در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ، یکی از تصمیمات جنجالی وی خروج ایالات متحده آمریکا از سازمانهای بینالمللی مختلف بود. یکی از این تصمیمات، خروج از سازمان بهداشت جهانی در سال۲۰۲۰ است. این اقدام نه تنها بر سیاستهای جهانی و بهداشت عمومی تأثیرگذار بود، بلکه کشورهای آفریقایی که خود به شدت به کمکهای بینالمللی در زمینه بهداشت و درمان وابسته هستند، به طور ویژه تحت تأثیر قرار گرفتند. در این مقاله، به بررسی پیامدهای خروج آمریکا از سازمان بهداشت جهانی بر کشورهای آفریقایی و چالشها و فرصتهای آن پرداخته میشود.
ترامپ دستور اجرایی که فرآیند خروج از سازمان بهداشتی را عملی میکند، بار دیگر و با امضای یک فرمان اجرایی خروج آمریکا از سازمان بهداشت جهانی را در اولین روز از دور دوم ریاست جمهوریش صادر کرد. تصمیم ترامپ با واکنشهای توأم با نگرانی و انتقاد در سطح داخلی و بینالمللی روبرو شد.
طارق یاسر اوویچ، سخنگوی سازمان بهداشت جهانی، این تصمیم را تأسفبار خواند. این دومین بار است که ترامپ دستورخروج آمریکا از این سازمان را صادر میکند . او در پایان دوره نخست ریاست جمهوری خود نیز با متهم کردن این سازمان به سوء مدیریت، فرمان خروج آمریکا را از آن سازمان داد ولی در دوره جو بایدن در مقابله با همهگیری کوید و خطر احتمال همه گیری از ویروس آنفلوانزا لغو شد
تصمیم ترامپ در تاریخ بیستم ژانویه، برای دهها سال ستون فقرات طرحهای برابری بهداشتی را تحت تأثیر قرار میدهد و پیامدهای آن بسیار فراتر از ژئوپلتیک است . خروج آمریکا از سازمان بهداشت جهانی صرفاً یک تصمیم سیاسی نیست، این ضربه مستقیمی است به امنیت و سلامت میلیونها نفر در کشورهای کم درآمد ومتوسط قاره آفریقا. همچنین این دستور، انتقال منابع مالی، پشتیبانی و کمکهای ایالات متحده را به حالت تعلیق درآورد. خروج ایالات متحده از این سازمان بینالمللی بسیار سنگین است. ترامپ در سال ۲۰۲۰ نیز ایالات متحده را از این سازمان خارج کرده بود.
کاهش منابع مالی و حمایتی
خروج ایالات متحده به عنوان یکی از بزرگترین منابع مالی سازمان بهداشت جهانی، منجر به کاهش چشمگیر بودجه و منابع مالی این سازمان است. 22 درصد درآمد سازمان بهداشت جهانی یعنی سالیانه معادل ۲۶۱ میلیون دلار را آمریکا تأمین میکند. از طرفی دیگر؛ ایالات متحده ۱۴ درصد از کل مشارکتهای داوطلبانه، معادل ۷۲۸ میلیون دلار، را بعهده دارد. بودجه سازمان بهداشت جهانی از دو منبع اصلی تأمین میشود: مشارکتهای الزامی و کمکهای داوطلبانه. مشارکتهای الزامی از کشورهای عضو سازمان بهداشت جهانی بهصورت سالانه پرداخت میشود و بر اساس جمعیت و تولید ناخالص داخلی هر کشور محاسبه میشود. این نوع کمکها بهطور ثابت و پیشبینیشده برای تأمین منابع اصلی سازمان در نظر گرفته میشود. کمکهای داوطلبانه از سوی کشورهای عضو و سازمانهای دیگر مانند بنیادها و مؤسسات خصوصی به سازمان اهدا و این کمکها معمولاً برای پروژهها یا اولویتهای خاصی مانند مبارزه با بیماریهای خاص یا پروژههای بهداشت عمومی انجام میپذیرد. در میان کشورها، ایالات متحده بزرگترین اهداکننده به سازمان بهداشت جهانی و تقریباً ۱۸ درصد از کل بودجه این سازمان است. سایر کشورها مانند چین نیز سهم قابل توجهی دارند، اما ایالات متحده در رأس لیست قرار دارد. در مجموع، ترکیبی از این دو نوع تأمین مالی، یعنی مشارکتهای الزامی و کمکهای داوطلبانه، باعث میشود که سازمان بهداشت جهانی بتواند به مأموریتهای خود در سطح جهانی ادامه دهد و به بحرانهای بهداشتی جهانی پاسخ دهد. این ساختار مالی به سازمان بهداشت جهانی امکان میدهد که برنامههای مختلفی برای مقابله با بیماریهای جهانی، آمادگی برای پاندمیها، و ارتقای سلامت عمومی در کشورهای مختلف اجرا کند. اما از سوی دیگر، کاهش یا قطع کمکهای مالی، مانند خروج ایالات متحده، میتواند فشار زیادی به این ساختار مالی وارد کرده و تأثیرات منفی بر برنامههای بهداشتی جهانی بگذارد.
کشورهای آفریقایی که به شدت به کمکهای مالی بینالمللی برای مبارزه با بیماریها وابسته هستند، خروج آمریکا، این کشورها را با کاهش منابع مالی رو به رو میکند. این موضوع میتواند موجب تأخیر در تأمین واکسنها، داروها و تجهیزات پزشکی و همچنین کاهش ظرفیت سازمان در اجرای برنامههای بهداشتی در آفریقا شده و تهدیدی برای برنامههای بهداشتی اصلی در آفریقا و توانایی این کشورها در پاسخ به بحرانهای بهداشتی را تضعیف و منجر به افزایش مرگ و میر و تشدید بیماریها در این قاره گردد. در کشورهای جنوب صحرای آفریقا جایی که پوشش واکسیناسیون ممکن است در برخی مناطق به زیر پنجاه درصد کاهش یابد و شیوع بیماریهای وبا، مالاریا و دانگ شدت یابد؛ به عنوان مثال شیوع ابولا در غرب آفریقا بین سال های 2014 تا 2016 نشان داد که وضعیت اضطراری بهداشتی بدون حمایت قوی میتواند چگونه جان بسیاری از انسانها را به خطر اندازد.
نقش سازمان بهداشت جهانی در آفریقا
سازمان بهداشت جهانی به عنوان یک سازمان بینالمللی به هماهنگی سیاستهای بهداشت عمومی، تحقیق و تبادل اطلاعات در سراسر جهان میپردازد. این سازمان نقش بسیار مهمی در کشورهای در حال توسعه، از جمله در قاره آفریقا ایفا میکند. بسیاری از این کشورها در این قاره با چالشهای عظیم بهداشتی رو به رو هستند، از جمله بیماریهای عفونی مانند ایدز، مالاریا، و ابولا. در این شرایط، حمایتهای مالی و فنی از سوی سازمان بهداشت جهانی برای ارائه واکسنها، داروها و تجهیزات پزشکی ضروری است. علاوه بر این،سازمان نقشی اساسی در ایجاد برنامههای آموزشی و ارتقای سطح بهداشت عمومی در آفریقا ایفا میکند. بسیاری از کشورهای آفریقایی از برنامههای سازمان بهداشت جهانی برای مقابله با شیوع بیماریهای واگیردار بهرهمند شدهاند. کاهش بودجهها ممکن است باعث کاهش دسترسی به برنامههای پیشگیری، آزمایش و درمان در سراسر قاره شود. حتی برنامه ریشهکنی فلج اطفال در کشورهای افغانستان و پاکستان به شدت به کمکهای واشنگتن نیاز دارد؛ این تهدیدی برای پیشرفت طرح سازمان ملل در پایان دادن به این نوع بیماریها خصوصا بیماری ایدز تا سال ۲۰۳۰ است.
کشورهای اروپایی در سال ۲۰۲۰، زمانی که ترامپ آخرین بار بودجه ایالات متحده را قطع کرد، شکاف مالی را پر کردند. اما احتمالاً این بار با نگرش به وضعیت رکود اقتصادی قادر به انجام این کار نخواهند بود، زیرا کشورهای اروپایی با چالشهای ژئوپولیتیکی و مالی خود رو به رو هستند. اگر این شکاف مالی ناشی از خروج ایالات متحده نتواند از منابع دیگری پر شود، بار مسئولیت کمبود تأمین مالی برنامهها و خدمات بهداشتی به دوش کشورهای آفریقایی خواهد افتاد و فشار بیشتری بر دولتها با فضای مالی محدود وارد خواهد کرد. کشورهای آفریقایی برای مبارزه با بیماریهای واگیردار، با کاهش منابع مالی روبهرو میشوند. این موضوع میتواند موجب تأخیر در تأمین واکسنها، داروها و تجهیزات پزشکی و همچنین کاهش ظرفیت سازمان در اجرای برنامههای بهداشتی در آفریقا شود.
کدام کشورها بیشترین تأثیر را خواهند دید؟
کشورهایی که بیشتر تحت تأثیر قرار خواهند گرفت، آنهایی هستند که بار سنگینی از بیماری ایدز ( نارسایی اکتسابی سیستم ایمنی )، سل و مالاریا دارند و همچنین کشورهایی با جمعیتهای بزرگی از پناهندگان و افراد آواره داخلی. در حال حاضر، ده کشور عمده دریافتکننده کمکهای آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده در آفریقا عبارتند از: نیجریه، مالی، نیجر، موزامبیک، تانزانیا، اوگاندا، آفریقای جنوبی، کنیا، زامبیا و جمهوری دموکراتیک کنگو. بیتردید بدون دستیابی سریع به منابع مالی برای پر کردن خلاء مالی ناشی از خروج ایالات متحده، تأثیر آن بر سلامت میلیونها آفریقایی است. عدم توانایی در جلوگیری از عفونتهای جدید و تهدید مقاوم شدن دارویی به دلیل اختلال در درمان، پیامدهای گستردهای خواهد داشت.
در اوگاندا، جایی که حدود ۱.۴ میلیون نفر مبتلا به ایدز هستند، ۶۰درصد از هزینههای برنامه ایدز آن کشور از طریق برنامه کمکهای بهداشتی ایالات متحده تأمین میشد و حدود ۲۰درصد از صندوق جهانی ( که بخشی از آن از برنامه کمکهای بهداشتی ایالات متحده ) تأمین مالی میشود.
شواهد نشان میدهد با کاهش مشارکت ایالات متحده در حوزه سلامت جهانی تحت رهبری رئیسجمهور ترامپ، نقش اروپا در مدیریت بهداشت جهانی شاید افزایش یابد. ممکن است کشورهای اروپایی بیشتر از قبل به تقویت کمکهای خود در زمینههای تأمین مالی سلامت جهانی و رهبری در این زمینه بپردازند. کاهش نقش آمریکا به اروپا فرصتی میدهد تا در سیاستگذاریهای بهداشت جهانی بیشتر تأثیرگذار شود و همکاریهای چندجانبه را تقویت کرده و دسترسی به خدمات بهداشتی را گسترش دهد، بهویژه در مناطقی که معمولاً با کمبود منابع مالی رو به رو هستند. براین اساس کشورهای فقیر آفریقا، جهت توسعه سیستم بهداشت و درمان نیازمند رویکردهای چندجانبه و همکاریهای داخلی، منطقه ای و بینالمللی میباشند. اولین گام در این مسیر، تقویت زیرساختهای بهداشتی و تأمین منابع مالی پایدار است. کشورهای آفریقایی میتوانند با بهبود مدیریت منابع، تقویت سیستمهای بهداشت عمومی و ارتقاء کیفیت آموزش و پرورش در بخش بهداشت، توانمندی خود را در مقابله با بحرانهای بهداشتی افزایش دهند. علاوه بر این، استفاده از فناوریهای نوین برای بهبود دسترسی به خدمات بهداشتی در مناطق دورافتاده و محروم، و ترویج سیاستهای پیشگیرانه در برابر بیماریها و در نهایت، ایجاد یک محیط مساعد برای جذب سرمایهگذاری و تقویت مشارکتهای محلی و جهانی، میتوان به توسعه پایدار سیستم بهداشت در کشورهای آفریقایی یاری رساند.
کشورهای آفریقایی برای مقابله با چالشهای ناشی از خروج ایالات متحده از سازمان بهداشت جهانی نیازمند یک رویکرد جامع و پایدار هستند. یکی از مهمترین اقدامات در این راستا، تقویت نقش نهادهای منطقهای مانند اتحادیه آفریقا و مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای آفریقا است که باید از طریق ایجاد مکانیزمهای مشترک برای تأمین مالی، تبادل اطلاعات، و هماهنگی سیاستهای بهداشتی، تأثیر خروج ایالات متحده را کاهش دهند. در کنار این اقدامات، کشورهای آفریقایی لازم است به دنبال تنوع بخشی به منابع مالی باشند و از نهادهای بینالمللی نظیر اتحادیه اروپا، بانک جهانی، بنیاد گیتس و سایر شرکای توسعهای برای تأمین بودجه پروژههای کلیدی در حوزه سلامت عمومی استفاده کنند و با افزایش سرمایهگذاری داخلی در بخش بهداشت عمومیبا افزایش سهم بودجه ملی سلامت، و تقویت همکاریهای میان دولت و بخش خصوصی وابستگی به کمکهای بینالمللی را کاهش داده و زمینهساز توسعه پایدار نظام سلامت باشد.
جمهوری اسلامی ایران میتواند در حوزه بهداشت عمومی و داروسازی در آفریقا نقش بازی کند. کشورهای آفریقایی عمدتاً داروهای مورد نیاز خود را از اتحادیه اروپا، هند و چین وارد میکنند؛ بهطوری که این سه منطقه بیش از ۷۵ درصد از واردات دارویی قاره آفریقا را تأمین مینمایند. شایان ذکراست، شرکتهای داروسازی هندی نقش مهمی در عرضه داروهای ژنریک مقرون به صرفه به بازار آفریقا ایفا میکنند. علاوه بر این، چین بهطور فعال در دیپلماسی سلامت در سراسر آفریقا مشارکت داشته و از دهه ۱۹۶۰ تاکنون، کمکهای پزشکی و حمایت از توسعه زیرساختهای بهداشتی در این قاره ارائه داده است. در حالی که ایالات متحده یکی از بزرگترین صادرکنندگان دارو در سطح جهانی محسوب میشود، سهم آن از واردات دارویی آفریقا تنها ۴.۴ درصد است. در داخل قاره آفریقا، کشور آفریقای جنوبی به عنوان یکی از صادرکنندگان پیشرو در صنعت داروسازی شناخته میشود و شرکتهایی مانند Aspen Pharmacare در تولید و توزیع داروهای برند و ژنریک در سطح قاره نقش کلیدی دارند. کوبا نیز پرسنل بهداشتی و متخصصین حوزه بهداشتی خود را به آفریقا صادر میکند. ایران هم میتواند نقش مؤثرتری در این حوزه ایفا نماید.
بهکارگیری فناوریهای نوین مانند سیستمهای دیجیتال سلامت، پزشکی از راه دور و هوش مصنوعی برای نظارت بر بیماریها و ارتقای کارایی نظام بهداشتی از دیگر راهکارهایی است که میتواند تأثیر منفی کاهش حمایتهای مالی سازمان بهداشت جهانی را کاهش دهد.
نتیجهگیری
در پاسخ به کاهش حمایتهای بینالمللی، قاره آفریقا ممکن است با چالشهای جدی رو به رو شود، اما در عین حال فرصتهایی نیز برای تقویت زیرساختهای بهداشتی خود خواهند داشت. یکی از مهمترین چالشها، فقدان منابع مالی برای تأمین خدمات بهداشتی پایه است. علاوه بر این نبود هماهنگی جهانی در مقابله با بحرانهای بهداشتی میتواند کشورهای آفریقایی را در برابر بیماریهای عفونی و پاندمیها آسیبپذیرتر کند.
در مجموع کشورهای آفریقایی، با اتخاذ یک راهبرد جامع که شامل تقویت همکاریهای منطقهای، بینالمللی، و افزایش همکاریهای بینالمللی با سایر کشورها و سازمانهای غیر دولتی و جذب منابع مالی متنوع، توسعه زیرساختهای داخلی و بهرهگیری از فناوریهای نوین است که توانمندی خود را در برابر چالشهای ناشی از خروج ایالات متحده از سازمان بهداشت جهانی افزایش داده و به سمت یک نظام سلامت مستقلتر و مقاومتر حرکت کنند.
خروج ترامپ از سازمان بهداشت جهانی، اگرچه ممکن است باعث کاهش حمایتهای بینالمللی از کشورهای آفریقایی در زمینه بهداشت و درمان شود؛ اما این تصمیم به کشورهای آفریقایی فرصت میدهد تا بر روی تقویت زیرساختهای بهداشتی و خوداتکایی در این زمینه تمرکز کنند. در عین حال، این اقدام نیازمند توجه و همکاری بیشتر کشورهای اروپایی و سازمانهای بینالمللی دیگر برای جبران کمبود منابع و حفظ توانایی مقابله با بحرانهای بهداشتی جهانی است.
محمد موحد، کارشناس ارشد مرکز مطالعات سیاسی و بین المللی
(مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاههای مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی نیست)