با توجه به موفقیت حزب دموکرات در کسب برتری در ترکیب مجلس سنای آمریکا، جو بایدن، رئیسجمهور بعدی آمریکا، در اجرای سیاستهای داخلی و خارجی، از قدرتی بالا برخوردار خواهد بود. چیدمان کابینه آقای بایدن میتواند خطمشی آتی سیاست خارجی دولت جدید آمریکا را نشان دهد. به نظر میرسد سیاست خارجی دولت آتی آمریکا ترکیبی از انعطافپذیری و نوآوری با توجه به موضوعات دستور کار سیاست خارجی آقای جو بایدن باشد. احتمالاً آقای بایدن مقتدرتر از دوران اوباما، درصحنه سیاست خارجی آمریکا ظاهر خواهد شد. بااینحال با توجه به آمادگی متحدان آمریکا برای مشارکت در سیاست خارجی، این احتمال وجود دارد که دولت جدید آمریکا با مشکلاتی جدی برای اجماع سازی مواجه باشد. در این میان آقای بایدن باید با استفاده از تجارب سالهای اول دولت اوباما، فرصت را برای اجرای سیاستهای معقول بر مبنای توافق برد - برد مغتنم بشمارد.
با توجه به برتری کمی نمایندگان دمکرات در مجلس سنا، آقای جو بایدن، رئیسجمهور جدید آمریکا در اجرای سیاستهای داخلی و خارجی، از قدرت فوقالعادهای برخوردار خواهد بود. نظر به وعدههای انتخاباتی آقای بایدن در رابطه با بازگشت به چندجانبه گرایی و معاهده آبوهوا و تأکید بر احترام به قوانین بینالمللی و همکاری برای احیای جایگاه آمریکا، انتظار میرود دولت آقای جو بایدن هیچگونه بهانهای برای عدم بازگرداندن آمریکا به مسیر سیاسی معقول و قبل از دوران دونالد ترامپ نداشته باشد. اینکه آیا آقای بایدن چهره مخدوش آمریکا طی چهار سال گذشته را ترمیم خواهد کرد یا خیر؛ در اولین نطق وی در نشست کنگره که معمولاً در ماههای اولیه سال مسیحی، توسط رئیسجمهور ایراد میشود، تبلور پیدا خواهد کرد. ناظران سیاسی در داخل و خارج از آمریکا نظرات متعددی در مورد راهبرد سیاست خارجی دولت جدید آمریکا ارائه دادهاند و معتقدند که چیدمان اعضای کابینه آقای جو بایدن، بهخصوص در پستهای وزارت امور خارجه، نمایندگی آمریکا در سازمان ملل متحد و شورای امنیت ملی بیانگر خطمشی آتی سیاست خارجی دولت آمریکا خواهد بود. بر مبنای نظریه اندیشمندان آمریکایی، با نگاه به چیدمان کابینه آقای بایدن میتوان خطمشی سیاست خارجی دولت جدید آمریکا را پیشبینی کرد. با توجه به ترکیب شخصیتهای سیاسی مانند آنتونی بلینکن و وندی شرمن در وزارت خارجه و جک سولیوان در شورای امنیت ملی که سمتهای کلیدی تصمیمگیری سیاست خارجی هستند، به نظر میرسد ادغامی از "انعطافپذیری و طراحی نو" با توجه به "موضوع" در دستور کار سیاست خارجی آقای جو بایدن قرار داشته باشد؛ بدینصورت که در ترکیب فوق، نوعی همکاری با متحدان در پیمان نظامی ناتو، اتحادیه اروپایی، انگلیس و اسراییل خواهد بود؛ زیرا دمکراتها درگذشته نیز در اعمال سیاست خارجی، اینگونه عمل کردهاند. بعضی دیگر از ناظران سیاسی معتقدند بایدن در ایجاد تغییر در سیاستهای ترامپ عجله نخواهد کرد و از آنها بهعنوان اهرم فشار، آنهم با توجه به موضوعات سیاسی و امنیتی، بهرهبرداری خواهد نمود. نکته قابلتوجهی که میتوان در پیشبینیها مورداستفاده قرار داد، اظهارات آقای باراک اوباما، رئیسجمهور پیشین آمریکا در مورد آقای جو بایدن است. باراک اوباما در جلد اول خاطرات سیاسی خود مینویسد: «وقتی از جو بایدن برای معاونت ریاست جمهوری درخواست پذیرش کردم، بایدن با این شرط پذیرفت که آخرین نفر در مشورتهای من (اوباما) باشد.» به روایتی دیگر، اوباما نهتنها بایدن را در تصمیمگیریها نادیده نمیگرفت، بلکه میتوان نتیجهگیری کرد که جو بایدن در تمامی مراحل تصمیمگیری و اجرای سیاست خارجی دوران دولت اوباما، نقشی مؤثر و تأثیرگذار داشته است. برخلاف اینکه گفته میشود دوران ریاست جمهوری آقای بایدن، دور سوم دولت اوباما در کاخ سفید خواهد بود؛ به نظر میرسد آقای جو بایدن مصممتر و مقتدرتر از دوران اوباما، درصحنه سیاست خارجی آمریکا ظاهر خواهد شد. نکته قابلتوجه دیگر، تأکید آقای بایدن به همکاری با متحدان در اجرای سیاست خارجی است که به نظر میرسد تأثیرپذیری گروه سیاست خارجی آقای بایدن از کشورهای عربی حوزه خلیجفارس، رژیم اشغالگر قدس و سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان مشکلآفرین خواهد بود. تفاوت بین دولت آقای بایدن با دولت ترامپ، تفاوت بین یکجانبهگرایی و چندجانبه گرایی است. از سویی، چندجانبه گرایی بایدن در سیاست خارجی نکته مثبت در مقایسه با سیاست ترامپ است؛ اما از سوی دیگر، دخالت کشورهای ثالث برای تأثیرگذاری در سیاست خارجی آمریکا میتواند مشکلآفرین باشد. تنظیم سیاست خارجی آمریکا در روابط با کشورهای چین، فدراسیون روسیه و جمهوری اسلامی ایران و کشورهای غرب آسیا، با چالشهای جدی مواجه خواهد بود. در این رابطه باید گفت علیرغم قدرت اجرایی دولت بایدن در ایجاد اجماع داخلی بین کاخ سفید و کنگره در رهبری و هدایت سیاست خارجی، با توجه به آماده شدن متحدان آمریکا برای مشارکت در سیاست خارجی، این احتمال وجود دارد که دولت آقای بایدن با مشکلات عدیده و جدی برای اجماع سازی مواجه باشد. آقای بایدن باید دو سال اول دولت آقای باراک اوباما را بهخوبی به یاد داشته باشد که کاخ سفید و کنگره، هر دو در دست دمکراتها بود ولی دولت آقای اوباما، با سرمستی از پیروزی، از فرصت دو سال اول ریاست جمهوری خود، در اجرای سیاست خارجی به نحو احسن استفاده نکرد و در انتخابات میاندورهای کنگره، دمکراتها شکست خوردند و کنگره در اختیار اکثریت جمهوری خواهان قرار گرفت و بدین ترتیب سیاست خارجی دولت اوباما بهتدریج دستخوش تحولاتی شد که نهتنها مورد تائید دمکراتها نبود، بلکه با توجه به بهانهگیری جمهوری خواهان در کنگره، بیشتر سیاستهای اجرایی دولت دمکرات اوباما، موردپسند جمهوری خواهان قرار گرفت. لذا، آقای بایدن باید باتجربه فرصت سوزی دو سال اول دولت اوباما، فرصت 24 ماه اول دولت خود را مغتنم شمرده و در اجرای سیاستهای معقول بر مبنای توافق برد - برد تلاش کند.
سید وحید کریمی، کارشناس ارشد مطالعات آمریکا
(مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاههای مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی نیست)