راس داوسون در تشریح نظریه آشوب میگوید «در دوران آشوب سعی در پیشبینی نداشته باشید و به جای آن به طور نظاممند به اکتشاف آیندههای ممکن بپردازید.» منطقه غرب آسیا پس از عملیات طوفانالاقصی درگیر بحران حاد امنیتی شده است که به شدت استعداد گسترش و فراروندگی در سطح منطقهای و بینالمللی دارد. در فرایند دیدبانی هر رویداد تازه، ضروری است تا استعداد آن رویداد برای تعمیق و یا گسترش بحران در منطقه سنجیده شود. پس از صدور قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد مبنی بر محکومیت یمن در حمله به کشتیهای تجاری، ائتلافی از کشورها به رهبری امریکا و انگلیس به مواضع نظامی یمن حمله هوایی کردند. آیا این حمله مقدمه حملاتی دیگر و گسترش جنگ در منطقه خواهد بود؟
برای پاسخ دو سناریو را میتوان ترسیم کرد:
سناریوی اول: یمن وارد چالش بیشتر نخواهد شد. در سطح رتوریک و اعلامی امریکا و اسرائیل را تهدید خواهد کرد اما در عمل دامنه حملات به کشتیهای تجاری را متوقف خواهد کرد.
سناریوی دوم: یمن به حملات خود به کشتیهای تجاری اعم از اسرائیل، امریکا و انگلیس ادامه خواهد داد.
اگر سناریوی اول محقق شود، این رویداد استعداد گسترش جنگ را نخواهد داشت اما اگر ارتش یمن به حملات خود ادامه دهد و حتی حملات را تشدید نماید آنگاه چه خواهد شد؟
در صورتی که سناریوی دوم رخ دهد آنگاه باید پیشرانهای حادِ جنگساز و پیشرانهای مدیریت بحران در منطقه را با یکدیگر مقایسه کنیم سپس به آنها وزن دهیم تا به ببینیم آیا حادتر شدن بحران میان امریکا و یمن منجر به گسترش جنگ در منطقه و پیوستن دیگر بازیگران از قبیل ایران و حزبالله خواهد شد یا خیر؟
پیشرانهای حاد جنگساز
|
پیشرانهای مدیریت بحران
|
تداوم کشتار فلسطینیها در غزه توسط اسرائیل
|
راهبرد امریکا مبنی بر کنترل بحران
|
آغاز جنگ ائتلاف با یمن
|
راهبرد ایران مبنی بر عدم ورود مستقیم به جنگ
|
افزایش درگیریهای حزبالله با اسرائیل
|
راهبرد حزبالله مبنی بر جنگ محدود با اسرائیل
|
راهبرد اسرائیل برای گسترش جنگ
|
دیپلماسی کشورهای عربی برای کنترل بحران
|
حملات گروههای مقاومت در عراق علیه امریکا
|
ملاحظات شرایط داخلی امریکا، ایران، لبنان
|
مقاسیه جدول فوق نشان میدهد، پیشرانهای مدیریت بحران در شرایط کنونی بسیار قدرتمندتر از پیشرانهای حاد جنگساز هستند. کافی است به سخنرانی بایدن پس از حمله به یمن پس از حمله ائتلاف به یمن دقت کنیم تا جدیت طرفین برای مدیریت بحران را درک نماییم. بر این اساس به نظر می رسد حتی اگر جنگ امریکا و یمن وارد فاز جدیدی پس از پاسخ احتمالی ارتش یمن به امریکا شود، این رویداد در کوتاه مدت نمیتواند جنگ منطقه ای را ایجاد نماید.
با این وجود با توجه به عدم قطعیت ها و پویایی تحولات منطقه خاورمیانه میتوان گفت که اشتباه محاسباتی کنشکران منطقه ای و فرامنطقه ای میتواند پیشرانهای مدیریت بحران را به پیشرانهای حاد جنگ ساز تغییر جهت دهد. در همین زمینه ضروری است که همه طرف ها به حملات رژیم صهیونیستی به غزه به عنوان ریشه تنش ها و بی ثباتیهای اخیر بپردازند و آن را متوقف کنند. چرا که این آتش هر لحظه میتواند به سایر مناطق سرایت کند.
سید محمد حسینی، کارشناس ارشد مرکز مطالعات سیاسی و بین المللی
(مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاههای مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی نیست)