شروع از خانه و نیمکره غربی / راهبرد دفاع ملی 5202 آمریکا

کارشناسان وزارت جنگ آمریکا اوایل سپتامبر امسال پیش نویس راهبرد دفاع ملی NDS جدید آمریکا را به پیت هگست وزیر جنگ ارائه کردند. در این سند ماموریت های داخلی و منطقه ای در اولویت بالاتری از مقابله با رقبای جهانی مانند پکن و مسکو قرارگرفته است. دست کم در سه دوره اخیر ریاست جمهوری – یعنی از زمان دوراول ریاست جمهوری ترامپ ۲۰۱۸ تا امروز همواره در راهبرد دفاع ملی آمریکا، پکن ومسکو به عنوان یک خطربرای امنیت ملی آمریکا وپکن بزرگترین رقیب آمریکا تعریف شده بودند. اکنون نسخه جدید راهبرد دفاع ملی یک تغییر بزرگ برای ایالات متحده و متحدانش در قاره‌های مختلف به شمار می رود و وعده‌های قدیمی و قابل اعتماد آمریکا زیر سوال قرارمی‌گیرد. دربندهای ابتدایی این سند آمده است: به طور فزاینده ای روشن است که چین و روسیه می خواهند دنیایی را که با مدل اقتدارگرای آنها سازگار است، شکل دهند.
۶ آبان ۱۴۰۴
علیرضا قزیلی

کارشناسان وزارت جنگ آمریکا اوایل سپتامبر امسال پیش نویس راهبرد دفاع ملی NDS جدید آمریکا را به پیت هگست وزیر جنگ ارائه کردند. در این سند ماموریت های داخلی و منطقه ای در اولویت بالاتری از مقابله با رقبای جهانی مانند پکن و مسکو قرارگرفته است. دست کم در سه دوره اخیر ریاست جمهوری – یعنی از زمان دوراول ریاست جمهوری ترامپ 2018 تا امروز همواره در راهبرد دفاع ملی آمریکا، پکن ومسکو به عنوان یک خطربرای امنیت ملی آمریکا وپکن بزرگترین رقیب آمریکا تعریف شده بودند. اکنون نسخه جدید راهبرد دفاع ملی "یک تغییر بزرگ برای ایالات متحده و متحدانش در قاره‌های مختلف به شمار می رود" و "وعده‌های قدیمی و قابل اعتماد آمریکا زیر سوال قرارمی‌گیرد". دربندهای ابتدایی این سند آمده است: "به طور فزاینده ای روشن است که چین و روسیه می خواهند دنیایی را که با مدل اقتدارگرای آنها سازگار است، شکل دهند".

استراتژی دفاع ملی آمریکا سندی است که معمولا در ابتدای هر دولت منتشر می‌شود واین سند چشم انداز اقدامات آمریکا را ترسیم می‌کند. البریج کولبی رئیس حوزه سیاستگذاری پنتاگون، این راهبرد جدید را رهبری می‌کند او در نوشتن راهبرد دفاع ملی 2018 در اولین دوره ترامپ – که درآن به بازدارندگی چین اولویت داده شده بود- نقش کلیدی بازی کرد. کولبی از طرفداران سرسخت سیاست های انزواگرایانه آمریکا است. هرچند وی با سابقه طولانی به عنوان یک محافظه کار تندرو (شاهین) مخالف جدی چین شناخته می‌شود اما در دورکردن ایالات متحده از تعهدات خارجی با معاون رئیس جمهور جی دی ونس هم عقیده است.

هرچند به نظر می رسد تغییر راهبرد دفاع ملی با گفتمان پرخاشگرانه ترامپ در مورد چین هماهنگ نباشد و ترامپ همچنان به اقدامات سختگیرانه نسبت به چین از جمله اعمال تعرفه‌های حیرت انگیز بر پکن و متهم کردن شی جین پینگ و ولادیمیر پوتین به "توطئه علیه ایالات متحده" پس از دیدار با رهبر کره شمالی کیم جونگ اون در رژه نظامی (روز پیروزی 3 سپتامبر 2025) چین، ادامه می دهد، اما اقدامات ایالات متحده مانند: استقرار گارد ملی در مقیاس بزرگ در شهرهای مهم برای حمایت از اجرای قانون، اعزام چندین کشتی جنگی و هواپیماهای جنگنده F-35 به منطقه آمریکای مرکزی و کارائیب، عملیات مبارزه با قاچاق مواد مخدر در مرز با مکزیک و حمله به برخی از قایق های ونزوئلا نشان می دهد که این راهبرد قبل از انتشار رسمی آن به اجرا گذاشته شده است.
تحرکات وزارت خارجه نیز جهت گیری نوین در راهبرد دفاع ملی را تقویت می‌کند. وزیر امور خارجه مارکو روبیو اولین سفر خارجی خود را به پاناما، السالوادور، کاستاریکا، گواتمالا و جمهوری دومینیکن انجام داد و بر اهمیت راهبرد پایدار منطقه ای و عزم دولت ترامپ برای مقدم شمردن امنیت نیمکره غربی تاکید کرد. در عین حال دولت به جرایم سازمان یافته فراملیتی و کارتل های بزرگ مواد مخدر را به طور ویژه مورد توجه قرار داده است و آنها را به عنوان گروه‌های تروریستی جهانی (SDGTs) شناسایی کرده است. این حرکت ها نشان می دهد که پنتاگون و وزارت خارجه هر دو اشتراک نظر دارند که توجه به نیمکره غربی به ویژه نقاط مهم آن، شبکه‌های اقدامات غیرقانونی فعال در این منطقه، و پویایی رقابت قدرت های بزرگ در نیمکره غربی در مرکز استراتژی آمریکا قرارگیرد.

همانطور که در بالا اشاره شد، راهبرد دفاع ملی 2025 یک تغییر شدید نسبت به دو راهبرد 2018 و 2022 به شمار می رود. در راهبرد دفاع ملی 2018 "رقابت استراتژیک بین دولتی یا به اصطلاح رقابت قدرت های بزرگ" جایگزین راهبرد "مبارزه با تروریسم" به عنوان تهدید اصلی امنیت ملی آمریکا تعریف شد و در این راهبرد مقابله با چین و روسیه را در مرکزبرنامه ریزی و طرح های ایالات متحده قرار داد. در راهبرد 2022، چین یک "چالش فوری" شناسایی شده و "بازنگری در سامانه‌های یکپارچه دفاع هسته ای و موشکی" محور اصلی راهبرد دفاع ملی را تشکیل می داد و تمام طراحی‌ها به بازدارندگی پکن معطوف بود. در هر دو سند منطقه آسیا و اقیانوس آرام به عنوان عرصه ای که در آن اعتبار نظامی آمریکا و در مقیاس کلان نظم بین المللی به چالش کشیده می‌شوند، شناسایی شده بود. در مقابل، پیش نویس سند راهبرد دفاع ملی 2025- هرچند هنوز به طور رسمی منتشر نشده و وزیر جنگ ممکن است تغییراتی در آن ایجاد کند- منطق راهبرد دفاع ملی را معکوس می‌کند. براساس این راهبرد نقطه مرکزی راهبرد ملی "شروع از خانه و نیمکره غربی" است و "تعهدات امنیتی آمریکا در خارج از منطقه نیمکره غربی اولویت ثانویه است تا زمانی که مستقیما بر امنیت داخلی یا منطقه ای تأثیر بگذارند".
راهبرد "شروع از خانه و نیمکره" بر این واقعیت استوار است که "قدرت و امنیت آمریکا نه از موقعیت های انتزاعی جهانی بلکه از تراکم و کیفیت روابط بین بازیگران به وجود می آید" با گذشت زمان و افزایش تعامل افراد و نهادها از طریق تجارت، ارسال پول کارگران برای خانواده خود، ارتباط میان انجمن‌های حرفه ای، مبادلات دانشگاهی و اکوسیستم های رسانه ای مشترک، این روابط ضخیم تر می‌شوند و هرچه تعاملات بیشتر و نزدیک تر باشد، پیامدهای بیشتری روی هر دو طرف این رابطه یعنی آمریکا از یکسو و کشورهای آمریکای جنوبی و مرکزی از سوی دیگر خواهد داشت.


در نیمکره غربی، چنین پیوندهایی بسیار متراکم و درهم تنیده هستند. میلیون‌ها نفر از ساکنان ایالات متحده شبکه ارتباطی با اعضای خانواده خود در سراسر مکزیک، آمریکای مرکزی و کارائیب حفظ می‌کنند. کانال های مالی مانند ارسال پول، بانکداری دوسوی مرز و سرمایه گذاری تجاری ارتباطات انسانی را تقویت می‌کنند. این حجم و گستره از تبادلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، رابطه ای مولد و تثبیت کننده است که انعطاف پذیری ایجاد می‌کند، نوآوری را تقویت می‌کنند و جوامع را در سراسر مرزها جاسازی می‌کند. تراکم بسیار این شبکه‌ها و پیوندها، جذابیت زیادی برای بهره برداری ایجاد می‌کند به گونه ای که انتقال کالاهای غیرقانونی، مواد مخدر (فنتانیل و...)، اسلحه، پول های شسته شده از طریق همین شبکه‌ها انجام می‌شود.


راهبرد 2025 با درک این واقعیت تدوین شده است که "امنیت را نمی‌توان تنها از طریق روابط انتزاعی دولت محور تامین کرد بلکه امنیت از تعامل انسان‌ها و شبکه‌های نهادی که آن را احاطه کرده اند شروع می‌شود". راهبرد آمریکا در "شروع از خانه و نیمکره" در واقع این منطق را منعکس می‌کند که ایالات متحده نمی‌تواند روابطی که در میان جوامع شکل گرفته را قطع کند بلکه باید آنها را مدیریت کند و به نوعی به رسمیت شناختن این واقعیت است که آسیب پذیری‌های فوری آمریکا از تراکم رابطه‌های منطقه ای سرچشمه می‌گیرد.


ایالات متحده درنیمکره غربی با تناقض حادی روبرو است، درعین حال که خود بازیگر ضامن امنیت است، اما بیشتر تحت تأثیر بی ثباتی کشورهای حاشیه ای خود قرار دارد. خشونت در آمریکای مرکزی و جنوبی، فعالیت کارتل ها در مکزیک و فساد در مراکز بانکی کارائیب مستقیما در ایالات متحده به شکل مصرف بیش از حد مواد مخدر، جریان غیرقانونی سلاح های گرم، جرایم مالی با قابلیت سایبری و توانمند سازی سازمان‌های جنایی فراملیتی بازتاب می یابد. در مقابل، تنش در دریای چین جنوبی یا اروپای شرقی اگرچه ممکن است موازنه جهانی را تحت تاثیر قرار دهد اما اثر فوری در زندگی روزمره مردم آمریکا ندارد. این دریافت از تهدید، یک نتیجه گیری ساده در پی دارد "ناامنی‌هایی که نزدیک تر هستند بیشتر اهمیت دارند" و راهبردی که از دل این استدلال بیرون می آید این است "شروع از خانه و نیمکره عملی ترین و پایدارترین پایه برای امنیت ایالات متحده است". راهبرد دفاع ملی 2025 در واقع با رویکرد ترامپ مبنی بر "اول آمریکا" و " عظمت را دوباره به آمریکا بازگردانیم" نیز هماهنگی کامل دارد.


پیامدهای راهبرد 2025 "شروع از خانه و نیمکره"
1- راهبرد جدید به معنای آن نیست که ایالات متحده قصد دارد نقش و جایگاه خود به عنوان بازیگر جهانی را رها کند. واشنگتن همچنان به بازیگری در سطح جهانی ادامه خواهد داد اما با شرایط مختلف. تغییر در راهبرد دفاع ملی واقع گرایی را به روابط امنیتی تزریق می‌کند. برای دهه‌ها این تحلیل حاکم بود که واشنگتن برای حفظ اعتبار خود به عنوان ضامن امنیت جهانی وارد عمل می‌شود و در حوزه‌های دوردست نیز تعهدات امنیتی برعهده می‌گیرد و اجرا می‌کند. اکنون با راهبرد "شروع ازخانه و نیمکره" ایالات متحده خطوط قرمز خود را با دقت بیشتری تعریف می‌کند و ملاک تصمیم گیری برای مداخلات، میزان موثر بودن آنها در محافظت از آمریکا است. در واقع تصمیم گیری بر مبنای یک اعتبار انتزاعی از قدرت جهانی نیست بلکه بر مبنای منافع ملی ملموس است.
2- راهبرد "شروع از خانه و نیمکره" رقابت با "قدرت های بزرگ" را فراموش نمی‌کند بلکه آن را بازتعریف می‌کند. در این بازتعریف، ایالات متحده منابع را به طور موثرتر اختصاص می دهد تا اطمینان یابد رقابت با چین و روسیه در درجه اول و مهم تر در امتداد مناطق حاشیه ای نیمکره غربی مدیریت می‌شود. اولویت دادن به نیمکره، رویکردی واقع بینانه تر و با دوام تری است که گسترش را به حداقل می رساند، از مداخلات پرهزینه در صحنه‌های دور اجتناب می‌کند و قدرت ملی را برای مدت طولانی حفظ می‌کند. به عبارت دیگر رقابت با قدرت های بزرگ را از یک رقابت جهانی بی حد و حصر به یک سلسله اقدامات قابل کنترل در فضاهای منطقه ای که منافع ایالات متحده در خطر است تبدیل می‌کند.
3- راهبرد "شروع ازخانه و نیمکره" نشانگر آن است که ایالات متحده در اختصاص منابع در خارج از نیمکره به صورت گزینشی تر و با دقت بیشتر عمل خواهد کرد. دولت ترامپ روشن کرده است همه تعاملات جهانی اش بر مبنای دو اصل: "اول منافع آمریکا" و " محاسبه هزینه و فایده" محاسبه می‌شود و نه بر مبنای منافع مشترک با شرکای اروپایی، آسیایی یا خاورمیانه ای.
4- در راهبرد "شروع ازخانه و نیمکره" شرکای آمریکا در اروپا، خاورمیانه و آسیا و اقیانوس آرام، باید انتظار داشته باشند که برخی از ضمانت های امنیتی یا اطمینان‌هایی که مدت ها به عنوان یک امر طبیعی به شمار می رفت، دیگر به طور خودکار به اجرا گذاشته نمی‌شوند بلکه با شاخص "میزان موثربودن در حفاظت از خانه" از نو ارزیابی می‌شوند. چتر ضمانت های امنیتی و دائمی‌که براساس موافقتنامه اتحاد با آمریکا پس از جنگ جهانی دوم و با هدف حفظ وضع موجودStatus Quo وصرف نظر از ارتباط مستقیم به امنیت آمریکا بوجود آمده بود، قطعی به شمار نمی رود. نشانه‌هایی وجود دارد که تائید می‌کند واشنگتن اقداماتی در راستای این راهبرد به اجرا گذاشته است . یک مقام پنتاگون و دیپلمات اروپایی تایید کردند که پنتاگون امسال بودجه ابتکار امنیت بالتیک که سالانه صدها میلیون دلار به لتونی، لیتوانی و استونی برای کمک به ایجاد دفاع و زیرساخت های نظامی خود کمک می‌کند، را قطع خواهد کرد. متحدان ناتو به طور فزاینده ای انتظار دارند که در چند سال آینده بخشی از حدود ۸۰ هزار سرباز آمریکایی مستقر در اروپا خارج شوند.

علیرضا قزیلی
کارشناس ارشد مرکز مطالعات سیاسی و بین المللی

  (مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاه‌های مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی نیست) 

متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است
در دهه‌های اخیر، به‌ویژه پس از پایان جنگ سرد، ایالات متحده با چالشی بنیادین در تعریف و حفظ مفهوم #۱۷۱امنیت ملی#۱۸۷ خود مواجه شده است. در گذشته، امنیت ملی برای و...
وقتی تاریخ تکرار می‌شود؛ گفت‌وگوی جفری ساکس و جان میر‌شایمر درباره چگونگی پرهیز از جنگ جهانی سوم