با وجود تاکید صریح منشور سازمان شانگهای بر موضوعاتی چون اقتصاد، تجارت، فن آوری، آموزش، گردشگری، بسیاری از ناظران غربی تمایل دارند سازمان همکاری شانگهای را «ضد ناتو» خطاب کنند. برخی سازمان همکاری شانگهای را اهرمی برای روسیه جهت مهار چین در آسیای مرکزی می دانند و به همین دلیل روسیه بر سر موضوع گسترش عضویت، به ویژه پذیرش هند به عنوان عضو کامل موافقت کرد. برخی همچنین معتقدند که سازمان همکاری شانگهای به دنبال ترویج هنجارهای استبدادی در آسیای مرکزی است.
در این میان، ایران بدون توجه به این روایات مختلف باید به وضوح منافع خود را شناسایی نموده و بر این سئوالات زیر تمرکز نماید که چگونه میتواند نقش مهمی در سازمان همکاری شانگهای برای ادغام اوراسیا ایفا کند و فرصتها و چالشهایی که احتمالاً ایران با آنها روبرو خواهد شد، چیست؟
ایران و سازمان همکاری شانگهای: همگرایی بیشتر از واگرایی
در حالی که برخی بر این باورند که دستاورد عمده عضویت کامل ایران در کسب پرستیژ سیاسی و پایان دادن به تلاش ها برای منزوی کردن خود خلاصه میشود، این مقاله، سازمان همکاری شانگهای را بهترین سازوکار برای دستیابی به برخی اهداف سیاست خارجی ایران میداند. بنابراین، عضویت کامل احتمالاً به ایران برای ایفای نقشی معنادار در همسایگی وسیعتر خود و همچنین کشف مسیرهای تجاری غیرغربی، جریان سرمایه و فن آوری، بهویژه در مواجهه با تحریمهای یکجانبه کمک خواهد نمود.
پذیرش یک هویت اوراسیایی: از آنجا که مشارکت کمرنگ ایران در سازمان همکاری شانگهای به معنای ایجاد رژیم های امنیتی منطقه ای بدون درک دیدگاهها و نگرانیهای ایران به ویژه در مبارزه با تروریسم بود، اکنون عضویت کامل ایران گام مهمیبرای پذیرش نظم امنیتی جدید در اوراسیا است. این امر از آنجا حائز اهمیت است که تنش های گذشته در روابط تهران با دوشنبه را میتوان ناشی از نداشتن یک سیاست منسجم اوراسیایی دانست. در حال حاضر، در جامعه استراتژیک ایران بر سر اهمیت سازمان همکاری شانگهای برای تحقق سیاست «نگاه به شرق» ایران اتفاق نظر وجود دارد. سیر تحول عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای از وضعیت ناظر در سال 2005 تا عضویت کامل در سال 2021 نشان دهنده اهمیت این سازمان در محاسبات راهبردی ایران است. با این حال، با توجه به تحولات ژئوپلیتیکی و رقابت قدرتهای بزرگ، خطرات فراوان، مسئولیت های بالاتر و در عین حال فرصت های زیادی وجود دارد.
دیدگاه مشترک در مورد چندجانبه گرایی: در ایران، بسیاری سازمان همکاری شانگهای را سازوکاری کلیدی برای تقویت چندجانبه گرایی می دانند که در سخنرانی رئیس جمهور کشورمان در بیست و یکمین اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای نیز منعکس شد. همچنین برخی اعتقاد دارند که تحولات جدید در منطقه، مانند خروج ایالات متحده از افغانستان، میتواند بلوک روسیه، ایران و چین را به تعمیق همکاری ترغیب کند و این همان چیزی است که سازمان همکاری شانگهای را برای آنها مهم می سازد. به گفته این دسته از ناظران، تهران و مسکو بیش از سایر اعضا تمایل دارند که سازمان همکاری شانگهای برای همکاریهای اقتصادی منطقه ای جهت کاهش وابستگی به بازارهای غربی و تقویت مقاومت در برابر تحریم ها ببینند.
منافع متقابل در تجارت و پروژههای زیرساخت فیزیکی و دیجیتالی: در گستره وسیعی از همکاریهای اقتصادی و اجتماعی که در بیانیههای متوالی اجلاس سران سازمان شانگهای منعکس شده است، دو حوزه مربوط به منافع ایران است: پروژههای مواصلاتی و اقتصاد دیجیتال با فناوری پیشرفته در حال ظهور برای تسریع همکاری اقتصادی پایدار.
اگرچه تحقق همکاری اقتصاد دیجیتال منوط به دستیابی به اجماع در مورد قانون حفاظت از دادهها است که سیاستگذاران ایرانی باید این موضوع را در سازمان همکاری شانگهای پیش ببرند، در پروژههای موصلاتی، عضویت کامل به ایران اجازه میدهد تا حمایت گستردهتری برای عملیاتی کردن دو پروژه مهم اتصال خود از جمله کریدور حملونقل بینالمللی شمال-جنوب و بندر چابهار به دست آورد. علاوه بر این، عضویت کامل همچنین موقعیت ایران را در ابتکار "کمربند راه" پکن بهبود داده و روابط ایران با کشورهای آسیای مرکزی را تعمیق میبخشد.
زمینههای مشترک در مبارزه با تروریسم و افراط گرایی: ایران که همواره در خط مقدم مبارزه با تروریسم در منطقه بوده است، میتواند نقش مهمی در مبارزه با تروریسم ایفا کند، زیرا سیاست ضد تروریسم سازمان همکاری شانگهای که تحت سلطه مفهومی چین از "سه شر" تروریسم، تجزیه طلبی و افراط گرایی مذهبی است، نگرانیهای ایران را تامین میکند. علاوه بر این، با توجه به تحولات اخیر منطقه در نتیجه خروج نیروهای غربی از افغانستان و ظهور مجدد داعش برای ایجاد «امارت خراسان»، تلاشهای ضد تروریستی اعضای سازمان همکاری شانگهای در قلب اوراسیا در هسته منافع امنیتی ایران قرار خواهد داشت.
ایجاد مشارکت های بلند مدت انرژی: ایران به عنوان کشوری با منابع غنی انرژی، منبع قابل اعتمادی برای رفع نیازهای غولهای آسیایی در حال رشد مانند چین و هند، به ویژه در دوران بهبود اقتصاد جهانی پس از همهگیری بیماری کرونا میباشد. عضویت کامل ایران ممکن است مذاکرات برای احیای پروژههای معوق خط لوله انرژی مانند خط لوله صلح، که یک برگ برنده برای رفع نیازهای گاز طبیعی هند است را تسهیل کند. همچنین پیشنهاد روسیه برای ایجاد یک «باشگاه انرژی» منطقهای برای تعمیق تعاملات بین تولیدکنندگان (روسیه، قزاقستان و ازبکستان) و مصرفکنندگان (چین، تاجیکستان، قرقیزستان، هند، پاکستان و مغولستان) نیز میتواند منجر به ایجاد مشارکتهای انرژی جدید و کشف بازارهای انرژی جدید برای فرآوردههای نفتی ایران گردد.
گسترش تبادلات فرهنگی: با توجه به روابط تاریخی و تمدنی ایران با کشورهای اوراسیا، میتوان روابط سنتی منطقه ای را برای تسهیل اقدامات اعتمادساز احیا کرد. برنامههای تبادل فرهنگی را میتوان از طریق جشنواره فیلم سازمان همکاری شانگهای و نمایشگاه میراث جهت پیشبرد ارتباطات مردم با مردم و تبادل ایدهها دنبال کرد. به علاوه، شعر، هنر، موسیقی و فیلم ایرانی همچنان در منطقه پرطرفدار است و در این راستا پیشنهاد ایران برای میزبانی نمایشگاه فرهنگی با عنوان «میراث مشترک نوروز» گامی درست در این راستا خواهد بود.
چالش های پیش رو: برداشت های مختلف
در حالی که سازمان همکاری شانگهای به یک سازوکار مشترک و منسجم برای رویارویی با تحولات جاری و آتی در اوراسیا نیاز دارد، به نظر میرسد که به دلیل برخی تفاوت در برداشتها، اعضا هنوز نتوانستهاند روایتی صریح از مشارکت سازمان همکاری شانگهای به جهان ارائه نمایند و هنوز در بین اعضا در مورد چشم انداز آتی ژئوپلیتیک، امنیتی و اقتصادی اوراسیا اختلافاتی وجود دارد که باید مورد توجه جدی سیاستگذاران ایرانی قرار گیرد. در ذیل به برخی از آنها اشاره شده است:
عدم اعتماد متقابل در بحبوحه رقابت های ژئوپلیتیکی: به نظر می رسد علی رغم منافع و نگرانیهای امنیتی و علائق اقتصادی مشترک، نادیده گرفتن اختلافات درون سازمان همکاری شانگهای که با رقابت بحث برانگیز ژئوپلیتیک بین هند – پاکستان و چین و هند آغاز میشود، ساده انگارانه خواهد بود. علاوه بر این، ناظران حتی در خصوص روابط به اصطلاح "بلوک چهارجانبه" در سازمان همکاری شانگهای شامل پاکستان، ایران، روسیه و چین شکاف هایی را مشاهده کرده اند.
در مورد ایران، چالش کلیدی پیش رو این است که چگونه با واقعیت ژئوپلیتیک در حال ظهور اوراسیا سازگاری ایجاد نماید. به ویژه در زمانی که بسیاری از پروژههای جاه طلبانه اتصال و ادغام توسط قدرت های بزرگی مانند چین، روسیه، ایالات متحده و حتی هند و دیگر بازیگران ذی نفوذ منطقه ای رقیب دنبال میشود. علاوه بر این، عضویت کامل در سازمان همکاری شانگهای با داشتن وضعیت ناظر تفاوت بیشتری دارد. ایران ممکن است در طول فرآیند تصمیم گیری مجبور به اتخاذ تعهدات و مواضعی شود که ممکن است به روابط دوجانبه تهران با برخی از اعضا آسیب برساند. انتظار می رود مواضع تهران در مورد اختلافات مرزی، تعریف اقدامات تروریستی و نزاع ها بر سر مفهوم " ایندو پسفیک"، توسط شرکایش به دقت مورد رصد قرار گیرد. بنابراین، سیاستگذاران ایرانی برای اتخاذ یک سیاست ظریف و متعادل و هدایت و عبور منافع ایران در بحبوحه اختلافات درون سازمان همکاری شانگهای، وظیفه سختی خواهند داشت.
نداشتن چشم انداز منسجم اقتصادی و تجاری: بررسی اجمالی بیانیههای مشترک اجلاس های گذشته سران سازمان همکاری شانگهای نشان می دهد که این سازمان هنوز نتوانسته است یک برنامه جامع اقتصادی را که برای همه اعضا قابل قبول باشد، ترسیم نماید. تعدادی از پیشنهادها، از جمله "باشگاه انرژی"؛ منطقه آزاد تجاری و تجارت با ارزهای ملی، مدتهاست که متوقف شده است.
اما در مورد ایران، علاوه بر چالش فوق، به نظر می رسد عدم پیوستن به سازوکار گروه ویژه اقدام مالی، بهرمنده از ابتکارات اقتصادی این سازمان را با چالش جدی مواجه خواهد کرد. برخی همچنین استدلال میکنند که تا زمانی که تحریمها ادامه دارد و ارتباطات بانکی و مالی با شرکا به حالت تعلیق درآمده است، نباید در خصوص مزایای اقتصادی عضویت کامل در سازمان همکاری شانگهای اغراق نمود.
نتیجه گیری
سازمان همکاری شانگهای، به عنوان یک نهاد پیشرو در اوراسیا، موفق به ایجاد یک درک مشترک در مورد تهدیدات امنیتی غیر متعارف از جمله تروریسم، افراط گرایی و قاچاق مواد مخدر شده است. با این حال، چشم انداز وعده داده شده سازمان در مورد هم افزایی اقتصادی، پروژههای اتصال و باشگاه انرژی هنوز به ثمر نرسیده است. به نظر می رسد که آینده پروژه ادغام اوراسیا به رهبری سازمان همکاری شانگهای بستگی به این دارد که چگونه درک مشترک از منافع و روحیه همکاری بین اعضا در چارچوب هویت اوراسیایی تکامل یابد و در نهایت منجر به ظهور شبکههای تجارت، اقتصاد، اتصال و انرژی در سراسر اوراسیا گردد. به نظر می رسد ایران بهعنوان عضو جدید با موقعیت منحصربهفرد خود، نیاز به اتخاذ یک استراتژی ظریف اوراسیایی دارد که بر مبنای آن، نقش مهمی در تلاشهای سازمان همکاری شانگهای برای مقابله با تروریسم ایفا نموده و با ایجاد یک پل بین آسیا و اروپا، خود را بهعنوان قطبی برای راههای تجاری- مواصلاتی و مسیرهای انرژی در پهنه اوراسیای بزرگ مطرح نماید.
مسعود همیانی، کارشناس مرکز مطالعات سیاسی و بین المللی
(مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاههای مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی نیست)