نتیجه به دست آمده در انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا را می توان به خواست مردم آمریکا برای تغییر روندها در دو حوزه سیاست داخلی و خارجی این کشور تعبیر نمود. با توجه به عملکرد چهارساله ترامپ در مقام ریاست جمهوری ایالات متحده، روند سیاست ها در دوره بایدن با تمرکز بر امور داخلی به ویژه نجات اقتصاد از پیامدهای شیوع بیماری کرونا و سپس توجه به شرق آسیا به ویژه صیانت از منافع و مصالح اقتصادی این کشور در تعامل با چین و رویکردهای چندجانبه گرایی و احترام به نهادهای بین المللی خواهد بود. شرط شکل گیری این روندها در درجه نخست، انتقال مسالمت آمیز قدرت در داخل آمریکا است.
نتیجه انتخابات نوامبر 2020ریاست جمهوری ایالات متحده را می توان رأی مردم آمریکا به تغییر روندها در دو حوزه سیاست داخلی و خارجی این کشور برشمرد. در بررسی روندهای سیاست خارجی آمریکا، با نیم نگاهی به راهبرد سیاست خارجی این کشور درمی یابیم که دو رویکرد «استیلا» و «خویشتنداری» همواره به عنوان ابزارهای پیشبرد اهداف این سیاست ها مطرح بوده است. از این رو، دولت آمریکا گاهی به پشتوانه داشتن قویترین ارتش دنیا و با تکیه بر ابزارهای فشار و نظامی گری به این اهداف نائل آمده است. در مواقع دیگر نیز به دلیل لزوم فائق آمدن بر مشکلات داخلی، ضرورت کاستن از هزینه های نظامی سرلوحه فرایند تصمیم سازان این کشور قرار گرفته است و بدین سان، بهره گیری از ابزار صلح آمیز به نسبت ابزارهای نظامی پیشی گرفته اند که به نوبۀ خود مفهوم حمایت از روندهای خویشتنداری در اعمال سیاست خارجی است.
اصولاً هدف سیاست خارجی آمریکا بر پایه استدلال تصمیم سازان و حکمای آن، باید بر مبنای حفظ امنیت و قدرت این کشور پایه گذاری شود. این درحالی است که از جنگ جهانی دوم به این سو، ایالات متحده آمریکا سیاست هایی را برای تحقق هدف دست نیافتنی استیلای بر جهان در پیش گرفته، که هم دشوار و هم تداوم آن بسیار پرهزینه بوده است. درعین حال، در بسیاری از موارد با نیازهای این کشور در حوزه امنیت نیز همخوانی نداشته است.
در این میان، در دوره اخیر ریاست جمهوری آمریکا، ضرر و زیان پایبندی نبودن به تعهدات بین المللی بر پایۀ تصمیم به خروج از نهادهای بین المللی نیز در سایه پاندومیکوید 19 به عامل مؤثر مطالبه تحقق فرایند تغییر، بدل گردیده است که در زیر به پارامترهای اساسی آن اشاره می شود.
- روندهای عمومی سیاست خارجی در دوره بایدن:
برخلاف روندهای سیاست خارجی آمریکا در دوره ترامپ که جنگ سالاران در فرایند تصمیم سازی پیش قراول آن بوده اند، در دورۀ جو بایدن پیشران عملیات تصمیم سازی برعهده نهاد سیاست خارجی آمریکا قرار خواهد گرفت. ازاین رو باید اذعان کرد که مواضع کاخ سفید به مراتب با وزارت خارجه این کشور هم سوتر از عهد ترامپ خواهد بود. به عبارت دیگر، روندهای جدید نوعی رویه رقابتی با دوره قبل از انتخابات نوامبر را به نمایش خواهد گذاشت. به همین دلیل در دوره بایدن، سیاستمداران کاخ سفید تلاش خواهند کرد تا پیمان های سنتی خود با حوزه های اروپای غربی و آمریکای شمالی را بازیافت کرده و به نظامنامه رفتاری برمبنای احترام به نهادهای بین المللی و سیاست های مبتنی بر چندجانبه گرایی بازگردند.آنها همچنین نسبت به سیاست های مهاجرتی، تغییرات آب و هوایی، بازرگانی خارجی و برجام نیز روی خوش نشان خواهند داد.
رویکرد اجتناب از بحران های خارجی با هدف تمرکز بر امور داخلی، به ویژه پاکسازی پیامدهای سلبی پاندومیکوید 19 از روندهای اقتصادی آمریکا، بنای دولت داخلی و برداشتن فشار از دو حوزه صنعتی و بازرگانی خارجی معیار عملکرد دولت دمکرات ها خواهد بود.دراین میان برداشتن فشار دوره ترامپ از شرکای تجاری ایالات متحده آمریکا در منطقه آسیا و اقیانوس آرام سرلوحه این سیاست ها است. ازاین رو سیاست تعامل با پکن و تعامل محدود با ایران مبتنی بر روندهای عهد اوباما، برخلاف تعارض دوره ترامپ، همراه با بازیافت سیاست های چندجانبه گرایی تداوم خواهد یافت.
- روندهای سیاست خارجی بایدن در غرب آسیا:
بر پایه قرائن و شواهد موجود، روند جدایی ارتباط نظامی از غرب آسیا (خاورمیانه) به همراه سیاست کاهش حضور نظامی در این منطقه، در دوره بایدن تداوم می یابد. بدین سان، آمریکا با کاستن از توجه به اروپا و غرب آسیا، در مسیر توجه به شرق آسیا به ویژه چین طیطریق خواهد کرد.
دراین صورت تردید نیست که برخی حکام خاورمیانه عربی از فرایند تغییر مزبور در سایه پیروزی بایدن خشنود نباشند. عربستان سعودی، امارات متحده عربی و مصر جزو این کشورها بوده و دیگر همچون عهد ترامپ به طور آشکارا مورد توجه ویژه کاخ سفید قرار نخواهند گرفت. هرچند که مسائل حقوق بشری این کشورها نیز به مثابه اولویت اول فشار علیه آنان به کار گرفته نخواهد شد، لکن بحران زدایی از وضعیت حاکم بر روابط سعودی و یمن برمبنای گفت و گو و راهکار سیاسی موردتشویق قرار خواهد گرفت.
نگرانی های ترکیه نیز با توجه به پناه گرفتن فتح الله گولن نزد دمکرات های آمریکا و رویکرد کاستن از اقتدار حزب توسعه و عدالت ازیک سو و مانع تراشی در قبال سیاست های ترکیه در غرب آسیا و قفقاز جنوبی ازسوی دیگر، چشم انداز خوشایندی را نسبت به تداوم روندهای دوره ترامپ برای این کشور نشان نمی دهد.
در این میان بازگشت به سیاست عهد اوباما در قبال ایران و بی پاسخ گذاشتن سیاست های فشار رژیم صهیونیستی و هم پیمانان آن در منطقه به همراه بازگشت به برجام بدون تلاش برای دستیابی به توافق جدید، پیش بینی محافل دیپلماتیک و نخبوی است.
اما درخصوص مسئله فلسطین، همکاری با خودگردانی به موازات حمایت از انتقال سفارت ایالات متحده آمریکا به قدس اشغالی و سیاست اشغال بلندیهای جولان سوریه تداوم خواهد یافت. دراین میان، سیاست طرح معامله قرن ترامپ و الحاق کرانه باختری از دستور کار کاخ سفید خارج و به جای آن روند سازش و عادی سازی روابط اعراب و رژیم صهیونیستی استمرار می یابد.
نتیجه گیری:
بی تردید روند سیاست ها در دوره بایدن با تمرکز بر امور داخلی به ویژه نجات اقتصاد از بحران کرونا و به دنبال آن توجه به شرق آسیا به ویژه صیانت از منافع و مصالح اقتصادی ایالات متحده آمریکا در تعامل با چین و رویکردهای چندجانبه گرایی و احترام به نهادهای بین المللی خواهد بود. هرچند شکل گیری این روندها در درجأ نخست مستلزم انتقال آرام و مسالمت آمیز قدرت در درون آمریکا است.
(مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاههای مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی نیست)