در دهه دوم هزاره سوم گسترش ناتو به شرق به یکی از چالش های تعیین کننده در روابط روسیه و غرب تبدیل شد. یکی از دلائل اعلامی عملیات ویژه ارتش روسیه در اوکراین جلوگیری از عضویت این کشور همسایه در ساختارهای یورآتلانتیک بود. ولی بحران اوکراین موجب درخواست عضویت غیر منتظره دو کشور نوردیک دیگر (فنلاند و سوئد) در پیمان آتلانتیک شمالی شده که فرآیند عضویت دو کشور در اجلاس اخیر ویلنیوس کامل شد.
در حالی که بیش از 16 ماه از نزاع اوکراین میگذرد؛ نشست سران پیمان آتلانتیک شمالی با حضور ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو روزهای 21 و 22 آذر 1401 تیر ماه برگزارشد و رهبران فنلاند و سوئد نیز به عنوان کشورهای دعوت شده برای پیوستن به این سازمان در این نشست شرکت نمودند. در اجلاس ویلنیوس علاوه بر جنگ روسیه و اوکراین، اجرایی نمودن مفاهیم استراتژیک جدید ناتو، امنیت انرژی، حفاظت از زیرساخت های حیاتی و تلاش های ناتو برای ایجاد ظرفیت و تقویت انعطاف پذیری در جمهوری مولداوی، گرجستان و بوسنی و هرزگوین بررسی و ابعاد مختلف آن مورد تبادل نظر قرار گرفت و در پایان بیانیه ای نیز صادر شده که از کشورمان خواسته است تا باصطلاح حمایت از روسیه در جنگ با اوکراین را متوقف نماید.
همواره دولت ها به دفاع و امنیت خود علاقه مند هستند، زیرا محیط امنیتی استراتژیک بین المللی در نتیجه پیچیدگی تعامل و وابستگی متقابل پدیدهها و فرآیندهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، نظامی، جمعیتی و زیست محیطی در جهان در حال تغییر مداوم است، لذا دولت ها با استفاده از منابع انسانی، مادی، مالی و اطلاعاتی در دسترس هر یک به صورت جمعی، یک سیاست امنیتی و دفاعی مشترک اتخاذ میکنند که اتحادیه اروپا از این نظر، یک نمونه است، یک نهاد بینالملل سیاسی-اقتصادی بیندولی که سیاست امنیتی و دفاعی خاص خود را دارد.
در این شرایط بر کسی پوشیده نیست که جنگ روسیه و اوکراین به انسجام ناتو کمک شایان نموده و جناح شرقی ناتو را بیش از هر زمان دیگر امنیت خود را وابسته به نقش آفرینی آمریکا با محوریت ناتو می دانند و اجلاس ویلنیوس فرصتی مجدد برای ارزیابی آخرین وضعیت اوکراین و ضرورت تقویت نیروهای این سازمان در منطقه پیرامونی دریای سیاه می دانند. لذا رهبران کشورهای ناتو در این اجلاس بر اتحاد کشورهای پیمان برای انطباق ائتلاف با واقعیت های جدید همانطور که در مفهوم استراتژیک جدید تصویب شده در مادرید تعریف شده بود، که در آن روسیه مهم ترین خطر برای امنیت یورو آتلانتیک است، تاکید کرده و بار دیگر بر اولویت سیاسی، امنیتی و اهمیت استراتژیک دریای سیاه توجه خاص نمودند.
بنظر می رسد عملیات ویژه روسیه در اوکراین به اهداف پیچیده امریکا در اروپا در ابعاد توسعه ناتو به شرق؛ وابستگی بیشتر دفاعی و امنیتی قاره سبز به آمریکا و بویژه تقویت نظامیگرایی با توسعه صنایع نظامی غرب کمک شایان نموده است. لذا جنگ اوکراین با حمایت تمام عیار غرب از کی یف تا تثبیت اهداف توسعه طلبانه محور واشنگتن – لندن ادامه خواهد یافت . البته ناتوانی رهبران ناتو در ارائه یک جدول زمانی مشخص برای الحاق اوکراین به این ائتلاف، بیش از همه زلنسکی را متعجب نمود.
رهبران ناتو در بیانیه اجلاس سران با دقت بیان شده اعلام کردند ما در موقعیتی خواهیم بود که در صورت موافقت متحدان و برآورده شدن شرایط، از اوکراین برای پیوستن به ائتلاف دعوت کنیم. اعضای ناتو از این جمله راضی بودند که کمترین مخرج مشترک یافت شده توسط 31 کشور عضو بود، زیرا ایالات متحده و آلمان می خواستند از هرگونه مسئولیت یا انتظارات نادرست جلوگیری کنند و تنها خبر خوب برای اوکراین این بود که رهبران ناتو توافق کردند که برنامه اقدام الحاق را از مسیر اوکراین حذف کنند.
ولودیمیر زلنسکی سه شنبه شب در سخنرانی در مرکز شهر ویلنیوس از دعوت نشدن اوکراین برای پیوستن به ناتو خطاب به حاضران ابراز ناامیدی کرد و پرسید:« آیا این آرزوی بیش از حد است؟ امروز با ایمان به تصمیم، با ایمان به شرکا، با ایمان به ناتوی قوی، ناتویی که دریغ نمیکند، زمان را تلف نمیکند و به هیچ متجاوزی نگاه نمیکند»
تغییر لحن رئیس جمهور اوکراین پس از آن صورت گرفت که برخی از نزدیک ترین متحدان کی یف نشان دادند که انتقاد عمومی او از حد فراتر رفته است. البته زلنسکی با فرو بردن خشم خود از نبود جدول زمانی برای الحاق، گفت که نتایج نشست به طور کلی خوب بود و از تنوع اعلامیهها در مورد کمک های نظامی جدید از سوی متحدان غربی استقبال کرد. یکی از این اعلامیهها از سوی G7 منتشر شد که اعلام کرد در تلاش است تا حمایت پایدار خود از اوکراین را رسمیکند. و تعهدات امنیتی در قبال اوکراین بخشی از یک استراتژی بلند مدت برای حمایت از کی یف است.
بر کسی پوشیده نیست که پس از نشست ویلنیوس، چالش برداشتن گام های مستمر در جهت تحقق وعدهها خواهد بود. به ویژه، اعضای جناح شرقی ناتو میخواهند از انجام همان اشتباهی که پس از نشست بخارست در سال 2008 رخ داد، یعنی زمانی که برای اولین بار گفته شد که اوکراین عضو ناتو خواهد شد و چندان پیگیری نشد؛ اجتناب کنند .با این حال، این ترس وجود دارد که در مقطعی که مذاکرات با روسیه آغاز شود و ناتو به عنوان وجه المصالحه روی میز مذاکره روسیه، اوکراین و غرب قرار گیرد؛ پیگیری جدید صورت نپذیرد.
البته ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو تکرار کرد مذاکرات برای حل مناقشه در اوکراین تنها زمانی انجام میشود که اوکراین برای مذاکره آماده باشد و همانطور که بارها و بارها گفته ام - هیچ چیز در مورد این بحران بدون اوکراین نیست.
به هر حال عملیات ویژه روسیه در اوکراین را باید پایان رویای خودمختاری دفاعی و امنیتی اروپا ارزیابی نمود که کفه ترازو در بین رهبران اروپایی را به نفع جناح پروآتلانتیک به نحو تعیین کننده تغییر داد. امروزه جناح شرقی ناتو حداقل کشورهای مرکز و شرق اروپا و حتی کشورهای کاملا بیطرف نوردیک را بیش از پیش بر ضرورت تقویت تعامل با ناتو به پرچمداری آمریکا وادار نموده است. تاکید و گرایش جدی این کشورها به نوسازی تجهیزات نظامی با تجهیزات امریکایی ملموس میباشد و اقدام مسکو در اوکراین بهترین گزینه برای پرتاب اروپا به دامان آمریکا از منظر دفاعی و امنیتی بود و ناتو را از مرگ مغزی نجات داد.
ارائه ارزیابی در این زمینه بیش از همه به چگونگی پایان بحران اوکراین و بازگشت روسیه به مرحله احیاء و بازسازی روابط با غرب و اروپا بر میگردد. البته در حال حاضر تلاش هایی از سوی طرفین برای پایان دادن به منازعه با مذاکره و گفتگو شروع شده ولی به نتیجه رسیدن آن مشروط به بروز اراده رهبران سیاسی دو طرف بویژه پوتین و زلنسکی میباشد.
علی بمان اقبالی زارچ، کارشناس ارشد اورآسیا
(مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاههای مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی نیست)