برای دهههای متمادی، جهان به بخشهایی تقسیم شده بود که تنها توسط چند بازیگر جهانی کنترل میشدند. اما به تدریج، با شتابگرفتن چندجانبهگرایی، جهان در آستانه تحول عظیمی قرار گرفته و دوران گذار به نظم جدید را طی میکند. در دنیای به هم وابسته و در هم تنیده امروز، بازیهای با حاصلجمع صفر دیگر جوابگو نیستند. به علاوه، در کنار ائتلافهای بزرگ و چندجانبه دائمی، به تدریج ائتلافهای موضوع محور با حضور بازیگران همفکر و دارای منافع و نگرانیهای مشترک نیز به عنوان تبلور چندجانبهگرایی کوچک جایگاه و اهمیتی افزونتر پیدا میکنند. این وضعیتی است که تعداد بیشتری از کشورهای جهان قادرند صدای خود را به گوش سایرین برسانند و با شعار تکثرگرایی، به دنبال جهانی عادلانهتر باشند.
بریکس یکی از مهمترین نمادهای چندجانبهگرایی کوچک محسوب میشود که میتواند جهان را به سمت تکثرگرایی حرکت دهد و صفحه شطرنج را برای نشان دادن کامل واقعیت جدید بازسازی نماید. گسترش این گروه در ژانویه 2024 و تعداد بیشتری که خواهان پیوستن به این گروه هستند، علاوه بر اینکه بیانگر جایگاه و اهمیت بریکس است، حکایت از آن دارد که تعداد بازیگران دولتی خواهان تغییر به سرعت در حال رشد است. بریکس نماد شرق جهانی است؛ گروهی از پیشروترین قدرتهای در حال خیزش که تلاش میکنند جهان را به مکانی بهتر برای زندگی تبدیل کنند، سیارهای که در آن عدالت، انصاف و برابری اصول حاکم هستند و تصمیمات و اقدامات یک جانبه، سرنوشت جهان آینده را رقم نمیزند. شرق جهانی به گروهی از کشورها اطلاق میشود که با توسعه سریع اقتصادی، جای ارزشهای خود را در نظام بینالمللی مبتنی بر قواعد خالی میبینند و خواهان صدایی بلندتر برای خود در نظم آینده جهانی هستند. این شرق البته لزوما چارچوب جغرافیایی ندارد و در تقابل با غرب نیز تعریف نشده است؛ بلکه برای موفقیت در پیگیری اهداف اصلی خود، اصولا از هرگونه رویارویی و تقابل پرهیز دارد.
با این رویکرد، نشست سران گروه بریکس در شهر قازان روسیه در شرایطی آغاز شده که پنج عضو جدید شامل ایران، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، مصر و اتیوپی نیز در این نشست حضور دارند. بریکس اصولا به اهدافی چون همافزایی در راستای توسعه اقتصادی، تقویت همکاریهای تجاری و سرمایهگذاری، اصلاح نظام پولی و مالی بینالمللی شناخته میشود، اما این نشست در شرایطی برگزار میشود که منطقه و جهان با تداوم فجایع انسانی در خاورمیانه و همچنین جنگ در اوکراین روبرو است. بر این اساس، انتظار میرود که نشست قازان با توجه به تاکید بریکس بر پایبندی به قواعد بینالمللی و اصل برابری حاکمیت کشورها، در کنار مباحث معمول اقتصادی، موضوعات مهم سیاسی و امنیتی را نیز در دستور کار قرار دهد. بدین منظور، علاوه بر اعضای اصلی بریکس، از تعدادی دیگر از کشورهای درحال توسعه نیز برای مشارکت در نشست قازات دعوت به عمل آمده است.
بطور کلی، بریکس برچهار هدف اصلی به صورت موازی تمرکز دارد:
- تعمیق همکاریهای تجاری و مالی با هدف تقویت و تسریع رشد اقتصادی: کشورهای عضو بریکس در سفر توسعه و خیزش اقتصادی، باید در کنار هم با جداسازی و فشارهای اقتصادی و اختلال در زنجیره تامین مقابله نمایند.
- بریکس برای ایفای نقش موثر در کمک به صلح و ثبات بینالمللی، نیاز به گسترش همکاریهای سیاسی و امنیتی در داخل خود دارد. حرکت بریکس در جهت توسعه صلحآمیز و عاری از تنش، مستلزم حمایت اعضا از منافع اصولی یکدیگر و هماهنگی آنها در موضوعات عمده بینالمللی و منطقهای است. قدم اول در مشارکت بریکس در حل و فصل سیاسی مسائل منطقهای و جهانی، رسیدگی به شکافهای داخلی بین کشورهای عضو بریکس، حداقل در موضوعات مربوط به منافع حیاتی اعضاء خواهد بود.
- تقویت تبادلات ملتهای بریکس، یادگیری متقابل بین تمدنها و فرهنگها و همزیستی مسالمتآمیز و هماهنگی بین مردم واجد اهمیت بسیار است. این امر برای شریک کردن ملتها و جلب حمایت آنان از روند همکاریها در بریکس بسیار ضروری است و یکی از پیششرطهای اعتبار انتخابهای مستقل مسیرها و شیوههای نوسازی و توسعه بریکس خواهد بود.
- انصاف و عدالت دو ضرورت مهم برای بهبود حکمرانی جهانی هستند. کشورهای بریکس باید چندجانبهگرایی واقعی را دنبال کنند و از اصلاح و بهبود عملکرد سازمان ملل متحد بر اساس اصل برابری حاکمیتها و پرهیز از برتریطلبی برخی اعضا حمایت نمایند. اصلاح نظامهای مالی و پولی بینالمللی با افزایش نمایندگی و صدای کشورهای در حال توسعه از ضرورتهای یک جهان عادلانهتر خواهد بود.
در این مسیر، البته چالشهایی نیز وجود دارد که برخی از مهمترین آنها به شرح زیر قابل احصاء هستند:
با پذیرش اعضای جدید، بریکس کشورهای مهمی از خاورمیانه و شمال افریقا را نیز در خود جای داده و فرصتهای بیشتری برای تأثیرگذاری بر سیاست جهانی و اقتصاد جهانی به نفع اکثریت جهانیان به دست آورده است. در عین حال، این گسترش عملا کشورهایی را گرد هم آورده که شرایط آنها با یکدیگر بسیار متفاوت است و بریکس را که حتی پیش از این نیز یک انجمن متنوع بود، پیچیدهتر از قبل ساخته است. از موضوعات کلان مانند تفاوت در میزان تولید ناخالص داخلی، اندازه جمعیت، فرهنگ و مذهب گرفته تا تنوع در نیازها و مسائل مورد توجه آنها، مسائل زیستمحیطی، درجه فقر، تورم یا تحریمهای اقتصادی از جمله این تفاوتها است که مدیریت آنها مستلزم نوعی تساهل و رواداری برای پیشبرد اهداف و منافع مشترک خواهد بود.
- استفاده از ابزارهای اقتصادی به عنوان سلاحی علیه کشورهای مستقل
تشدید تحریمهای امریکا و متحدانش علیه ملتها و کشورهای مستقل، خطری بسیار تاسفآور، اما واقعی است که میتواند مانع روند رشد اقتصادی این کشورها شده یا حداقل آن را کند نماید. اقدامات موثر برای حل یا حداقل تخفیف آثار این اقدامات مخرب کشورهای غربی نیازمند تلاشهای هماهنگ کشورهای آسیب دیده است. این اقدامات میتواند شامل طیف وسیعی از اقدامات مانند سازوکار مشترک بانکی و تراکنش پولی (جایگزینی برای سوئیفت)، دلارزدایی و تجارت با ارزهای ملی و حتی مبادلات تهاتری باشد.
- کارزار انتشار هدفمند اطلاعات غلط
یکی از چالشهای اساسی دنیای امروز انتشار اخبار نادرست و هدفمند برای تحریف واقعیتها و تخریب وجهه کشورها و دولت های مستقل است که جهان را از عصر اطلاعات وارد عصر اطلاعات تحریفشده کرده است. متاسفانه دنیای غرب و رسانههای جریان اصلی آنان از امکانات رسانهای و فرهنگی گسترده خود برای حمله به کشورهای مستقل استفاده میکنند و کشورهای عضو بریکس فاقد ابزارهای مؤثر و کافی برای مقابله با این کارزار ناعادلانه و هدفمند هستند. این وضعیت ناگوار نیازمند به تشریک تجارب و مساعی و همکاری نزدیک میان قربانیان این کارزار نامیمون است.
- ظهور اتحادهای امنیتی خصمانه و انحصاری علیه برخی اعضای بریکس
از جمله، تلاش مخرب ایالات متحده برای بازگرداندن و تمدید هژمونی خود از طریق ایجاد اتحادهای ناسازگار با کشورهای عضو بریکس، تنش را در عرصه جهانی تشدید میکند. اگرچه این اتحادها بیشتر به عنوان قالبهای امنیتی شناخته میشوند، اما در حوزههای دیگری مانند تجارت و اقتصاد نیز ردپایی دارند. این چالش نیز نیازمند مدیریت و ریسکزدایی مشترک است.
- تبدیل واگرایی ژئواکونومیک اعضا به همگرایی برد- برد
کریدورهای اقتصادی در دنیای امروز فراتر از ارتباطات زیرساختی، در واقع پایه اتحادهای ژئواکونومیک جدید محسوب میشوند. این کریدورها اقتصاد سیاسی کشورهای مسیر را به هم پیوند میدهند و سپس استانداردهای سیاسی و سیاستهای اقتصادی جدیدی را با لحاظ منافع همه این کشورها ایجاد میکنند. به این ترتیب، نتیجه و هدف استراتژی کلان، علاوه بر اقتصاد، جنبه سیاسی هم پیدا میکند و نظم جدیدی را نیز شکل میدهد. در سالهای اخیر، کشورهای عضو بریکس شروع به طراحی و اجرای کریدورهای اقتصادی مورد علاقه خود کردهاند که بعضا دستورکار متفاوتی را دنبال میکنند و اگر اعضای بریکس از این موضوع ریسکزدایی نکنند، در درازمدت مسئلهساز خواهد بود.
- لزوم افزایش قدرت نرم بریکس
مجموع تولیدات اعضای بریکس سهم بالایی در اقتصاد جهانی دارد و این امر، جایگاه بالایی را در زنجیره تامین جهانی به بریکس بخشیده است. اما از آنجایی که نرم افزار مدیریت این زنجیره تامین شامل بورسهای جهانی، مکانیزمهای مالی، خدمات پرداخت و بسیاری موارد دیگر مانند بیمه و موسسات استاندارد در دسترس اعضای این گروه نیست، این مزیت بالقوه بریکس را نمیتوان به اندازه لازم به یک مزیت بالفعل تبدیل کرد. بنابراین ریسک بزرگی در این گروه وجود خواهد داشت که عبارتست از امکان اعمال اراده دشمنان ژئوپلیتیک اعضای بریکس از طریق این نرمافزارها. پوشش چنین ریسک بزرگی میتواند یکی از موضوعات جدی استراتژی ریسکزدایی در چارچوب بریکس باشد.
ترویج مبادلات فرهنگی و مشارکت مردم در فرآیند ادغام بریکس میتواند کمک زیادی به پر کردن شکافها و جلب حمایت ملتها از این گروه بسیار مهم بنماید. لغو یا حداقل تسهیل فرآیند صدور روادید، افزایش تعداد پروازهای مستقیم، برگزاری رویدادهای فرهنگی و ورزشی در بین اعضای بریکس نمونههایی از این گونه فعالیتهای فرهنگی برای ارتقای جایگاه بریکس در بین ملل عضو است.
علیرضا خداقلی پور، دستیار معاونت پژوهشی مرکز مطالعات سیاسی و بین المللی
(مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاههای مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی نیست)