول را درست تحلیل کند؛ لذا مدیریت علمی تیلور مدل نیوتونی است و عصر کوانتوم عصر تکنولوژی است و "عینیت" نیوتونی با "ذهنیت" کوانتومی جایگزین میشود و سازمان پویاست و ثابت و ایستا نیست. در پارادایم کوانتومی جهان به مثابه شبکه پویا و در حال رشد از ارتباطات است و روز به روز شاهد تنوع و پیچیدگی و زاده شدن دنیاهای جدید هستیم. عنصر فهم این پیچیدگی، خودآگاهی و هوشمندی است. برخلاف مدیریت تیلوری که انسان مثل پیچ و مهره ماشین در محیط اداره است، در مدیریت کوانتومی انسان، خلاق و هوشمند است. لذا برخلاف رویکرد نیوتونی دیپلماتها و کارکنان بخش دیپلماسی طبق عمل کوانتومی صرفاً رسمی و تعریف شده کار نمیکنند، بلکه به اشکال عمودی و افقی و تصمیمهای راهبردی و راهکارهای کسب اهداف به صورت دورانی در جریان است.
متاورس؛ جهان متا
مارک زاکربرگ رئیس شرکت فیسبوک که با روند جهانی شدن نام شرکت را به متا تغییر داده است، میگوید بشریت در آینده به متاورس مهاجرت میکند و دنیای واقعی را رها میکند تا به دنیایی که ما خلق میکنیم و کاملاً بر آن حکومت میکنیم، بپیوندد. متاورس جانشین اینترنت است و ترکیبی از واقعیتهای دیجیتالی و آفلاین با انجام چندین کار به طور همزمان با توانایی تماس، حس و احساس در تماس میان مغز انسان و یارانه میباشد. وی با سرمایه ۱۰ میلیارد دلار و بکارگیری ۱۰ هزار نفر با وجود ۱۸ سرور دیتا در آمریکا، سوئد، دانمارک، ایرلند و سنگاپور درصدد خلق متاورس است. در این ارتباط متاورس را ماورای هستی تعریف کرده اند؛ ولی مفهوم آن توسعه زنجیره دنیای پیشرفته دیجیتالی، واقعیتها و مدلهای تجاری است که از ابزارهای واقعیتهای مجازی، تقویت شده، توسعه یافته و طراحیها و فناوریهای5G و Web3 و... استفاده میکند. برای نمونه دبی با دعوت از یک هزار کمپانی در حوزه بلاک چین و متاورس درصدد اجرای راهبرد متاورسی در حوزههای خدمات دولتی، گردشگری، آموزش و بنگاههای معاملات ملکی است، تا در سال 2030 به ۴۰ هزار شغل مجازی دست یابد. تایوان به دلیل روابط حساس خود با چین در صدد توسعه متاورس است. کره جنوبی "سئول متاورس" را به عنوان یک زیست بوم برای همه خدمات دولتی و طرح شکایت مردم و عربستان هم ایجاد شهر متاورسی چند میلیارد دلاری و دبی شهر دوقلوی متاورسی خود را در دست طراحی دارند.
تاریخ متاورس پس از تولد اینترنت در سال ۱۹۹۱، در گام اول در قالب تصویر 3D مجازی در سال ۱۹۹۲ حسب افسانه علمی نیل استفنسن به نام متاورس شکل گرفت. و در گام دوم با دامنه وسیع و درهم تنیده 3D ارتباطات پیشرفته و شبکه اجتماعی از طریق تبادل اطلاعات تقویت شد و موجب تحول بلاک چین، بیت کوین و غیره شد و به زودی به عنوان انقلاب بعدی در اینترنت جزئی اجتناب ناپذیر از زندگی بشر میشود. متاورس فضای مجازی موازی دنیای واقعی است و فناوریهای درگیر در آن فناوریهای زیرساختی ارتباطات و Chip و ارتباطی وای فای و بلوتوث و شبکه موبایلی و دوم تجهیزات موبایل، عینکهای هوشمند و... و سوم موتور 3D، واقعیتهای مجازی، ترکیبی و تقویتی و نقشه برداری اطلاعاتی جغرافیایی و چهارم طراحی اقتصادی بازارهای مالی و پنجم کشف شبکهها و توزیع محتوا و ششم تجربیات مثل بازیها و ورزشهای مجازی است به نحوی که متاورس بر اساس هرم مازلو با کشف نیازها در صدد جا باز کردن در دنیای واقعی بشریت است. به عبارتی دیگر متاورس یک شبکه یا مجموعه به هم پیوسته از خرده شبکههاست که نامتقارن در عین تقارن، متمرکز در عین پراکندگی، مجازی در عین واقعی، قاعده مند در عین بیقاعدگی، اصالت فرد در عین اصالت جمع و رقابت در عین همکاری میباشد. این انبوه دیتا موجب ژئوپولتیک دیتا شده و امکان دسترسی یا توانایی خاص را بدون محدودیت در فضا و زمان فراهم میکند. در این راستا الگوی فراگیر اتصالات Connectivity یا کانال جریان دیتا به تمام حوزههای ژئوپلیتیک اعم از دوستیها و دشمنیها معنا میبخشد. در دنیای اتصالات متاورسی شاهد نسلهایZ بین سنین ۱۹۹۷تا۲۰۱۲ یا نسل اینترنتی و نسل آلفا متولدین ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۷ که رشد یافته تلفن هوشمند هستند، میباشیم و نسل آتی نسل هوش مصنوعی خواهد بود. گوگل راهبرد شرکت را از "اول موبایل" به " اول هوش مصنوعی" برده است. در این راستا بازی شهروندان در پارادایم متا و مدلهای حکمرانی دیتا از نکات قابل توجه برای مطالعه در علم سیاست است.
هوش مصنوعی
به طور عام هوش مصنوعی را ماشین یادگیری دیتا Machine Learning و حل مسائل خاص، مطالعه و طراحی موضوعات هوشمند و استفاده از تجربیات برای انجام وظایف مختلف می دانند. در این ارتباط کلان دادهها Big Data ترکیبی از اطلاعات نهادینه (مالی و پولی و...) شبه نهادینه (Web server logs & streaming data from sensors) و نهادینه نشده (متون، اسناد، اطلاعات مولتی مدیا و...) است که توسط سازمانها جهت استخراج اطلاعات Information و استفاده در پروژههای ماشین یادگیری و ایجاد الگوهای قابل پیشبینی به کار گرفته میشود. با افزایش بیش از پیش اطلاعات، هوش مصنوعی به دنیای واقعی نزدیک و نزدیکتر میشود و میتواند از یک ابزار و دستیار به آقایی بر بشر برسد. ارتباط عمیقتر مغز انسان با رایانه و کپی برداری از مغز و جمع آوری کل اطلاعات و تجزیه و تحلیل آن از پروژههای آینده متاورس است. هوش مصنوعی "انقلابی آرام" است که موجب سلطه تجاری، ژئوپلیتیک، محیطی و تواناییها در راهبرد نظامی و برتری در کنترل ملی و جهانی میگردد. هوش مصنوعی را به عنوان یک "قدرت نرم" هم در عصر دیجیتالی که بر دنیای بشریت تاثیرگذار میباشد، تعریف کرده اند. و یا "دادهها" در شرکت های بزرگ داده، جای "نفت" را در شرکت های بزرگ نفتی میگیرند و دیپلماسی هوش مصنوعی موضوعیت می یابد. زندگی دیجیتالی همه ابعاد زندگی از جمله زندگی سیاسی را دچار تغییر میکند؛ لذا توجه به دیتا Data، اطلاعاتInformation و دانشKnowledge سه نکته مهمی هستند که برای نمونه ارتباط دانش، قدرت و سلطه را میشل فوکو در آثار خود اشاره نموده است. در این ارتباط محاسبه کوانتومیQuantum Computing یکی از جدیدترین ابزارهاست که وقتی با هوش مصنوعی ترکیب شود، بسیاری از مسائل ملی پیچیده را مثل اختصاص منابع، مشکلات جهانی مثل آب و هوا و... را حل میکند و یا بر عکس میتواند به عنوان یک سلاح علیه "امنیت ملی اطلاعات" و دسترسی به سیستمهای کنترل نظامی استفاده شود. یکی از تلاش ها در این زمنیه در "هوش مصنوعی کوانتومی" پیشبینی مدیریت تهاجمات تروریستی، تهدیدات مالی، ناآرامیها و... میباشد.
ارزش صنعت هوش مصنوعی در سال ۲۰۳۰ به رقم ۱۵.۷ تریلیون دلار میرسد. شکاف دیجیتالی جهانی و برتری برخی از کشورها که در سال ۲۰۳۰ آمریکا و چین برتر خواهند بود، از نکات قابل توجه سایر کشورها باید باشد. پیش بینی شده است که ۷۰ درصد از مشاغل سراسر جهان تا سال ۲۰۳۰ از هوش مصنوعی استفاده خواهند کرد و ۱۴ درصد تولید ناخالص جهانی را که حدود ۱۶ تریلیون دلار است، افزایش می دهد. چین در سال ۲۰۱۵ در سند "ساخت چین ۲۰۲۵" در راهبرد ده ساله خود به شدت بر تولید هوشمند در ده بخش راهبردی صنعتی تاکید داشته است و در سند ۲۰۱۷ شورای دولتی چین، بر توسعه هوش مصنوعی به عنوان یک فناوری استراتژیک تاکید شده است و اینکه در ارتش چین یک فنآوری راهبردی در تمام ابعاد رقابت ملی و در توسعه اقتصادی چین موجب تزریق یک انرژی جنبشی جدید خواهد شد. در آمریکا نیز از دوره اوباما رییس جمهور اسبق به این مهم توجه شده است و در دوره ترامپ رییس جمهور سابق در سال ۲۰۱۹ نخستین فرمان اجرایی وی حفظ رهبری آمریکا در هوش مصنوعی بود و بایدن رییس جمهور فعلی نیز به فناوریهای بزرگ و نوظهور همچون هوش مصنوعی و محاسبات کوانتومی و رقابت قدرتهای بزرگ که توانایی تغییر موازنه اقتصادی و نظامیبین کشورها را دارد، تاکید نمود. در این راستا برای مانع تراشی در مسیر پیشرفت چین، اخذ مجوز برای صدور تراشهها از آمریکا به چین و روسیه در سال ۲۰۲۲ مقرر شد. و علاوه بر اعمال سیاستهای تحریمی، دست به اتحاد با کشورهای سازنده تراشهها مثل تایوان، کره جنوبی و ژاپن و ارائه مشوق و انتقال کارخانههای ساخت تراشه به آمریکا و بالاخره سرمایهگذاری گسترده در این فناوری زده است.
چند پیشنهاد
1- تهیه سند جمهوری اسلامی ایران در خصوص هوش مصنوعی و تمرکز این مسئولیت در معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری با اختصاص بودجه و نیروی تخصصی لازم و همچنین ایجاد کرسی مطالعات ژئوپلیتیک و اتصالات در دانشگاههای کشورمان در سطوح کارشناسی و دکتری.
2- طراحی ابزارهای نوین مورد نیاز مدیران و کارشناسان برای استفاده بهینه از امکانات نرمافزاری و هوش مصنوعی نیز با توجه به سرعت تحولات دو جهانی شدنها یک ضرورت است. از طریق این ابزارها در هر سطحی میتوان به اطلاعات تولید شده در سطح اینترنت دسترسی یافت. اطلاعات پس از جمعآوری توسط برنامههای هوشمند، خلاصه، ترجمه و تحلیل میشوند و کارشناسان میتوانند نظرات خود را به صورت گزاره ثبت و در اختیار سطوح مختلف سازمان قرار دهند.
محمد خوش هیکل آزاد و محمدرضا مفتح کارشناسان ارشد مرکز مطالعات سیاسی و بین المللی
(مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاههای مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی نیست)