کریدور زنگه‌زور، ریشه‌ها و پیامدها برای ایران

۲۲ مرداد ۱۴۰۴
مشاهده ۵۱

 با بهره‌مندی از نظریه‌های ژئوپلیتیک و تجربه زیسته در نظام بین‌الملل آموخته‌ایم، خلاء قدرت خالی نمی‌ماند بلکه همواره توسط رقبا پر می‌شود. توافق آذربایجان و ارمنستان برای احداث کریدور زنگه‌زور با عاملیت و کارگزاری آمریکا، محصول رایزنی دیپلماتیک چند روزه و حتی چند ماه نیست بلکه مجموعه‌ای از مؤلفه‌های گوناگون طی سال‌ها در سطوح ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی زنجیروار کنار هم جمع شده و موجب شکل‌گیری چنین توافقی شده‌اند. بی‌تردید احداث زنگه‌زور برای ایران یک بحران ژئوپلیتیک است.

کریدور زنگه‌زور چه آثاری برای منطقه قفقاز دارد؟

احداث این کریدور منازعه سرزمینی آذربایجان و ارمنستان را کاهش خواهد داد و برای این دو کشور، توافقی ثبات‌زا خواهد بود و زمینه همکاری و صلح پایدار را میان این دو کشور فراهم خواهد کرد. از این جهت احداث زنگه‌زور برای ایران به واسطه صلحی که میان دو همسایه شمالی ایجاد می‌کند، مفید است. از سویی دیگر اما کریدور زنگه‌زور توازن قدرت منطقه‌ای را به سود آذربایجان، ترکیه، آمریکا و رژیم اسرائیل و به ضرر ایران و روسیه تغییر خواهد دارد. زنگه‌زور نفوذ روسیه و ایران را در قفقاز کاهش می‌دهد و بر نفوذ آمریکا، ترکیه و اسرائیل در قفقاز جنوبی خواهد افزود. کارگزاری آمریکا در کریدور زنگه‌زور، در آینده امکان استقرار ناتو را در مرزهای شمالی ایران فراهم خواهد ساخت. علاوه بر آن راه ارتباطی ایران به اروپا محدود و تحت نظارت آمریکا، ترکیه و آذربایجان قرار خواهد گرفت. زنگه‌زور، نخجوان جدا افتاده از آذربایجان را به آذربایجان متصل خواهد کرد و به این ترتیب اهرم ژئوپلتیکی ایران نسبت به آذربایجان از بین خواهد رفت. اگرچه این کریدور قراردادی میان ارمنستان با آمریکاست و هر کشوری مختار است تا بخشی از خاک خود را در اختیار کشور خارجی اجاره دهد؛ اما نتیجه عملی کارگزاری آمریکا بر کریدور زنگه‌زور، حائل شدن آمریکا میان ارمنستان و ایران است. پس ایران در عمل یکی از همسایگان خود را نیز از دست خواهد داد و برای اتصال به اروپا از خاک ارمنستان؛ لاجرم از دالان (تجاری)آمریکایی باید عبور کند. کریدور زنگه‌زور را باید نتیجه فرایند سیاسی و اقتصادی بدانیم که طی سال‌های اخیر در منطقه قفقاز در قالب روندهای آینده‌ساز شکل گرفته بودند و حالا پس از سال‌ها، مجموعه روندها به بار نشستند و میوه زنگه‌زور را برای بازیگران منتفع به بار نشاندند. این روندها که در واقع ریشه‌های کریدور زنگه‌زور هستند کدامند؟

 ١- در سطح سیستمیک، زنگه‌زور محصول دوران گذار از نظم قدیم به نظم جدید بین‌المللی است. حاملان نظم قدیم و قدرت‌های نوظهور در نظام بین‌الملل هر کدام در صدد نفوذ در زیرسیستم‌ها برای سهم‌خواهی و تثبیت موقعیت خود در نظم آتی بین‌المللی هستند.

٢- ارتقاء جایگاه ژئوپلیتیکی روسیه و جذابیت‌های ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک قفقاز جنوبی برای قدرت‌های غربی و رژیم اسرائیل، طی سال‌های گذشته موجب توجه قدرت‌های رقیب به این منطقه شده است.

٣- کاهش نفوذ ژئوپلیتیکی روسیه در قفقاز، متعاقب حمله روسیه به اوکراین و گسترش ارتباطات سیاسی کشورهای حوزه قفقاز با اروپا و آمریکا نیز زمینه‌ساز این تحول ژئوپلتیک بوده است.

٤- کاهش نفوذ ژئوپلیتیکی ایران در قفقاز نیز طی سال‌ها در این تحول نقش داشته است. تعارض ایران با اسرائیل و تقابل فعال ایران با آمریکا، انرژیِ بسیاری از سیاست خارجی ایران به خصوص در 20 سال گذشته گرفته است. بحران‌های مختلف در خلیج‌فارس و ظهور ادواری تهدیدهای مختلف امنیتی در مناطق شرقی ایران باعث شده است تا سیاست خارجی ایران در منطقه قفقاز و آسیای میانی، امکان کنش‌گری فعال نداشته باشد.

٥- نفود بطئی ترکیه در قفقاز و تشکیل محور ترکی-آذری در بطن دور شدن جبری روسیه و ایران از قفقاز جنوبی نیز زمینه ساز این تحول ژئوپلیتیک در منطقه قفقاز شده است.

۶- دو قطبی شدن نظام بین‌الملل پس از جنگ اوکراین و ضمیمه کردن ایران به روسیه در جنگ اوکراین موجب غلطیدن آذربایجان و ارمنستان به جبهه غربی شده است.

۷- نتیجه این تحولات، ائتلاف منطقه‌ای نانوشته میان آمریکا-اسرائیل-ترکیه-آذربایجان و کشورهای عربی هم‌پیمان آمریکا شده است و برای ارمنستان نیز در این فضا و تنهایی استراتژیک، «غیر تسلیم و رضا، کو چاره‌ای»

8- کریدور زنگه‌زور، مصداق جدیدی برای فرایند «کنارگذاری ایران» از کریدورهای مهم منطقه‌ای نیز هست که سال‌هاست در محیط پیرامونی ایران آغاز شده است( مفهوم بی ربط شدگی Irrelevance)

۹- با توجه به تحولات منطقه‌ای پس از ۷ اکتبر و کلان پروژه اسرائیل برای تضعیف ایران و جبهه مقاومت، احتمالأ لابی‌های صهیونیستی نیز در پشت پرده نقش ویژه‌ای در توافق میان آذربایجان و ارمنستان با عاملیت آمریکا ایفا کرده‌اند( استقبال سریع بنیامین نتانیاهو از توافق!)

۱۰- غالب شدن گفتمان «صلح از طریق تجارت پایدار» ارمنستان و آذربایجان را به این نتیجه رسانده است که حل منازعه تاریخی میان آنها از طریق «درون‌گذاری در شبکه تجارت بین‌المللی» تسهیل خواهد شد و به این ترتیب به کارگزاری آمریکا در احداث و مدیریت کریدور زنگه‌زور رضایت داده‌اند.

توصیه‌های سیاستی برای ایران

۱- انفعال در قفقاز به دلائلی که گفته شد می‌تواند فرایند «کنارگذاری ایران» را در این منطقه تقویت نماید.

۲- تعادل‌بخشی در سیاست خارجی ایران نسبت به محیط‌های پیرامونی نیازمند حل ابرچالش سیاست خارجی ایران طی دو دهه اخیر یعنی تعارض بر سر مسئله هسته‌ای با آمریکا است.

۳- تقویت روابط دو جانبه ایران با ترکیه و روسیه با دستور کار جامع ؛ نفوذ منطقه‌ای ایران در قفقاز را حفظ و تقویت می‌کند.

۴- حضور اسرائیل در قفقاز جنوبی اکنون بیش از گذشته برای ایران تهدید سرزمینی محسوب می‌شود.

۵- در آینده تقویت «پان‌ترکیزم» در قفقاز جنوبی هم‌وزن حضور اسرائیل در قفقاز برای ایران تهدید‌آفرین خواهد بود.

۶- سیاست خارجی ایران در منطقه قفقاز به تدریج ابعاد امنیتی به خود گرفته است و به نظر می‌رسد نیازمند تصمیمات کلان و در سطوح بالاست.

۷- سیاست خارجی ایران در قفقاز همواره بر اساس الزامات ژئوپلتیک بوده است؛ بنابراین عمل‌گرایی در این منطقه سهل‌تر از سایر مناطق است. مهارت و تجربه دکتر لاریجانی دبیر جدید شورای عالی امنیت ملی در کنش‌های عمل‌گرایانه و فعالانه می‌تواند کانال‌های باقی مانده ایران در قفقاز را حفظ و تقویت نماید.

سید محمد حسینی، کارشناس ارشد مرکز مطالعات سیاسی و بین المللی

  (مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاه‌های مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی نیست) 

متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است