با گذشت بیش از 50 روز از شروع نبرد، طرفین منازعه در بحران اوکراین تلاش دارند تا وضعیت خود را در هر دو کارزار سخت و نرم بهبود بخشند. اخبار مربوط به غرق نمودن رزمناو مسکوا ( ارزش یک میلیارد دلاری و 500 نیرو که حدود 450 نفر قربانی شده اند) رویکرد نظامی ارتش روسیه را به سمت حملات بیشتر سوق داده است چرا که این اقدام ضربه بزرگ به اعتبار و هویت نظامی روسیه زده است. شایان ذکر است که واژگونی این رزم ناو نتیجه یک عملیات ترکیبی و پیچیده در دو بخش تخصصی سلاح های موشکی و ابزارهای سایبری بوده است و بی جهت نیست که روسیه ایلان ماسک را بدلیل کمک به سرنگونی این سرمایه عظیم دفاعی کشورش متهم و تهدید نموده است و دقیقا" پس از این حادثه مهم برخی از تحلیلگران روسی صحبت از آغاز جنگ جهانی سوم نموده اند.
با این حال کشورهای غربی بیش از هر زمان دیگر در حمایت لجستیکی، نظامی و ارسال کمکهای مالی و مصرفی مورد نیاز اوکراین تلاش نموده و گسیل تسلیحات از سوی کشورهای غربی بیش از پیش گسترش یافته است. طبق اعلام وزارت دفاع امریکا، این کشور از زمان شروع درگیریها تا کنون تجهیزات نظامی قابل توجهی را به اوکراین ارسال داشته و در رایزنیهای خود به آقای زلنسکی قول ارسال تجهیزات تا ارزش بیش از ۳ میلیارد دلار را داده است. همزمان مقامات اروپایی از جمله فاندرلاین و وزرای چندین کشور اروپایی از جمله آلمان، لهستان، چک و غیره بر تسریع ارسال تجهیزات نظامیبه اوکراین تاکید نموده اند. البته مسکو با ارسال یادداشت رسمی اعتراضی به 24 کشور ناتو این اقدامات را مداخله در جنگ با محفوظ بودن حق مقابله اعلام داشته است.
یکی دیگر از تحولات بسیار مهم مربوط به حضور جنگجویان داوطلب از سراسر جهان در اوکراین میباشد. طبق اعلام سرلشکر کلاشینکوف سخنگوی وزارت دفاع روسیه حدود ۷۰۰۰ جنگجوی خارجی در کیف می جنگند که بیش از ۱۵۰۰ نفر آنان از سه کشور امریکا، کانادا و رومانی میباشند. به نظر می رسد ارتش اوکراین در مناطق غربی با حمایت تسلیحات پیشرفته اروپا و آمریکا توانسته مقاومت چشمگیری در برابر ارتش روسیه نشان دهد ولی اوضاع در مناطق شرقی با توجه به تشدید حملات هوایی و زمینی روسیه تا حدودی متفاوت است و روسیه تلاش دارد در حداقل زمان ممکن بندر ماریوپول را به تصرف خود در آورد. طبق اعلام مقامات اوکراینی، روسی و برخی منابع بی طرف تاکنون بیش از ۵۰۰۰ غیرنظامی و نظامی طرفین قربانی شده اند، افراد بیشتری نیز زخمیشده و بیش از ۵ میلیون نفر نیز از اوکراین آواره اروپا و جهان شده اند.
از دیگر مباحث مهم، به تلاشهای نصف و نیمه میانجی گرایانه از سویی برخی از رهبران اروپایی نظیر اتریش و ایتالیا مربوط میباشد. رهبران این دو کشور پس از رایزنیهای حضوری و تلفنی با آقای پوتین گفتند که بیش از گذشته نسبت به دسترسی به راه حل صلح آمیز و پایان درگیریها نا امید شدهاند. به نظر می رسد آقای پوتین و ارتش روسیه برای ادامه درگیریها تا دستیابی به اهدافی که از قبل تعیین کرده اند مصمم هستند. البته چندان مشخص نیست که سناریوهای تعریف شده مسکو برای جنگ در اوکراین چگونه است. در کنار موضوعات فوق در بخش تحریم ها نیز فشارها روز به روز افزایش می یابد که برخی موارد مهم آن عبارتند از:
1- تحریم افراد به ویژه وابستگان شخصیت های طراز اول روسیه که در این بین تحریم ها علیه پوتین، پسکوف و لاوروف و اعضای خانواده آنها قابل توجه میباشد. تاکنون بیش از سیصد شخصیت و صاحب سرمایه در فهرست تحریمی غرب قرار گرفته و بسیاری از آنان دارای سرمایه میلیاردی و در مجموع دارای دهها هزار ساختمان و شرکت در کشورهای غربی هستند.
2- موضوع مهم دیگر این است که اتحادیه اروپا با امیدواری به تاثیر تحریمهای سخت بسته ششم تحریم را برای تصویب و اجرا آماده نموده است. در همین زمینه فاندرلاین گفته است ادامه تحریم ها موجب ورشکستگی روسیه خواهد شد چرا که تاثیرات آن هفته به هفته در اقتصاد روسیه بارزتر میشود. طبق اظهار نظر وی صادرات روسیه به اروپا تا کنون حدود ۷۰ درصد کاهش داشته است. و اتفاق مهم دیگر اینکه کشورهای اروپایی ورود ناوگان تجاری روسیه به بنادر خود را ممنوع می نمایند. در چند روز اخیر کشورهای بالتیک، بلغارستان، رومانی و ایتالیا استفاده کشتیهای تجاری روسیه از از بنادر خود را ممنوع کرده اند.
3- این جنگ یک جنبه غیرمنتظره دیگر به لحاظ جهانیسازی امور مالی دارد که واقعاً باید به آن توجه داشت. روسیه بیش از 600 میلیارد یورو در قالب طلا، اوراق قرضه دولتی خارجی و ارز خارجی با درآمد حاصل از کل صادرات انرژی و مواد معدنی روسیه پسانداز کرده بود تا اگر غرب این کشور را تحریم کرد، یک منبع حمایتی داشته باشد. اما ظاهرا مسکو فراموش کرده که دولتش در دنیای به هم متصل امروزی، طبق روال معمول، بیشتر منابع را در بانکهای کشورهای غربی و چین سپردهگذاری کرده است. بر اساس گزارش مرکز ژئواکونومیک شورای آتلانتیک، شش کشور اصلی محل ذخیره داراییهای ارز خارجی بانک مرکزی روسیه عبارتند از چین با سهم 17.7 درصد؛ فرانسه با سهم 15.6درصد؛ ژاپن با سهم 12.8درصد؛ آلمان با سهم 12.2درصد؛ آمریکا با سهم 8.5درصد و انگلیس با سهم 5.8 درصد. شایان ذکر است که هر یک از این کشورها، به جز چین، اکنون آن ذخایر روسیه را که در اختیار دارند مسدود کردهاند و بنا بر اعلام این واحد ردیاب شورای آتلانتیک، حدود 330 میلیارد دلار برای پوتین غیرقابل دسترسی شده است.
4- خروج شرکت های غربی از روسیه که تعداد قابل توجهی از آنها در مجموع بیش از 200 هزار نیروی انسانی داشته اند از دیگر پیامدهای تحریم است. بدون شک خروج این شرکتها به روند سرمایه گذاری خارجی در روسیه لطمه جدی خواهد زد چرا که در سال های اخیر بیش از 70% سرمایه گذاری خارجی در روسیه از سوی کشورهای غربی بوده است.
5- در کوران جنگ اوکراین رقابت هوشمند و جنگ سایبری غرب نیز نقش ویژه ای دارد که مهترین آن یک حساب کاربری محبوب در توییتر به نام انانیمس است. این گروه سایبری فعال در سایه در حال نبرد نرم نامتقارن علیه روسیه است. این حساب که بیش از 8 میلیون دنبالکننده در سطح جهانی دارد (تقریباً هشت برابر تعداد کل نیروهای ارتش روسیه)، مسئولیت غیرفعال کردن وب سایتهای برجسته دولتی، خبری و شرکتهای وابسته به روسیه و افشای اطلاعات نهادهای روس مانند Roskomnadzor، آژانس فدرال مسئول کنترل رسانههای روسی، را بر عهده گرفته است. شایان ذکر است که انانیمس توانسته 500.000 دنبالکننده جدید از زمان حمله روسیه به اوکراین جذب نماید.
6- در مقابل، تولید ناخالص اوکراین ۲۰۰ میلیارد دلار برای سال ۲۰۲۲ پیش بینی شده است، و روسیه اگر برفرض کل اوکراین را اشغال و حداکثر بهره برداری اقتصادی را بکند، وخیلی زرنگ باشد، میتواند ۵۰ میلیارد دلار از اقتصاد اوکراین را دردست بگیرد. طبق پیش بینی بانک جهانی در صورت تداوم جنگ اقتصاد اکراین میتواند تا نصف کاهش یابد رقمیکه بنوعی برای جبران آن میتوان به کمک های غرب تا حدودی امیدوار بود ولی این وضعیت در مورد روسیه کاملا متفاوت است و منابع قابل توجهی برای جبران نداشته و بدون شک به روند توسعه ای و رشد اقتصادی روسیه که اکنون در رتبه 11 جهانی قرار دارد لطمه جدی خواهد زد. البته بر کسی پوشیده نیست که تداوم این جنگ سرزمین غنی اوکراین را به جغرافیای سوخته تبدیل خواهد نمود و بازسازی آن هزینه زیادی برای مردم این کشور خواهد داشت.
به طور کلی از شواهد اینگونه بر می آید که کشورهای غربی بر رویکرد کمک نمودن تمام عیار به اوکراین تاکید داشته و روسیه نیز حداقل در کوتاه مدت برنامه ای برای دستیابی به توافق از طریق مذاکره ندارد. به دیگر کلام باید گفت که اوکراین به آوردگاه سخت و نرم غرب و روسیه تبدیل شده و دو کشور تاثیر گذار در این منازعه یعنی امریکا و انگلیس همچنان بر طبل ادامه جنگ حداقل تا پایان ۲۰۲۲ میکوبند. برخی معتقدند که هدف امریکا و انگلیس وجود روسیه ضعیف در این منطقه راهبردی جهان میباشد. عده ای دیگر نیز معتقدند هدف حاکمیت بریتانیا پایان دادن به دوره پوتین میباشد.
به هر حال، آثار سوء جنگ بر ابعاد مختلف حیات اقتصادهای دو کشور خصوصا روسیه ملموس است و اگر چه مسکو ظرفیت هایی را برای مقابله دارد ولی بدون شک به اهداف الویت دار پوتین در رساندن کشورش به اقتصاد پنجم دنیا و ارتقاء دیگر شاخص های رشد، توسعه و بویژه نوآوری لطمه جدی زده و رسیدن به آنها را غیر ممکن خواهد ساخت. نتیجه تلاشهای طرفین در این کارزار هر چه که باشد به ضرر مردم و منافع ملی سرزمین غلات اروپا و بزرگترین کشور جهان خواهد بود.
علی بمان اقبالی زارچ، کارشناس ارشد اروپا
(مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاههای مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی نیست)