روابط جمهوری خلق چین و فدراسیون روسیه در دهه اخیر از شتاب بسیار بالائی برخوردار بوده است. افزایش دو برابری تبادلات تجاری دو کشور، امضاء توافقنامههای مهم در حوزههای اقتصادی، انرژی، نظامی، فضا و غیره از جمله شاخص های مهم گسترش همکاریهای چین و روسیه میباشد. همچنین مواضع سیاسی دو کشور در بسیاری از موضوعات مهم سیاسی بین المللی و منطقه ای در سال های اخیر هم راستا و یا نزدیک به هم بوده و مسکو و پکن در مخالفت با نظم لیبرال آمریکائی و نظام تک قطبی مواضع یکسانی را اتخاذ نموده اند. بر اساس برنامه ریزی و هدف گذاری پکن و مسکو، انتظار میرود گسترش سطح همکاریهای دو کشور به جهت کمی و کیفی تداوم یافته و به درجات بالاتر ارتقاء یابد. اکنون سوال این است که گسترش روابط چین و روسیه تا چه میزان متاثر از نیازهای ژئوپلیتیک دو کشور بوده و تاثیر آن بر نظام بین الملل چه خواهد بود؟
در نگاه اول، آنچه که در حال حاضر در روابط چین و روسیه جریان دارد امری طبیعی و محصول جغرافیا و ظرفیت های بالای دو کشور است که برقراری یک رابطه عالی همه جانبه را برای استفاده از این مزیت ها توجیه می نماید. چین و روسیه به جهت جمعیت و وسعت به ترتیب در جهان اول میباشند و 4374 کیلومتر مرز مشترک دارند. چین با تولید ناخالص داخلی 23 تریلیون دلاری (بر اساس قدرت خریدppp) بزرگترین اقتصاد دنیا با مزایای صنعتی و فنآوری بوده که با اتخاذ سیاست عملگرایانه هیچ فرصتی برای تقویت همکاری با سایر کشورها از جمله روسیه را از دست نداده است. روسیه نیز با تولید ناخالص داخلی 4.2 تریلیون دلاری (بر اساس قدرت خرید) سعی نموده است از مزیت ویژه خود در بخش انرژی و منابع نفت و گاز و همچنین نظامیبیشترین بهره برداری را در روابط با سایر کشورها از جمله چین داشته باشد. بنابراین در نگاه اول، گسترش همکاریهای چین و روسیه امری طبیعی و در جهت استفاده از ظرفیت های یکدیگر برای پیشبرد منافع متقابل ارزیابی میشود. اما ویژگی مهم روابط چین و روسیه گسترش متناسب آن در ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی بین المللی، نظامی و امنیتی است. امری که در مورد روابط دو کشور با غرب مصداق ندارد.
نگاهی گذرا به سیر روابط چین و روسیه طی دو دهه اخیر مبین رشد همه جانبه این روابط در ابعاد مختلف میباشد. بعد از توافق دو کشور برای ارتقاء سطح روابط به "مشارکت استراتژیک هماهنگی" [1]در سال 1996، امضاء پیمان "حسن همسایگی و همکاری دوستانه"[2] در سال 2001 یکی از نقاط عطف روابط دو کشور در شروع قرن جدید بود. دو کشور طی دو دهه اخیر در بالاترین سطوح بصورت منظم رایزنی نموده و سطح بالائی از تفاهم در خصوص مسائل سیاسی دو جانبه و بین المللی را به نمایش گذاشته اند. در بخش اقتصادی همکاریهای تجاری دو کشور به استثنای مقاطعی کوتاه، همواره روندی افزایشی داشته؛ بگونه ای که حجم مبادلات تجاری آنها از 10 میلیارد دلار سال 2001 به 104 میلیارد دلار در سال 2020 رسیده است. ولادیمیر پوتین و شی جین پینگ روسای جمهور روسیه و چین در نشست ژوئن 2019 مسکو، رقم 200 میلیارد دلار را برای تجارت دو کشور تا سال 2024 هدف گذاری کرده و رئیس جمهور چین با اشاره به جایگاه محوری اقتصاد در روابط دو کشور اظهار داشته است: «همکاری اقتصادی و تجارت، به عنوان یک ستون اصلی روابط ما، برای توسعه مشترک و احیای مجدد چین و روسیه بسیار مهم است. ما از سطح اعتماد و همکاری بی سابقه ای برخوردار هستیم.» ولادیمیر پوتین نیز، در پیامیبه شرکتکنندگان در «مذاکرات حزب روسیه متحد و حزب کمونیست چین» در جولای 2020 با تمجید از روابط دو کشور اظهار داشت: «روابط روسیه و چین به سطح بیسابقه ای رسیده و به درستی به عنوان نمونه یک همکاری بین دولتی در جهان امروز در نظر گرفته میشود.»
همکاری در بخش انرژی ویژگی دیگر مهم روابط چین و روسیه است، که اهمیت آن به جهت استراتژیک و ژئوپلیتیک کمتر از ارزش اقتصادی آن نیست. چین به عنوان بزرگترین مصرف کننده انرژی و روسیه به عنوان بزرگترین صادر کننده مجموعه نفت و گاز درجهان، قراردادهای بسیار مهمی را در این بخش امضاء کرده اند که سرنوشت دو کشور را بیش از پیش به هم پیوند زده است.در حالی که چین در سال 2000 تنها 2 درصد نفت مورد نیاز خود را از روسیه وارد میکرد، با شروع صادرت نفت از طریق خط لوله سیبری شرقی-اقیانوس آرام[3] ،روسیه در سال 2015 بزرگترین صادر کننده نفت به چین گردید. در بخش گاز نیز بزرگترین قرارداد بین دو کشور در سال 2014 در حضور پوتین و شی جین پینگ بین شرکت روسی گاز پروم و شرکت ملی نفت چین برای انتقال گاز به چین از طریق "خط لوله قدرت گاز سیبری"[4] در پکن امضاء گردید .ارزش این قرارداد 400 میلیارد دلار و مدت آن 30 سال اعلام شده است. در سال 2013 نیز، شرکت ملی نفت چین 20 درصد از پروژه 27 میلیارد دلاری LNG یامال را که تحت نظر شرکت روسی نواتک[5] اداره میشود را خریداری و در سال 2019، طرف های روس و چینی برای سرمایه گذاری در یک پروژه جداگانه 21 میلیارد دلاری LNG به نام Arctic 2 توافق کردند. در مجموع همکاری چین و روسیه در حوزه نفت و گاز، شامل خرید، مشارکت و سرمایه گذاری علاوه بر تامین نیازهای اقتصادی دو کشور، زمینههای همکاری آنها در بخش های دیگر را نیز تقویت نموده است.
همکاری در حوزه نظامی و امنیتی از دیگر بخش های همکاری چین و روسیه طی سال های اخیر بوده و تجارت تسلیحات در اواسط دهه 2000 مهمترین شاخصه روابط دو کشور بوده است. بین سال های 2001 و 2009 ، ارزش همکاری نظامی روسیه با چین بالغ بر 16 میلیارد دلار بوده است. در سال های اخیر ، مسکو سلاح های پیشرفته ای شامل هواپیمای جنگنده Su-35 ، هلی کوپتر و موتور هواپیما به پکن فروخته است. در سال 2016 روسیه و چین قراردادهایی را در زمینه همکاری نظامی-فنی با ارزش کل حدود سه میلیارد دلار امضاء کردند. به گفته الکساندر شربینین[6] ، معاون مدیرعامل آژانس صادرات تسلیحات دولتی روسیه،" Rosoboronexport " همکاری نظامی-فنی بین روسیه و چین، سالانه چندین میلیارد دلار است؛ و دو کشور در حال توسعه همکاریهای نظامی - فنی در زمینههای جدید مانند فناوریهای پیشرفته هستند. همکاری در بخش فضا مانند تاسیس ایستگاه فضائی در کره ماه، همکاری در قطب شمال از جمله حوزههای دیگر همکاری دو کشور است. در بخش نظامی، دو کشور همچنین تمرینهای نظامی مشترکی از دریای جنوبی چین تا دریای سیاه و مدیترانه انجام داده اند که به جهت گستردگی حوزه آن قابل توجه است. انجام تمرینات نظامی مشترک در منطقه اسیای مرکزی در قالب سازمان همکاری شانگهای[7] به همراه نیروهای نظامی سایر کشورهای عضو این سازمان، از دیگر شاخص های همکاری نظامی – امنیتی چین و روسیه میباشد.
ویژگی دیگر روابط چین و روسیه هماهنگی مواضع آنها در موضوعات مهم سیاسی و بین المللی است که رابطه این دو کشور را با سایر قدرت های جهانی متمایز می سازد. مخالفت با نظام آمریکائی لیبرال، مخالفت با تحریم های یکجانبه غرب به ویژه آمریکا علیه کشورها، مسئله کره شمالی، سوریه، افغانستان، بلاروس، امنیت خلیج فارس، برجام و موضوعات مهم بین المللی مانند آب و هوا، خلع سلاح و غیره از جمله مواردی است که دو کشور دارای مواضع مشترک میباشند. در مواردی مانند بحران اوکراین و دریای جنوبی چین نیز که دو کشور با توجه به روابط خود با سایر کشورهای ذیربط، تحفظاتی داشته اند، به گونه ای عمل شده است که کلیت هماهنگی مواضع دو طرف در مجموع تضعیف نشود. در مورد نقش سازمانهای بین المللی به ویژه شورای امنیت سازمان ملل، مواضع دو کشور مبتنی بر تقویت این نهاد و مخالفت با اقدامات یکجانبه غرب به ویژه آمریکا بوده است.
روابط چین و روسیه با غرب
بر خلاف روابط بین چین و روسیه که در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی امنیتی رشد همگونی داشته است، روابط این دو کشور با شرکای اروپائی و ایالات متحده از تناسب لازم در بخش های مختلف برخوردار نبوده و بخش اقتصادی و تجاری آن بخصوص در مورد چین برجسته تر بوده است. حجم مبادلات تجاری چین با شرکای اروپائی و امریکائی به مراتب بیشتر از میزان تجارت با روسیه بوده و میزان تبادلات تجاری روسیه با اروپا نیز دو برابر حجم تجارت این کشور با چین است. طبق آمار منتشره، میزان تبادلات تجاری چین و روسیه با مجموعه کشورهای اتحادیه اروپائی در سال 2020 به ترتیب معادل 585 و 175 میلیارد یورو [8](حدود 710 و 210 میلیارد دلار آمریکا) بوده است که در هر دو مورد به نسبت حجم تجارت دوجانبه چین و روسیه بسیار بالاتر میباشد. در مورد روابط تجاری با آمریکا موضوع تا حدودی متفاوت است. حجم تجارت چین و روسیه با ایالات متحده در سال 2020 به ترتیب معادل 565 و 38 میلیارد دلار[9] بوده که رقم تجارت چین با امریکا 5 برابر حجم تجارت این کشور با روسیه بوده است. در بررسی آمار و ارقام فوق الذکر نکته قابل توجه روند متفاوت همکاریهای تجاری و اقتصادی با همکاریهای سیاسی و بین المللی است.به عنوان مثال با آنکه یکی از عوامل قدرت چین روابط اقتصادی خارجی این کشور با اروپا و آمریکاست، ولی دو طرف در خصوص بسیاری از مسائل سیاسی و بین المللی دارای مواضع متفاوت بوده و نگرانی طرف غربی از قدرت گرفتن روز افزون چین قابل مشاهده است. جنگ تجاری آمریکا علیه چین در سال 2018 و اعمال برخی تحریم های حقوق بشری علیه مقامات این کشور، همچنین حضور نیروهای نظامی آمریکائی در دریای جنوبی چین، حمایت از تایوان از جمله اقداماتی است که در جهت تحدید قدرت چین صورت میگیرد. در مورد روسیه و غرب فهرست اختلافات بلند تر بوده و در نتیجه با وجود همکاریهای اقتصادی موانع سیاسی جدی تری در مسیر دو طرف وجود.
اما در مورد روسیه و چین موضوع تا حدودی زیادی متفاوت میباشد. دو کشور با وجود برخی نگرانیها و اختلاف دیدگاهها در مواردی مانند؛ عملکرد اقتصادی چین در شرق دور روسیه، رقابت در آسیای مرکزی، کپی برداری صنایع نظامی چین از تسلیحات روسی و نامتقارن بودن تجارت بین دو کشور، مواضع یکسانی در مسائل مهم سیاسی و امنیتی بین المللی دارند. یکی از نگرانیهای مشترک دو کشور دخالت غرب در امور داخلی آنهاست. آقای وانگ ای وزیر خارجه چین در مصاحبه نشست رسانه ای سالانه خود ماه مارس سال جاری به این نکته اشاره و در خصوص افزایش سطح همکاریهای راهبردی با روسیه اظهار داشت: «روسیه و چین با تلاش های مشترک علیه ویروس های سیاسی و کرونا مبارزه میکنند. روسیه و چین سنگر محکمیبرای تامین ثبات جهانی هستند. مسکو و پکن مخالف انقلاب های رنگی و دخالت در امور دیگر کشورها هستند. ما آماده مقابله با هرگونه تلاش برای تحریف واقعیت هستیم.» مواضع آقای وانگ توسط سرگئی لاوروف در جریان سفر وی به چین در 22 مارس سال جاری اینگونه تکمیل شد: «برای ما، چین یک شریک واقعی استراتژیک و یک دوست همفکر است. همکاری ما در عرصه بین الملل تأثیر ثابتی بر اوضاع جهانی و منطقه ای خواهد داشت. ما می خواهیم معماری روابط بین الملل منصفانه ، دموکراتیک باشد و بتواند ثبات را تضمین کند.» همچنین در بیانیه ای مشترک وزرای امور خارجه بر مرکزیت سازمان ملل متحد در سیستم بین المللی تأکید و از کشورها خواسته شده است به اصول چند جانبه گرایی باز ، برابر و غیر ایدئولوژیک پایبند باشند.
نتیجه گیری:
چین و روسیه طی سال های اخیر همزمان با گسترش همکاریهای اقتصادی و دوجانبه، همکاریهای سیاسی - امنیتی و بین المللی را تقویت کرده و تلاش نموده اند بیشترین هماهنگی و اشتراک مواضع را در خصوص مسائل مهم بین المللی به نمایش بگذارند. آنچه که مواضع سیاسی روسیه و چین را در این سال ها بیشتر به هم نزدیک کرده دیدگاه مشترک دو کشور نسبت به نظام بین الملل و مخالفت با نظم لیبرال آمریکائی و غربی است. رفتار غرب برای ایجاد موانع در مسیر چین و روسیه از جمله دخالت در امور داخلی آنها، حضور نظامی امنیتی در حوزه منافع حیاتی دو کشور در دریای جنوبی چین و کشورهای پیرامونی و خارج نزدیک روسیه، جنگ تجاری با چین و اعمال تحریم های گسترده علیه روسیه، مسکو و پکن را بیش از پیش برای تقویت روابط راهبردی به هم نزدیک نموده است. با این حال مقامات چین و روسیه با نظر داشت اهمیت روابط تجاری با غرب برای تقویت و تداوم رشد اقتصادی کشورشان ، همزمان بدنبال پیدا کردن راهی برای کاهش تنش ها با اروپا و امریکا و پیدا کردن زمینههای مشترک برای گفتگو و مفاهمه هستند.
علی اکبر جوکار، کارشناس ارشد مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز
(مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاههای مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی نیست)
- https://thediplomat.com › 2021/01 › russias-romance-w...
- https://ec.europa.eu › statistics-explained › index.php › C...
[1] “strategic partnership of coordination»
[2] Good Neighborliness and Friendly Cooperation
[3] .ESPO
[4] . Power of Siberia gas pipeline
[5] . Novatek
[6] Alexander Scherbinin
[7] .SCO
[8] . https://ec.europa.eu/eurostat/statistics-explained/index.php/Main_Page
[9]. https://www.statista.com