با گذشت دو ماه از جنگ در اکراین و نابودی تمام عیار ظرفیت های کیف و تا حدودی مسکو، طرفین درگیر و کشورهای منطقه و حتی دورتر خود را برای مقابله با منازعه ادامه دار آماده می نمایند. در این مطلب وضعیت و رویکرد این کشورها که بیش از 20 دولت را شامل میشود بررسی می نماییم. البته چند مولفه کلی نظیر بحران انرژی، تورم، کمبود غلات، خصوصا" سخت تر شدن گزینههای ختم جنگ و غیره در مورد تمامیکشورها قاره سبز و جهان در خصوص بحران اکراین وجود دارد:
الف: گروه 14 یعنی کشورهایی که پس از فروپاشی کمونیسم از منطقه شرق و مرکز اروپا به عضویت ناتو در آمده اند که شامل سه دسته بشدت نگران نظیر لهستان، رومانی، جمهوریهای بلتیک؛ کشورهای نگران همانند چک، اسلواک، کرواسی و آلبانی و کمتر نگران که صرفا" مجارستان میباشد و این سه دسته حسب میزان نارضایتی سعی در کمک همه جانبه به اوکراین داشته و بر اعمال تحریم های شدید بر علیه روسیه اصرار دارند.
کشورهای آلبانی و کرواسی نوعی دیگری از نگرانی به مفهوم امکان شروع بحرانی جدید در بالکان غربی و احیاء نزاع های قومی منجمد شده بویژه در بوسنی و کوزوو نیز دارند. تا به اینجای کار از بازندگان این بحران کشورهای کوچک تر پیرامونی دریای سیاه نظیر مولداوی رومانی و بلغارستان میباشند که از نظر روانی، اقتصادی، سیاسی و حتی امنیتی دچار شوک جدی و اساسی شده و بیش از هر زمان خود را در معرض درگیری مستقیم با ابعاد مختلف این بحران و توسعه جغرافیایی جنگ روسیه و اوکراین به سرزمینهای خود میبینند.
ب: گروه 4 شامل کشورهای مولداوی، بوسنی، صربستان و کوزوو که به غیر از صربستان که طرفدار روسیه است، سه دولت دیگر بویژه مولداوی نگرانی عمیق و جدی دارند و در این بین مولداوی بر کمک تمام عیار به زلنسکی و قرار دادن حداکثر ظرفیت خود برای رساندن تجهیزات به ارتش اوکراین اهتمام و اصرار دارد.
ج: ترکیه؛ این کشور نیز به عنوان یکی از از قدرت های منطقه ای در حاشیه دریای سیاه اگرچه توانسته سیاست بیطرفی فعالانه و استفاده از هر دو طرف بحران را دنبال نماید و در عین فروش تجهیزات پهپادی پیشرفته اوکراین و ارسال دیگر تجهیزات نظامی تلاش نموده تا در اجرای تحریمهای مسکو جدی نشود ولی بدون شک این بحران از نظر اقتصادی برای این کشور آثار سوئی را به همراه خواهد داشت که مهمترین آنها میتواند مربوط به حوزه توریسم و صادرات کالا به دو کشور روسیه و اوکراین باشد. در یک نگاه ساده در سال جاری اگر شرایط به شکل موجود ادامه یابد حداقل بیش از ۵ میلیون از توریست روسیه و اوکراین به سمت ترکیه کاهش خواهد یافت. علاوه بر این، شرکت های ترکیه ای در مناطق مختلف روسیه و اوکراین در طرح های مهم تولیدی و زیرساختی سرمایه گذاری نموده و حجم مبادلات این کشور با مسکو و کیف بیش از 20 میلیارد دلار در سال بود که با وقوع بحران حتما" روند کاهشی خواهد داشت.
البته این بحران یک فرصت تنفسی جدیدی را برای سیاست ورزی ترکیه و تلاش برای نزدیکی بیشتر به محور آتلانتیک فراهم نموده است؛ ضمن اینکه این کشور در موضوع میانجی گری بین دو کشور نیز نقش آفرینی محسوسی داشته است. ترکیه با توجه به حضور دیرینه در منطقه و نوع تعاملات گسترده با مسکو و کیف سعی در نوعی میانجی گری بین طرفین دارد ولی شانس این کشور تا حدودی به مواضع کشورهای بزرگ بویژه آمریکا و انگلیس وابسته است.
د: چین؛ این کشور نیز در دو دهه اخیر در قالب پروژه یک راه یک کمربند برنامههای گسترده ای برای همکاری با این منطقه داشته و سرمایه گذاری قابل توجهی در کشورهای پیرامونی دریای سیاه و مرکز و شرق اروپا در قالب 1+17 داشته است. این بحران بدون شک به طرح ها و اهداف توسعه ای چین در این منطقه لطمه جدی زده است. طبق ارزیابیهای نسبی تاکنون چین در قالب ۱۷ به اضافه یک حدود صد میلیارد دلار سرمایهگذاری داشته است و تلاش داشته تا حجم مبادلات با این کشورها را به نزدیک ۲۰۰ میلیارد دلار در سال برساند. بر کسی پوشیده نیست که چینیها تا به اینجای بحران تلاش داشته اند تا رویکرد بی طرفی متوازن دنبال نموده و برخلاف ی پیشبینیها برای حمایت تمام عیار از روسیه به آب و آتش نزدند. چین گرچه از نظر تبلیغاتی به سمت حمایت از روسیه گام هایی برداشته ولی از نظر عملیاتی و نقض جدی تحریم ها کمک موثری به مسکو ننموده است.
در یک جمع بندی کلی باید اذعان نمود که این جنگ بشدت ظرفیت های اقتصادی و نظامیکیف و مسکو را تخلیه نموده و بار دیگر تصویر ترس و وحشت از مسکو در بین اکثریت این 20 کشور احیاء شده و بدون شک آثار آن تا مدت ها پایدار خواهد بود. این بحران همچنین موجب شده تا کشورهای بالکان و پیرامونی دریای سیاه بار دیگر به سمت غرب بویژه آمریکا غش نموده و این باور در آنها تجدید شود که بدون ناتو توان حداقلی برای تامین امنیت و دفاع از خود در برابر هر دشمن خارجی به ویژه روسیه را ندارند.
کلام آخر این که ایران با توجه به تجربه روابط سنتی و تاریخی با بیشتر کشورهای مرکز و شرق اروپا و نوع روابط خاص با روسیه میتواند رویکرد فعال تری با مولفه بی طرفی فعالانه و متوازن رایزنیهای مستمری برای تشویق به پایان منازعه ولو با ایفای نقش محدود داشته باشد و با توجه به تاثیر این بحران بر مذاکرات وین بدون شک پایان هر چه سریع تر این بحران به نفع نظام بین الملل و آرامش و ثبات منطقه اوراسیا میباشد.
علی بمان اقبالی زارچ، کارشناس ارشد اروپا
(مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاههای مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی نیست)