رویارویی راهبردهای بزرگ و  جهان در حال گذار (قسمت دوم)

همانطور که در بخش اول با توجه به اهمیت منطقه شرق آسیا (قرن ۲۱ قرن آسیا) و محیط جدید راهبردی با نظر به تغییرات خاص آن در صحنه جهانی و حضور دو بازیگر مهم آمریکا و چین، راهبرد بزرگ آمریکا توضیح داده شد. در این بخش به راهبرد بزرگ چین و سایر قدرت های تاثیر گذار و لزوم تبیین راهبرد بزرگ جمهوری اسلامی ایران خواهیم پرداخت.
۲۴ تیر ۱۴۰۲
مشاهده ۱۵۲۵۱
محمد خوش هیکل آزاد

همانطور که در بخش اول با توجه به اهمیت منطقه شرق آسیا (قرن 21 قرن آسیا) و محیط جدید راهبردی با نظر به تغییرات خاص آن در صحنه جهانی و حضور دو بازیگر مهم آمریکا و چین، راهبرد بزرگ آمریکا توضیح داده شد. در این بخش به راهبرد بزرگ چین و سایر قدرت های تاثیر گذار و لزوم تبیین راهبرد بزرگ جمهوری اسلامی ایران خواهیم پرداخت.

چین؛ کمربند راه (یک پهنه یک راه)

بدنبال راهبرد بزرگ چرخش آمریکا (2011)، دو سال بعد در سال 2013 چینی‌ها راهبرد بزرگ خود به نام "کمربند راه" یا "یک پهنه یک راه" را اعلام کردند. هدف عمده چین پیدا کردن معبرهایی برای رفع و دور زدن موانع ایجاد شده توسط آمریکایی‌ها و تنفس آزادنه برای رشد و توسعه اقتصادی و حفظ امنیت ملی چین بود. شی جینگ پینگ، رییس جمهور چین پروژه کمربند راه را پروژه قرن ۲۱ اعلام نمود، که شامل راه ابریشم سنتی به نام "کمربند اقتصادی راه ابریشم" و "راه آبی ابریشم" یا "راه ابریشم دریایی قرن ۲۱" می‌باشد. وی در خصوص محیط جدید راهبردی جهانی اعلام نمود که چین هنوز بزرگترین کشور در حال توسعه جهان است و در جهت جابجایی مدل رشد از تولید به مصرف است و تا سال ۲۰۲۰ خواهان رسیدن به جامعه یی سعادتمند و میانه رو و تا سال ۲۰۵۰ جامعه یی قوی، دموکراتیک، ثروتمند و هماهنگ با جوامع مدرن بر اساس رابطه برد - برد می‌باشد. و سیاست نظامی چین "دفاعی" و راهبرد نظامی آن "دفاع فعال" می‌باشد؛ لذا چین به دنبال هژمونی و توسعه سرزمینی نیست و خواهان امنیت باثبات و معطوف به همکاری جامع و مشترک است.

در این راستا در خصوص آمریکا تاکید شده است که روابط دو کشور بر اساس مدل "روابط کشورهای اصلی" و مبتنی بر همکاری برد - برد و احترام متقابل و نه منازعه و مقابله می‌باشد و تله توسیدید مطرح نیست و کشورهای عمده باید از محاسبات غلط راهبردی پرهیز کنند. دنیای معاصر یک دنیای متنوع رو به رشد چند قطبی با اقتصاد جهانی شده و وابستگی متقابل نزدیک دیجیتالی و فرهنگی است؛ که روند هایش به سوی صلح و توسعه قوی تر است و انجام ابداعات و اصلاحات ضروری است. و عدم همکاری چین و آمریکا با توجه به ظرفیت این دو کشور که یک سوم اقتصاد و یک چهارم جمعیت و یک پنجم تجارت جهان را در اختیار دارند، فاجعه ای برای کشورها و جهان خواهد بود؛ لذا تفاوت ها را باید مدیریت کرد و  به یک نگاه مشترک، جامع، همکاری گرایانه و امنیت با ثبات دست یافت؛ تا همکاری کشورها در منطقه و در جامعه بین المللی موجب صلح و امنیت در آسیا پاسیفیک شود. به عبارتی روش چینی متکی بر موازنه قوا و تقویت اتحادها و ائتلاف سازی از متحدین سنتی و شرکای جدید و نه هژمونی که رهبری تحول گرا و به قول چینی‌ها رهبری خیرخواهانه است؛ به ویژه که در چین، مرکزیت حزب کمونیست و تداوم رهبری شی جینگ پینگ قابل توجه است.

ابزارهای راهبرد بزرگ چین در مولفه اقتصادی با این نگاه استفاده شده است که جامعه جهانی به چین کمک کرده است و متقابلاً چین خواهان کمک به وضعیت و بهبود اقتصاد جهانی با نگاه به لایه‌های زیرین بحران مالی جهانی، شرایط پیچیده جهانی و منطقه‌ای، تعدیل های تجارت و سرمایه گذاری بین المللی است؛ لذا ایجاد همکاری‌های منطقه ای گسترده در راستای رویکرد همکاری "باز منطقه‌ای" در جهت منافع جامعه جهانی بوده و این شیوه جدید مدیریت جهانی است. و بانک "توسعه زیرساخت آسیایی" با سرمایه حدود یکصد میلیارد دلار و صندوق‌های جاده ابریشم با ۴۰ میلیارد دلار کار را شروع کرده اند. در این راستا بحث مهم اتصالات Connectivity با ایجاد زیرساخت ها و شبکه سازی و مرتبط کردن نظام استاندارد فنی و ساخت شاهراه بین المللی در طول مسیر خشکی یعنی حمل و نقل، خطوط نفت و گاز، مخابرات و اطلاعات و راه آبی شامل بنادر و... می‌باشد. و گسترش تجارت با همکاریهای تجاری و سرمایه گذاری در قالب بانک جدید توسعه بریکس، موسسات مالی سازمان همکاری شانگهای، آسه آن بعلاوه چین، مجمع همکاریهای چین و اعراب و گفتگو های استراتژیک شورای همکاری خلیج فارس – چین و... می‌باشد.

در این راستا مشارکت جامع اقتصادی منطقه ای RCEP در سال ۲۰۱۱ در نشست نوزدهم آسه آن به عنوان یکی از بزرگ‌ترین موافقت نامه‌های تجارت آزاد مطرح شد. این موافقت نامه ۲.۳ میلیارد انسان (۳۰ درصد جمعیت دنیا) و ۳۰ درصد تولید ناخالص داخلی جهانی (۲۵.۸ تریلیون دلار) و یک چهارم تجارت جهانی کالا و خدمات (12.7 تریلیون دلار) را شامل می‌شود. اگرچه این طرح توسط آسه آن مطرح گردید؛ ولی در سال ۲۰۱۲ توسط چین و در برابر طرح مشارکت ترانس پاسیفیک آمریکا مورد تاکید و پیگیری قرار گرفت و با خروج ترامپ فرصت طلایی به چین داده شد. نخست وزیر چین امضا و اجرای این موافقت نامه را پیروزی تجارت آزاد و چند جانبه گرایی در جهان اعلام نمود. سویه سوم کمربند راه چین نیز بر اساس سند ۲۰۱۸ به نام سیاست "قطب شمال چین" یا جاده ابریشم یخی یا قطبی (در شمالگان تا نیمه قرن ۲۱ و حتی زودتر یخ ها آب می‌شوند.) است که دسترسی به اروپا و آمریکای شمالی را فراهم می‌کند و به نزدیکی مواضع چین و روسیه می افزاید. وجود منابع فراوان نفت و گاز و معدن شمالگان و همکاری مشترک با روس ها در خط لوله" یامال" در سال ۲۰۱۷ و افزایش سرمایه گذاری چین از ۱۲ به ۱۵ میلیارد دلار قابل توجه است. این مسیر به کانال پانامای آسیایی هم تعبیر شده است.

ابزار نظامی در راهبرد بزرگ چین، همانطور که در اسناد بالادستی و اظهارات مقامات عالیه چین مشهود است؛ اصلاح و نوسازی و قوی سازی ارتش از یک صحنه جنگ به صحنه‌های جنگ در مناطق مختلف جهان، از دفاع ساحلی به سوی ترکیبی از دفاع ساحلی و حفاظت از دریاهای باز، و از دفاع هوایی سرزمینی به سوی دفاع و حمله و ایجاد نیروی دفاع هوا - فضا می‌باشد. در این ارتباط همکاری نظامی‌با کشور روسیه به صورت مشارکت جامع استراتژیک و با آمریکا مدل جدیدی از "روابط نظامی‌کشورهای اصلی" در چارچوب گفتگوهای دفاعی، همکاری و تبادلات، مکانیسم اعتمادسازی و پرهیز از خطر و مدیریت بحران‌هاست.

در این راستا، تلاش چین در راه ابریشم دریایی قرن ۲۱ در برابر تاکید آمریکایی‌ها بر مدیریت چین در آبراه‌های بین المللی، که اهرم قوی آمریکایی‌ها با نیروی دریایی قدرتمند و محل عبور نیمی از تجارت و نفت چین است، حایز اهمیت می‌باشد. چین در دفاع سرزمینی خود دست به تقویت ارتش خود زده و بودجه نظامی را از ۱۰۰ میلیارد دلار به حدود ۳۰۰ میلیارد دلار رسانده است و تاکنون به سه ناو هواپیمابر دست یافته است؛ و با قدرت موشکی خود و ساخت جزایر مصنوعی و نظامی سازی آن، سعی در تقویت و حفظ سرزمین خود دارد. امنیت دریایی چین با ایجاد بنادر مناسب و آبراه امن و موثر و اتصال آنها در مسیر کمربند راه انجام شده است. برای عدم مخاطره نفت و گاز و کالای مورد نیاز و عدم وابستگی به دریای جنوبی چین، چین خطوط نفت و گاز خود را در شرق آسیا با همکاری کشور میانمار ایجاد نمود و عملا با کاستن نیاز به دریای جنوبی چین، دسترسی به اقیانوس هند برقرار شد. و یا در اتصال به خلیج فارس و دریای عمان، کریدور   چین - پاکستان و بندر گوادر که یک طرح امنیتی - اقتصادی است؛ ارتباط چین از طریق پاکستان با منطقه برقرار می‌شود و هزینه این کریدور بیش از ۵۰ میلیارد دلار می‌باشد. بندر مونگلا در بنگلادش باب دیگری در اقیانوس هند برای چین می‌گشاید و نزدیکی آن به بندر کلکته هند و سپس در ادامه موقعیت دو بندر مونگلا و گوادر در دو سوی هند قابل توجه است و همچنین بندر هامبانتاتو به دلیل عدم توان از پرداخت وام چین به مدت ۹۹ سال به شرکت چینی واگذار شده است؛ قابل توجه است. پس از اقیانوس هند و خلیج فارس چینی‌ها به آفریقا هم توجه داشته و بندر جیبوتی در شاخ آفریقا در مسیر خلیج عدن از باب المندب در دریای سرخ و مسیر مهم عبور نفت و گاز مهم شد؛ به ویژه که آمریکا، فرانسه و ژاپن نیز در جیبوتی پایگاه نظامی دارند. این بندر به عنوان پایگاه نظامی چین در سال ۲۰۱۷ افتتاح شد و ظرفیت پذیرش ناوهواپیمابر را هم دارد؛ ولی اهمیت این بندر به عنوان سکوی پرتاب چین به منطقه نیز با ایجاد راه آهن برقی به اتیوپی با ۴۴ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری قابل توجه است.

چین به دلیل همکاری خوب با اسرائیل و لزوم حضور در خاورمیانه پروژه توسعه بندر حیفا را که شلوغ ترین بندر و پایگاه اصلی ناوگان دریایی اسرائیل است، برنده شده است. بدین ترتیب دسترسی به دریای مدیترانه فراهم می‌گردد و یا در طراحی جاده ابریشم قطبی علاوه بر ایجاد معبرهای جدید تنفسی برای چین، موقعیت ژئوپلیتیک آن علاوه بر ژئواکونومی و همسایه شدن با آمریکا، تنگه برینگ، از طریق روسیه و تحرکات ناوها و زیردریایی‌ها می‌تواند جبهه جدیدی را علیه آمریکا باز کند و  همچنین می‌تواند وابستگی به کانال های سوئز و پاناما را بسیار کم کند. ساخت باند های فرودگاه و ساخت بندر جدید در نزدیکی بندر اصلی خلیفه در ابوظبی و نزدیکی به پایگاه‌های آمریکا از جمله پایگاه هوایی الظفره دسترسی چین در خاورمیانه را بسیار زیاد می‌کند. در این ارتباط یقینا آمریکایی‌ها با تحرکات خود سعی داشته اند تا مانع اقدامات چین شوند؛ چراکه از نگاه آنها، چین به دنبال ۵ پایگاه دریایی اصلی و ۱۰ پایگاه لجستیکی در خاورمیانه و آسیای جنوب شرقی است.

سایر راهبردهای بزرگ

در رویارویی راهبرد بزرگ آمریکا و چین، سایر مراکز قدرت نیز راهبرد بزرگ خود را مطرح کرده اند که با توجه به لزوم اطلاع از آنها برای طراحی دقیق راهبرد بزرگ ج.ا.ا به طور مختصر اشاره می‌شود. روسیه راهبرد بزرگ خود را در قالب حکم پوتین رئیس جمهور در مارس۲۰۲۰ به عنوان یک قدرت بزرگ اوراسیا، اروپا و اقیانوس آرام در جهان چند قطبی و خواهان نظم جهانی عادلانه و پایدار بر اساس چندجانبه‌گرایی و رد هژمونی در امور بین‌الملل عنوان کرده است. به عبارتی راهبرد بزرگ روسیه در سطح منطقه‌ای و جهانی "اورآسیای بزرگ و یکپارچه" است. راهبرد بزرگ اتحادیه ملل جنوب شرقی آسیا، آسه آن، مصوب سران در سال ۲۰۱۹ با توجه به دو مرکز مهم و پویای رشد اقتصادی یعنی اقیانوس هند و آسیا - پاسیفیک برای دهه‌های آینده، همگرایی و اتصالات منطقه ای با تاکید بر مرکزیت آسه آن و همکاری به جای رقابت و دشمنی و تلاش برای توسعه و رفاه برای همه و اهمیت حوزه دریایی است. به عبارتی با تاکید بر مرکزیت آسه آن، ضمن استقبال از حضور قدرت‌های بزرگ در منطقه پویای ایندو پاسیفیک، تاکید شده است که شرق آسیا منطقه رشد و توسعه اقتصادی و نه منطقه منازعه است و قدرت های بزرگ باید از دشمنی و ایجاد تنش در منطقه به شدت پرهیز نمایند.

اروپا هم در سطح ملی و اتحادیه نفوذ موثری در منطقه شرق آسیا پیدا کرده و به دنبال نقش موثرتر با نهاد سازی است. در راهبرد جهانی اتحادیه در سال ۲۰۱۶ و اسناد سیاست خارجی با افزایش تنش در منطقه، بین رونق اروپا و امنیت آسیا ارتباط مستقیمی ملاحظه شده است. به عبارتی راهبرد بزرگ اروپا با توجه به اهمیت شرق آسیا، "مشارکت جامع راهبردی اقتصادی و امنیتی" است. ژاپن راهبرد بزرگ خود را تحت عنوان " ایندو – پاسیفیک آزاد و باز"  در سال ۲۰۱۶ مطرح نمود. هدف عمده تثبیت و ارتقای جایگاه اقتصادی ژاپن و مهار قدرت فزاینده چین است. برای نمونه ژاپن در برابر بانک سرمایه‌گذاری زیرساخت آسیا با ۱۰۰ میلیارد دلار، طرح زیرساخت با کیفیت خود را با ۱۱۰ میلیارد دلار با کمک بانک توسعه آسیایی مطرح کرد. ژاپن از مشارکت ترانس پاسیفیک برغم خروج آمریکا، با طرح جایگزین "موافقت نامه جامع و مترقی مشارکت ترانس پاسیفیک" در برابر طرح مشارکت اقتصادی جامع منطقه ای با حمایت چین، پیگیری نمود. و در حوزه امنیتی هم ترتیبات امنیتی با آمریکا به عنوان ستون اصلی امنیت ژاپن دنبال شد.

راهبرد بزرگ هند، اگرچه دولت راهبردی ارائه نکرده است، ولی توسط کنگره و برگرفته از گزارش ژنرال بازنشسته هدا در سال ۲۰۱۹ هند را قدرت جهانی در حال ظهور و بزرگترین دموکراسی جهان دانسته که در چشم انداز راهبردی جهان، رقابت قدرت‌های بزرگ و چند قطبی شدن میان قدرت‌های اصلی چین روسیه و آمریکا رو به افزایش است. هند به عنوان بازیگر هدایت کننده و رهبر با دیپلماسی فعال در رابطه با آمریکا بر اساس احترام متقابل و ارزشهای دموکراتیک و اولویت چارچوب راهبرد ایندو – پاسیفیک و تجارت و سرمایه گذاری مطمئن اقدام خواهد نمود. در تعامل با چین امنیت منطقه‌ای تامین شود؛ اگرچه رقابت استراتژیک با چین حتمی است؛ ولی مشارکت تجاری موفق دو کشور نیز باید دنبال شود. به عبارتی راهبرد بزرگ هند "مشارکت جامع راهبردی اقتصادی و امنیتی" در دو اقیانوس مهم هند و آرام است.

راهبرد بزرگ جمهوری اسلامی ایران به عنوان قدرت میانه در منطقه غرب آسیا نیازمند طراحی و اعلام عمومی است. جمهوری اسلامی ایران حسب چشم انداز بیست ساله در افق 1404 و بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی ایران در راستای خودسازی، جامعه پروری و تمدن سازی و سند تحول دولت سیزدهم و با امعان نظر به راهبردهای بزرگ سایر کشورها و بویژه با توجه به اهمیت شرق آسیا در قرن 21 و جایگاه کشورمان در غرب آسیا، نیازمند تبیین اهداف، روش ها و ابزارها در این راستا است. به عبارتی راهبرد بزرگ پیشنهادی می‌تواند ترکیبی، متوازن، پویا و هوشمند و در جهت احیای تمدنی اسلامی - ایرانی و با اولویت وحدت میان آسیای شرقی و غربی باشد.

 محمد خوش هیکل آزاد، کارشناس ارشد مرکز مطالعات سیاسی و بین المللی

 (مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاه‌های مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی نیست)

 

متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است
نظم مترنیخی (۱۸۴۸-۱۸۱۵) یکی از موفق‌ترین تلاش‌های تاریخی برای ایجاد صلح پایدار پس از آشفتگی‌های جنگ‌های ناپلئونی بود.
رده‌بندی دولت‌ها به لحاظ کارکردی عبارت است از: ۱- دولت هژمون، ۲- دولت قوی، ۳- دولت کارکردگرای رفاه و امنیت ساز ۴- دولت متوسط ۵- دولت ضعیف و ۶- دولت ورشکسته. سور...