چشم انداز آتی روابط بین الملل

۱۲ شهریور ۱۴۰۱
مشاهده ۲۴۳۱

روابط بین الملل یا روابط بین کشورها، همواره از نظم خاصی برخوردار بوده است. طی چند قرن گذشته، توافقات کوتاه مدت، باعث آرامش و صلح شده و رقابت و زیاده خواهی تعدادی کشورها باعث جنگ شده است. با پایان جنگ جهانی دوم، نظم جدیدی بر مبنای دو قطب شرق و غرب شکل گرفت که متعاقبا منجر به جنگ سرد و در نهایت، به فروپاشی قطب شرق با محوریت شوروی سابق شد. برای سه دهه گذشته روابط بین الملل درگیر شکل دهی جدیدی به روابط بین الملل بود که با حمله روسیه به اوکراین و تشدید جنگ توسط امریکا و انگلیس علیه روسیه به همراه پیمان نظامی ناتو و اتحادیه اروپایی در حال گذار برای شکل دهی نظم جدیدی در روابط بین الملل هستیم.

          سوال مهمی‌که برای نخبگان سیاسی می‌تواند مطرح باشد چشم انداز نظم آتی روابط بین الملل چگونه است؟ قطعا پاسخ نمی‌تواند منتهی به یک اندیشه باشد ولی می‌توان چند محتمل را مورد اشاره قرار داد. با توجه به تجربه تاریخ بعد از جنگ جهانی دوم؛ غربی‌ها به رهبری امریکا یا جهان لیبرال دمکراسی، در توسعه نفوذ جغرافیایی نه تنها در اقصی نقاط جهان بلکه در قاره اروپا که معمولا محل مناقشات بین المللی است موفق بوده است. دور زمانی نبود که آلمان تقسیم شده به شرقی و غربی، مرز بین دو قطب متضاد سیاسی بود اما امروز شاهد اوکراین تقسیم شده به عنوان مرز بین روسیه از یک سو و و کشورهای غربی به رهبری امریکا از سویی دیگر هستیم.

هنوز مشخص نیست روسیه موفق به مقاومت در مقابل پیشروی غرب به طرف شرق خواهد شد یا نه. آنچه مشخص است روسیه در حالت تدافعی و غرب در حالت تهاجمی در مواجه با یکدیگر هستند که خود بیانگر احتمال آتی، مبنی بر تفوق غرب بر روسیه خواهد بود. از آنجایی که کشورهای غربی، سه کشور روسیه، چین و جمهوری اسلامی را به عنوان چالش، در اسناد راهبرد امنیتی مطرح می‌کنند، با درگیر کردن روسیه در اوکراین، چین در تایوان و جمهوری اسلامی در پرونده هسته ای، عملا و علنا مقابله را آغاز کرده اند. آیا غرب موفق خواهد شد یا خیر، به کشورهای آسیایی یا کشورهای در جغرافیای شرق بستگی دارد.

چین، روسیه و ایران از قدرت نظامی انفرادی برای مقابله با مجموعه غرب برخوردار نیستند ولی در صورت تجمیع، قادر به ایجاد توازن برای همزیستی مسالمت آمیز و بازدارندگی هستند. روسیه با 3 درصد اقتصاد جهان درصورت عدم فروش انرژی به مشتریان غربی، در دراز مدت با مشکلات اقتصادی مواجه خواهد شد و چین نیز علیرغم قدرت‌یابی اقتصادی و نظامی، در صورت تحریم تولیدات چین توسط غرب، عملا با از دست دادن بازار و درآمد، چه بسا با توجه به جمعیت بالای یک میلیارد، با مشکلات داخلی مواجه شود. روند در کشورهای شرقی برای مقابله با ایجاد مانع برای پیشروی لاکپشتی غرب با چشم اندازی موفق پیش بینی نمی‌شود مگر همچون ناتو دست به ایجاد اتحادیه نظامی در آسیا بزنند. این کار نیز دیر به نظر می رسد زیرا دو کشور هند و ژاپن در اتحادیه‌هایی با غرب در حال ادغام شدن هستند و دیگر کشورهای آسیایی نیز تمایلی برای مقابله و مخالفت با غرب نشان نمی دهند.

تنها راه پیشگیری از توسعه دخالت غرب به نظر نویسنده این است که از ادغام و درهم تنیدگی سیاست دفاعی و خارجی دو کشور انگلیس و امریکا جلوگیری به عمل آید.  امریکا هیچگاه در جنگ در اروپا و غرب آسیا و کلا آسیا بدون همراهی کشور انگلیس شرکت نکرده است و آخرین آن تجاوز مشترک دو کشور در عراق و یمن است. انگلیس و امریکا بدلیل "درهم تنیدگی سیاست اتمی و اطلاعاتی و نظامی" در ایجاد تنش در روابط بین الملل مشترکا اقدام می‌کنند. اخیرا شکاف هایی بین دو کشور برای ایجاد تنش در روابط بین الملل، در سوریه و افغانستان مشاهده شده است ولی در اوکراین مشارکت دو کشور انگلیس و امریکا مجددا فعال شد. اگر بتوان مشارک انگلیس و امریکا برای ایجاد تنش در روابط بین الملل را مخدوش کرد، می‌توان نسبت به چشم اندازی مسالمت آمیز در روابط بین الملل خوشبین بود.

از آغاز جنگ اوکراین، بیش از 3 بار نخست وزیر انگلیس به کیف پایتخت اوکراین رفته است. هرچند اتحادیه اروپایی و آلمان و فرانسه خواهان پایان جنگ و مذاکره برای صلح هستند، انگلیس و امریکا بر طبل جنگ می‌کوبند و خواهان سقوط ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه و تجزیه روسیه هستند. انگلیس با ایجاد تنش در هنگ کنگ چین و عبور ناوگان از تنگه تایوان و ایجاد اتحادیه نظامی‌با استرالیا و ژاپن و هند، تنش با چین را در دستور سیاست خارجی و نظامی قرار داده است. با کمی دقت به نظم جهانی آنگلوساکسونی متشکل از انگلیس و امریکا در روابط بین الملل پی می‌بریم. اختلاط آنگلوساکسون موجبات بسیاری از ناآرامی‌ها در روابط بین الملل را فراهم کرده است که با ایجاد شکاف بین دو کشور انگلیس و امریکا می‌تواند در شکل دهی نظم آتی جهانی نقشی مفید داشت.

در سال 2024 میلادی قراردادی تحت عنوان "مک موهان" باید برای تمدید ده ساله، بین دو کشور انگلیس و امریکا امضا شد. این توافق از بعد از جنگ جهانی دوم، هر ده سال امضا شده و هر بار هم دولت انگلیس با ترفند و زیرکی، علی رغم مخالفت کنگره موفق به امضا آن شده است. طبق توافق، نظامیان انگلیس به سلاح های اتمی امریکا و منابع اطلاعاتی امریکا دسترسی خواهند داشت. همین امر باعث نفوذ بسیار زیاد انگلیس در تعیین راهبرد سیاست خارجی امریکا خواهد شد. دو سال تا سال 2024 فرصت است تا جامعه جهانی به خصوص کشورهایی که از اقدام مشترک آنگلوساکسون یعنی انگلیس و امریکا ضربه خورده اند، با آگاه‌سازی اذهان عمومی و دیپلماسی و لابی در کنگره و مجلس انگلیس، از امضای توافق مک موهان در سال 2024 جلوگیری به عمل آورند. در غیر این صورت، نظم متشنج آنگلوساکسونی تا سال 2034 ادامه خواهد داشت و چه بسا جهان شاهد مناقشات بیشتری با تبعات علیه حقوق بشر و آوارگی آنچه در افغانستان، سوریه، عراق و اوکراین رخ داد باشد.

 

سید وحید کریمی، کارشناس ارشد مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی

متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است