تحلیل تطبیقی دو عملیات هزاره سومی (در روسیه و در ایران)

باید اذعان نمود که دو عملیات ویژه در ماه پایانی بهار ۱۴۰۴ در خاک روسیه توسط اوکراین و در ایران اسلامی‌توسط رژیم صهیونی و آمریکا، مقطعی تعیین‌کننده در استراتژی و شیوه جنگ‌های نظامی است که پایانی بر دوره جنگ‌های کلاسیک و مؤید دوره جدید جنگ‌های هزاره سومی‌با برجستگی مثلث دانش پهپادی، عصر دیجیتال و عنصر اطلاعاتی و امنیتی می‌باشد
۹ تیر ۱۴۰۴
مشاهده ۱۶۰
علی بمان اقبالی زارچ

با درود بیکران به روان شهدای تجاوز اخیر به جمهوری اسلامی ایران از جمله فرماندهان نظامی، اطلاعاتی؛ دانشمندان هسته‌ای و به‌ویژه زنان، مردان و کودکان بی‌گناه.

 باید اذعان نمود که دو عملیات ویژه در ماه پایانی بهار 1404 در خاک روسیه توسط اوکراین و در ایران اسلامی‌توسط رژیم صهیونی و آمریکا،  مقطعی تعیین‌کننده در استراتژی و شیوه جنگ‌های نظامی است که پایانی بر دوره جنگ‌های کلاسیک و مؤید دوره جدید جنگ‌های هزاره سومی‌با برجستگی مثلث دانش پهپادی، عصر دیجیتال و عنصر اطلاعاتی و امنیتی می‌باشد و بدون شک در چنین فرایندی از سویی ایران اسلامی نیازمند تغییرات و اصلاحات اساسی در دکترین دفاعی و امنیتی کشورمان است. از سوی دیگر تداوم کنشگری دیپلماتیک در دو عرصه دیپلماسی عمومی‌با روایت‌سازی از تهاجم یک‌جانبه و غیرقانونی به کشورمان در تعامل با کشورهای اسلامی، همسایگان، دوستان و تمامی ملت‌ها و به‌ویژه پیگیری محکومیت متجاوز و طرح درخواست غرامت از متجاوزان در مجامع بین‌المللی تخصصی در کنار مستندسازی اهمیت دو چندان دارد.

تحلیلگران سیاسی و نظامی دنیا هر دو عملیات را که کیلومترها از محل فرماندهی و اجرا فاصله داشتند، از پیچیده‌ترین عملیات‌های نظامی و اطلاعاتی توصیف نموده‌اند که در مورد اوکراین در طول جنگ بی‌سابقه بوده است. طی این عملیات با برنامه‌ریزی 18 ماهه، ناوگان بمب‌افکن‌های استراتژیک روسیه که بخشی از سه‌گانه نیروهای این کشور در کنار موشک‌های زمینی و زیردریایی است، همچنین زرادخانه هسته‌ای این کشور که بزرگترین زرادخانه جهان را تشکیل می‌دهند مورد حمله 117 پهپاد قرار گرفته و خساراتی بین 6 تا 7 میلیارد به این تجهیزات پیشرفته وارد گردید. زلنسکی بعد از این عملیات که خود نیز نظارت مستقیم بر آن داشته گفت این عملیات که شامل پهپادهای پنهان شده در سقف‌های چوبی کامیون‌ها بود، به بازگرداندن اعتماد شرکا به توانایی اوکراین برای ادامه جنگ کمک شایان کرده است.

در مورد تجاوز رژیم صهیونی به جمهوری اسلامی ایران، برنامه‌ریزی حملات از اوایل دهه ۱۹۹۰ آغاز شد و انجام چنین حمله‌ای بسیار پرخطر ارزیابی شده و اهداف ترور فرماندهان عالی‌رتبه نظامی و تخریب توانمندی هسته‌ای را دنبال می‌نمود و اگر عملیات اسرائیل، دونالد ترامپ را به بمباران تأسیسات هسته‌ای ایران وادار نمی‌کرد، مشخص نیست که اسرائیل چگونه می‌توانست به هدف اصلی خود دست یابد. ریشه این عملیات به دهه ۱۹۹۰ برمی‌گردد؛ زمانی که سرویس‌های اطلاعاتی اسرائیل اولین تلاش‌های ایران برای ایجاد برنامه‌ای برای توسعه سلاح‌های هسته‌ای را شناسایی کردند. سپس رژیم صهیونیستی شروع به ایجاد شبکه گسترده‌ای از مأموران در داخل ایران کرد تا یک کارزار خرابکاری را انجام دهد که شامل دو انفجار در یکی از مراکز اصلی غنی‌سازی اورانیوم ایران و ترور چندین دانشمند ایرانی بود. ولی مقامات رژیم به این نتیجه رسیدند که این تلاش‌ها ناکافی بوده و باید برای نابودی کامل برنامه هسته‌ای ایران و از بین بردن دانشمندانی که رهبری این برنامه را بر عهده داشتند، به حملات هوایی متوسل شوند. برای اطمینان از موفقیت‌آمیز بودن این عملیات، آموزش خلبانان برای چنین مأموریتی در جغرافیای سرزمین‌های اشغالی غیرممکن بود؛ لذا در سال ۲۰۰۸، بیش از ۱۰۰ جت f-15 و F-16اسرائیلی ۱۵۰۰ کیلومتر تا یونان پرواز کردند تا توانایی نیروی هوایی خود را برای حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران از هوا آزمایش کنند و چنین تمرین‌هایی به طور فزاینده‌ای ادامه یافت و فهرستی شامل ۲۵۰ هدف را که می‌خواستند از بین ببرند، از جمله دانشمندان و رهبران نظامی ایران، تأسیسات هسته‌ای و موشک‌اندازها  تهیه کردند.

در مورد هر دو عملیات چند موضوع برجسته بوده که تدابیر لازم و درس گرفتن از خسارات وارده در کنار اتخاذ تدابیر پیشگیرانه را می‌طلبد؛ البته چنین عملیات‌های پیچیده‌ای از سوی یک ساختار ناممکن بوده و در هر دو مورد کمک‌ها و مشاوره‌های اطلاعاتی و نظامی محور غربی نقش مهمی داشته‌اند.

الف - نقش ستون پنجم و نفوذی‌های اطلاعاتی امنیتی برجسته بوده و اتباع خارجی نیز مشارکت فعال داشته‌اند.

ب- ناوگان حمل و نقل سنگین در انتقال تجهیزات نظامی و پهپادی ایفای نقش نموده و در یک فرایند زمانی قابل توجه، تجهیزات لازم به جغرافیای نزدیک عملیات انتقال یافتند.

ج- ساختارهای اطلاعاتی و امنیتی علی‌رغم وجود شواهد تهدیدآمیز در اتخاذ تدابیر پیشگیرانه به شیوه حرفه‌ای و عملیاتی اقدام ننمودند و در بعد نظامی، سیستم پدافند هوایی و هواپیماهای نظامی تهاجمی در ایفای نقش مواجهه با حملات هوایی دشمن می‌توانستند نقش برجسته‌تری داشته باشند.

د- در مورد عملیات رژیم صهیونیستی در ایران پروژه فریب اطلاعاتی با بهره‌گیری از شش دور مذاکره غیر مستقیم ایران و آمریکا نیز نقش مهمی داشته است.

ه- مقامات و فرماندهان نظامی‌کشورمان نیز در اتخاذ تدابیر ضروری حفاظتی و امنیتی؛ جامع‌الاطراف عمل ننموده و رژیم صهیونیستی با هزینه کم و در مراحل اولیه تجاوز بسیاری از سرداران ارزشمند سپاه و دانشمندان هسته‌ای را شهید نمود.

و- در هر دو عملیات نقش تکنولوژی ارتباطات و سیستم‌های مخابراتی در عصر دیجیتال برجسته بوده است.

در یک جمع‌بندی ملخص باید گفت که از سویی عملیات در روسیه با دسترسی نسبی به اهداف به پایان رسید؛ ولی در ایران توانمندی موشکی و عملکرد خارق‌العاده این ظرفیت علی‌رغم تمامی تدابیر پیشگیرانه و رهگیرانه تمامیت غرب و دشمن؛ رژیم صهیونی را از تداوم عملیات بازداشته و خواستار آتش‌بس گردید. در این فرایند انسجام و پایداری تمام عیار مردمی و ملی توامان با عملکرد فوق‌العاده کلیه دستگاه‌های خدمات‌رسان نقش برجسته‌ای داشته است. همچنان نیازمند تقویت این امر در سطوح و اقشار مختلف جامعه هستیم و از سوی دیگر بازآرایی سامان فرماندهی نظامی و اطلاعاتی کشور و تداوم فعالیت طبیعی و حرفه‌ای این بخش‌ها  حکایت از چابکی ساختار فرماندهی و عملیاتی کشور داشته و به عنوان مؤلفه‌ای ارزشمند در دفاع از ارزش‌های اسلامی و ایرانی ارزیابی می‌گردد.

علی بمان اقبالی زارچ، رئیس گروه مطالعات اورآسیا

  (مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاه‌های مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی نیست)

متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است
جمعه ۲۳ خرداد، جمهوری اسلامی ایران با تجاوز وحشیانه رژیم اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای و نظامی و محلات مسکونی و مجموعه‌ای از حملات و عملیات‌های ترور مواجه شد که طی...
Our country Iran has been unjustly attacked by a criminal and evil regime. This morning the occupying and rogue Zionist regime violated the territorial integrit...