بحران اوکراین و ژئوپلیتک اوراسیا

۷ شهریور ۱۴۰۱
مشاهده ۳۳۱۱

 از نیمه دوم قرن بیستم چند تحول اساسی و یا بهتر بگوییم زلزله سیاسی نظیر پیروزی انقلاب اسلامی ایران، فروپاشی اردوگاه کمونیسم، اشغال عراق و افغانستان و غیره در جهان رخ داده است  که منجر به تبدیل اوراسیا به کانون رقابت و منازعه با هدف تعیین کنندگی ژئوپلیتیک در هزاره سوم شده است و بحران اوکراین نقطه عطفی در این موضوع می‌باشد. با فروپاشی شوروی نظم بین‌المللی از ساختار دوقطبی وارد دوران گذار شد. در دوران گذار برخی از اندیشمندان رئالیسم روابط بین‌الملل نظم جدید را تک قطبی، برخی از لیبرال‌ها چند قطبی و با تغییر ماهیت قدرت و ظهور چهره‌های جدید قدرت، برخی در مورد نظم تک-چند قطبی نظام بین‌الملل سخن گفتند. 

فقدان اجماع پیرامون ماهیت نظم بین‌المللی در این دوران باعث شد تا بسیاری از نظریه‌پردازان و محققان روابط بین‌الملل از این دوران با عنوان دوران گذار نام ببرند. با ظهور چین به عنوان یک قدرت بین‌المللی و رشد شتابان این کشور در عرصه‌های مختلف چشم‌انداز نظم جدید بین‌المللی بر اساس محوریت چین و امریکا مطرح گردید. برخی نظم دومحوری بر اساس نقش‌آفرینی چین و امریکا را اکنون تثبیت شده می‌دانند و برخی دیگر شرایط بین‌المللی را در حال گذار به سوی این نظم ترسیم کرده‌اند. پیش از جنگ اوکراین، نظم سه قطبی بر اساس محوریت چین و روسیه و امریکا نیز از سوی برخی از تحلیل‌گران مطرح می‌شد. حتی اتحاد استراتژیک روسیه با چین و نظم دوقطبی / محوری بلوک غرب در مقابل بلوک شرق نیز ترسیم می‌شد.  

روسیه در شرایط جدید از امکان تداوم تعامل با غرب ناامید شده و بر اساس رئوس اعلامی راهبرد جدید سیاست خارجی کرملین برای جهان چند قطبی تلاش می نماید و معتقد است که یکی از این قطب ها می‌تواند به رهبری روسیه و مشارکت کشورهای آمریکای لاتین، آفریقا، جنوب آسیا و خاورمیانه باشد. با گذشت بیش از ۱۷۰ روز از منازعه مرموز اوکراین و در شرایط جدید مولفه‌های زیادی مورد توجه است که در ادامه به نمونه‌هایی اشاره خواهد شد:

- بحران اوکراین رقابتی بین غرب و روسیه یا شرق است، گفتمان مشترک ناتو، پیروزی کیف با حمایت لجستیک بدون مداخله است. البته تعدادی از اعضای ناتو بدلیل بحران انرژی اختلاف رفتاری دارند و عده ای بدنبال صلح و راه حل مذاکراتی هستند.

- این جنگ رقابتی ژئوپلیتک برای تسلط بر اورآسیا است که دارای ظرفیت عظیمی می‌باشد به ویژه با حضور کشورهایی چون چین، روسیه، ایران و ترکیه و غیره. البته در این فرایند، برای روسیه  اوکراین را فعال نمودند، برای چین بحث تایوان مطرح است و ایران را با تحریم ها مشغول نموده اند.

- این بحران فرصت های گوناگونی برای ایران دارد. مجموعه ای از کشورها که به قطعنامه ضد روسی رای نداند ظرفیت همکاری برای کشورمان دارد. همچنین رویکرد ضد روسی اسراییل فرصتی برای تثبیت صلح و ثبات در سوریه و کنشگری بیشتر ایران است.

- روسیه و چین دو نامزد برای قرار گرفتن در راس اردوی ضد غرب هستند. مشکلاتی چون تمرکز چین بر توسعه اقتصادی و علمی و عدم فعالیت سیاسی و امنیتی نقص مهمی است.  مشکل  روسیه در  مناطق پیرامونی بویژه اوکراین و طولانی شدن عملیات نظامی است و فعلا به وجهه نیروی زمینی و زرهی اش لطمه جدی وارد شده است.

- از دیگر عوارض بحران توسعه خطرناک ناتو و افزایش بودجه نظامی همراه با افزایش ۱۲۰ هزار نیروی ناتو در اروپا می‌باشد. در این حالت تحرکات ناتو در دیگر مناطق نظیر شرق و جنوب آسیا پیش بینی می‌شود.

- از سوی دیگر افزایش درآمد انرژی روسیه به میزان ۲۰٪ در سال جاری و کوچک شدن ۸ تا ۱۰٪ اقتصاد این کشور مهم است و امکان همکاری با چین مهم است. ولی سهم اقتصادی این کشور در جهان محدود و ۲٪ کل  و سهم چین بیش ۲۱٪ است.همچنین حجم مبادلات چین با آمریکا و اروپا بسیار زیاد و با مازاد قابل توجه همراه است.

- این بحران موجب کمبود عرضه غلات و انرژی شده است و در بحث انرژی سیاست آمریکا ایجاد محدودیت قیمت انرژی با افزایش عرضه است. پیش بینی رکود جهانی جدی است در  عین حال که اوپک پلاس تاحدودی افزایش عرضه داشته است.

- تا به اینجای کار کشورهای خلیج فارس از افزایش قیمت انرژی بیش از یک صد میلیارد دلار برده اند. این روند همچنان ادامه دارد و ترکیه نیز با سیاست آونگی از دو طرف بهره گیری می نماید.

- برای جمهوری اسلامی ایران فرصت تعامل بیشتر بازرگانی و اقتصادی با روسیه فراهم شده است. در عین حال که فعال شدن کریدورهای شمال و جنوب نیز اهمیت فوق العاده ای برای ما دارد و در مجموع همکاری با طرفین بر مبنای منافع ملی اهمیت فراوان دارد.

علی بمان اقبالی زارچ، کارشناس ارشد اوراسیا

   (مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاه‌های مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی نیست) 

متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است