اکتشاف ذخایر گاز در دریای مدیترانه و سواحل نزدیک به اراضی اشغالی، لبنان و فلسطین باعث اهمیت استراتژیک این منطقه و تلاش برای رفع اختلافات برای آغاز حفاری و استخراج گاز از این منطقه شده است. میدان کاریش، میدان نفتی و گاز طبیعی دریایی است که در جولای ۲۰۱۳ کشف شد. بر اساس برآوردهای انجام شده ذخایر گاز اثبات شده آن ۱.۸ تریلیون فوت مکعب تخمین زده میشود بعلاوه بیش از ۱۳ میلیون بشکه میعانات گازی. این میدان در منطقه مورد مناقشه لبنان و رژیم صهیونیستی و در مساحتی قرار دارد که توسط دولت سینیوره به اشتباه شناسایی شده و ۸۶۰ کیلومتر مربع از لبنان را نادیده گرفته است و تیمی تخصصی از ارتش لبنان روند بررسی منطقه اقتصادی لبنان را انجام دادند و معلوم شد اشتباهی که دولت سینیوره مرتکب شد، مساحتی معادل ۱۴۳۰ کیلومتر مربع بود نه ۸۶۰ کیلومتر. ریشه و اساس مشکل، اشغال فلسطین توسط صهیونیستها، عدم تعیین مرزهای لبنان و فلسطین و ناتوانی در تعیین این مرزها است، آن هم تا زمانی که فلسطین تحت اشغال است و لبنان کشور اشغالگر را به رسمیت نمیشناسد. مذاکرات غیر مستقیم لبنان با رژیم صهیونیستی با میانجی گری آمریکا در رابطه با خطا در محاسبه مساحت و ترسیم مرزها دریایی در اکتبر سال 2020 آغاز شد. در ماه مه ۲۰۲۱، پس از آنکه لبنان نقشههای تازهای را مطرح کرد و زمینهای بیشتری را حق خود دانست، این مذاکرات متوقف شد.
اختلاف مرزی لبنان و رژیم صهیونیستی بر سر مالکیت منطقهای دریایی و همچنین اکتشاف انرژی گاز طبیعی و نفت در بخشهایی از این مناطق است. رژیم صهیونیستی با واسطهگری آمریکاییها سعی بر مذاکره مستقیم با دولت لبنان برای ارسال کشتیهای حفاری و برداشت از این منابع مشترک را دارد اما حزب الله لبنان این اقدامات را اشغالگری و تجاوز به لبنان میداند و اعلام کرده است که با تحرکات رژیم صهیونیستی در این منطقه مقابله خواهد کرد؛ بنابراین ارسال پهپادهای شناسایی به میدان کاریش به نوعی هشدار حزب الله به این رژیم برای فعالیتهای اخیر در شرق دریای مدیترانه است.
در تیر ماه سال 1401 کشتی اکتشافی یونانی «انرجین پاور» به میدان کاریش رسید و بخشی از آن در خط مرزی شماره ۲۹ قرار دارد که آن را به میدان مشترک تبدیل کرد. سرتیپ بسام یاسین، رئیس سابق هیات لبنانی در مذاکرات ترسیم مرزهای دریایی جنوبی به این موضوع اشاره کرد و هشدار داد که: «پهلوگیری کشتی انرجین پاور در شمال یا جنوب میدان کاریش، تعرض محسوب میشود، زیرا میدان مشترک است وهیچ یک از طرفین حق استخراج گاز از آن را ندارند»؛ بنابراین کار اکتشافی شرکت یونانی «انرجین پاور» تجاوز به لبنان، حاکمیت و حق آن بر گاز و نفت محسوب میشود. این اقدام مقامات اسرائیلی به منطقه مورد مناقشه در مرزهای لبنان و فلسطین، باعث بروز تنش جدید در روابط لبنان و رژیم صهیونیستی شد و مبارزه بر سر حقوق لبنان برای گاز و نفت در دریای مدیترانه را به اوج رساند.
ارتش رژیم صهیونیستی در روز ۱۱ تیر ماه 1401، با انتشار بیانیهای مدعی رهگیری و انهدام سه فروند پهپاد در نزدیکی میدان گازی کاریش واقع در شمال آبهای فلسطین اشغالی در دریای مدیترانه شد. یکی از این پهپادها توسط جنگنده و دو فروند دیگر توسط موشکهای شلیک شده توسط یک کشتی جنگی منهدم شدهاند. در پاسخ به این ادعا، جبهه مقاومت نیز ارسال سه فروند پهپاد شناسایی به منطقه مورد اختلاف با رژیم صهیونیستی در دریای مدیترانه را تأیید کرد. حزب الله این عملیات را موفقیتآمیز دانسته و اعلام کرد که توسط این پهپادها مأموریت خود را به صورت مطلوب و مناسب انجام داده است و پیام مدنظر به رژیم صهیونیستی ابلاغ شده است.
لبنان تأکید دارد که بخش بزرگی از این میدان گازی درون مرزهای این کشور قرار دارد و در مقابل رژیم نیز مدعی است که سراسر این منطقه تحت حاکمیت اسرائیل است. طبق آخرین تحولات، «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزبالله در آخرین موضعگیری خود راجع به میدان گازی «کاریش» که صهیونیستها به شدت چشم طمع به آن دوختهاند گفته بود: «اگر حزبالله نتواند از حق خود در این میدان گازی بهرهبرداری کند، اسرائیل نخواهد توانست از هیچ یک از میادین نفت و گاز خود در سرزمینهای اشغالی بهرهبرداری کند». بر اساس این دادهها، میتوان گفت که شروع تولید نفت و گاز از میدان کاریش که بیش از یک سوم آن در منطقه انحصاری اقتصادی لبنان قرار دارد جدیترین چالش رژیم صهیونیسیتی در منطقه مدیترانه شرقی است.
توسعه خطوط لوله گاز اراضی اشغالی و اجرای سیاست های بلند پروازانه این رژیم با چالش هایی نیز مواجه هست. یکی از آنها اختلافات مرزی با برخی کشورها از جمله لبنان است. در همین رابطه میانجیگیری آمریکاییها برای پایان دادن به اختلاف همچنان ادامه دارد. در حال حاضر میادین نفت و گاز و طرح های اکتشاف و توسعه میادین و خطوط لوله این رژیم در دریا، در وسعتی به میزان دو برابر مساحت خاکی اراضی اشغالی ادامه دارد. به همین دلیل رژیم صهیونیستی با تغییر در استراتژی نظامی خود، بر نیروی دریایی سرمایهگذاری ویژهای کرده است. تا پیش از این، و در رویارویی با مقاومت لبنان در سال 2006، رژیم صهیونیستی نیروی دریایی چندان قابل ملاحظهای نداشت و در جنگ مذکور تنها یک درگیری در آبها صورت گرفت. جنگ در دریا، هزینههای سنگینی را با خود برای هر دو طرف به همراه خواهد داشت که در شرایط اقتصادی کنونی لبنان، متضرر اصلی این کشور خواهد بود. از سوی دیگر، با اکتشاف و بهره برداری منابع آبی در شرق دریای مدیترانه و اهمیت بیشتر آن بعد از جنگ روسیه و اوکراین و برای تامین منابع انرژی مورد نیاز اروپا، در حال حاضر نیروی دریایی رژیم صهیونیستی مسئولیت تامین امنیت پروژههای دریایی را عهدهدار است و این نشان از آمادگی این نیروها برای رویارویی با جبهه مقاومت دارد.
(مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاههای مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی نیست)