از میان عوامل ثابت سه عامل نژاد، مذهب و تحصیلات پایین و ترکیب درآمد پایین با نژاد سفید همچنان به نفع ترامپ و حزب جمهوری خواه عمل میکند و عوامل سن، هویت حزبی، شهری بودن و ایدئولوژی به نفع دموکرات هاست. اما پایگاه اجتماعی حزب جمهوری خواه و ترامپ متشکل از افرادی است که احتمال مشارکت آنها در انتخابات زیادتر است.
عوامل موثر بر رفتار رای دهی مردم در آمریکا و نتیجه نهایی انتخابات به سه گروه عوامل ثابت، عوامل متغیر و وضعیت نامزدها در ایالت های پاندولی تقسیم شده اند. منظور از عوامل ثابت، عواملی مثل سن، نژاد، جنسیت، تحصیلات، درآمد، هویت حزبی و ایدئولوژی افراد است که رفتار رای دهندگی آنها را تحت تاثیر قرار می دهد. عوامل متغیر شامل موضوعات مهم انتخاباتی مثل وضعیت اقتصادی، بهداشت، آموزش، سیاست خارجی، محیط زیست، مهاجرت، رضایت عمومی و تقاضا برای تغییر است. گروه سوم شامل میزان محبوبیت و گرایش نسبت به هر یک از نامزدها در ایالت هایی است که در انتخابات مختلف به احزاب متفاوت رای داده اند و سوینگ استیت یا ایالات پاندولی خوانده میشوند. در گزارش ذیل به بررسی عوامل ثابت در شکل دهی به رفتار انتخاباتی مردم آمریکا پرداخته شده است.
عوامل ثابت: شاخص های نسبتا پایدار
براساس تحقیق انجام شده توسط موسسه پیو از افرادی که برای شرکت در انتخابات ثبت نام کرده اند، از میان افراد 18 تا 29 سال 59 درصد متمایل به بایدن هستند و 19 درصد مایلند به ترامپ رای دهند. این نسبت در خصوص افراد 30 تا 49 سال 55 به 38 درصد و در میان افراد 50 تا 64 سال 49 به 47 درصد و افراد بالاتر از 65 سال 49 به 49 درصد است. در دو انتخابات ریاست جمهوری 2016 و کنگره 2018 از نظر سنی در 2016 افراد زیر 40 سال و در 2018 افراد زیر 50 سال عمدتا به نامزدهای دموکرات رای داده بودند. اگر نظر سنجی فوق را مبنا قرار دهیم وضعیت ترامپ و حزب جمهوری خواه در 2020 بهبود نیافته بلکه تقلیل پیدا کرده است.
از نظر نژادی، در انتخابات 2016 در میان سیاه پوستان و لاتینها به ترتیب 89% و 66% به دموکرات ها رای داده بودند. در انتخابات کنگره 2018 عامل نژادی 54% به نفع نامزدهای جمهوری خواهان عمل کرد. نظر سنجی پیو در اکتبر 2020 نشان می دهد که از نظر نژادی، ترامپ در میان سفیدپوستان 51% به 44% از بایدن جلو است. اما در میان سیاه پوست ها و اسپانیایی تبارها به ترتیب 89 به 8 و 63 به 29 از بایدن عقب هست. با توجه به اینکه سفیدپوست ها حدود 68 درصد جامعه را تشکیل می دهند، این مولفه به نفع حزب جمهوری خواه و ترامپ عمل میکند.
تعمیق شکاف نژادی و افزایش مباحث نژادی، با توجه به احساس خطری که ایجاد میکند، مشارکت گروههای مختلف نژادی را میتواند افزایش دهد. بایدن از طرفی تلاش میکند که به شکاف نژادی دامن نزند و از طرف دیگر سعی دارد رای اقلیت های نژادی را جلب کند که این امر خود به تعمیق شکاف می انجامد. ترامپ از تعمیق شکاف نژادی منتفع میشود و به این تعمیق کمک میکند.
تحصیلات، عنصر مهم دیگری در رفتار رای دهی است. در 2016 افراد با تحصیلات پایین تر از کاردانی، بیشتر به ترامپ رای داده اند. در 2018 افراد دارای فوق دیپلم به بالا عمدتا به دموکرات ها تمایل داشته اند. نظر سنجی اکتبر 2020 موسسه پیو نشان می دهد که بایدن در میان افراد دارای تحصیلات کارشناسی و کارشناسی ارشد و بالاتر به ترتیب 40 و 20 درصد از ترامپ جلوتر است. اما در میان افراد با مدرک کاردانی فاصله دو درصدی دارد و در میان افراد با تحصیلات کمتر، ترامپ چهار درصد از بایدن جلوتر است. در آمریکا حدود 68 درصد جامعه دارای مدرک زیر لیسانس و 32 درصد بالاتر از لیسانس هستند. مشارکت افراد تحصیل کرده در انتخابات بیشتر است، اما اکثریت افراد جامعه را تشکیل نمی دهند. لذا عامل تحصیلات پایین نیز به نفع نامزد جمهوری خواه عمل میکند.
از نظر درآمد، در انتخابات 2016 اکثریت افراد با درآمد سالانه زیر 100 هزار دلار به حزب دموکرات و بالای 100 هزار دلار به حزب جمهوری خواه رای داده اند. نظر سنجی پیو نشان می دهد که بایدن در میان افراد دارای درآمدهای مختلف و از نژادهای مختلف، از حمایت بیشتری برخوردار است. اما زمانی که فاکتورهای درآمد با نژاد با هم ترکیب میشوند نتیجه متفاوت است و ترامپ از حمایت بیشتری در میان افراد سفیدپوست با درآمد کمتر از 80 هزار دلار برخوردار است. این تفاوت نشان گر تعمیق شکاف نژادی و تاثیر بیشتر آن بر رفتار رای دهی نسبت به درآمد دارد. لذا در مجموع عامل درآمد در بستر شکاف نژادی به نفع ترامپ عمل میکند.
میانگین درآمد در آمریکا در سال 2019 حدود 63 هزار دلار بوده است. این میانگین در مورد سفید پوست ها 70 هزار دلار، سیاه پوست ها 41 هزار دلار و لاتینها 51 هزار دلار است. تا پیش از فراگیری کرونا وضعیت اقتصادی آمریکا خوب بود و این وضعیت به انتخاب مجدد ترامپ کمک میکرد اما گسترش کرونا و تداوم آن و تاثیر شدید آن بر اقتصاد آمریکا، دست ترامپ را از این برگ برنده تهی کرده است. به همین خاطر بایدن بر روی مدیریت ضعیف کرونا و مشکلات اقتصادی و تاثیر آن بر روی شکاف طبقاتی مانور می دهد و ترامپ سعی میکند که بهبودی نسبی وضعیت اقتصادی نسبت به چند ماه گذشته را برجسته ساخته و مشکلات را به گردن "ویروس چینی" بیاندازد.
هویت حزبی عامل مهم دیگری است که رفتار رای دهی افراد را متاثر می سازد. در سال 2016 حدود 36% افراد خود را دموکرات، 33% جمهوری خواه و 31% مستقل معرفی کرده اند. یکی از عواملی که در 2016 به پیروزی ترامپ کمک کرد این بود که از میان مستقل ها 46% به ترامپ و 42 درصد به هیلاری کلینتون رای دادند. در 2018 تعداد افرادی که خود را دموکرات معرفی کرده بودند 37%، جمهوری خواه 33% و مستقل 30% بوده است؛ با این تفاوت که در انتخابات کنگره در 2018 اکثر مستقل ها به نامزدهای دموکرات رای دادند (54% به 42%).
نظرسنجی پیو نشان می دهد که هر دو نامزد حمایت قاطع هم حزبیهای خود را دارند اما برخلاف انتخابات 2016 بایدن (%53 به 35%) از حمایت بیشتری در میان مستقلین برخوردار است. اگر رمز پیروزی ترامپ در 2016 را جلب نظر مستقلین بدانیم، عامل شکست وی در 2020 ناتوانی در جلب حمایت این گروه خواهد بود. یکی از دلایل حمایت حزب دموکرات از نامزدی بایدن نیز توانایی وی برای جلب آراء این بخش از جامعه بود. شعارهای وحدت گرایانه و متعادل بایدن در مباحث انتخاباتی بیشتر این گروه را هدف قرار می دهد.
از نظر ایدئولوژیک، در آمریکا در سال 2018 حدود 27% خود را لیبرال، 37% میانه رو و 36% محافظه کار معرفی کرده بودند. این آمار در 2016 به ترتیب 26، 39 و 35 درصد بوده است. به هر حال، از نظر ایدئولوژیک درصد محافظه کارها که پایگاه رای ترامپ و حزب جمهوری خواه به شمار می روند بیشتر از لیبرال هاست. اما در دو انتخابات گذشته بیشتر میانه روها نیز به نامزدهای دموکرات رای داده اند. لذا این احتمال که طیف میانه رو به بایدن رای دهند وجود دارد. با توجه به این که ترامپ دیگر یک چهره ناشناخته نیست و در طیف میانه قرار نمیگیرد، بعید است که بتواند رای میانه روها را در انتخابات جلب نماید.
مذهب یکی دیگر از عوامل مهم تاثیر گذار بر رفتار رای دهی است. ضمن اینکه سازمانهای مذهبی با توجه به شبکه گسترده خود در بسیج عمومیبرای شرکت در انتخابات تاثیرگذارند. ترامپ در میان پروتستانهای سفیدپوست اونجلیکال و غیر اونجلیکال و کاتولی کها به ترتیب از حمایت 78 و 53 و 52 درصدی برخوردار است. اما در میان افراد مذهبی غیرسفید برتری با بایدن است که این نیز تایید دیگری بر تعمیق شکاف نژادی میباشد.
بر اساس برخی نظرسنجیها، در آمریکا حدود 27% خود را پروتستان، 23% کاتولیک و 24% سایر گروههای مسیحی معرفی کرده اند. در هر دو انتخابات 2016 و 2018 افراد مذهبی عمدتا به حزب جمهوری خواه رای داده اند؛ هر چند در انتخابات کنگره 2018 درصد آنها کاهش داشته است. در 2016 سه درصد افراد خود را یهودی معرفی کرده که 71% آنها به خانم کلینتون رای داده اند. 7% سایر مذاهب و 15% خود را بدون مذهب معرفی کرده اند که اکثرا متمایل به حزب دموکرات هستند. لذا گرایش مذهبی در مجموع به نفع حزب جمهوری خواه عمل میکند . ترامپ در سال های گذشته بیشترین توجه را با تامین خواستههای این گروه نشان داده و احتمال این که مجددا به وی رای دهند وجود دارد.
یک مولفه دیگر، میزان حمایت از هر دو نامزد در میان جوامع شهری و روستایی است. ترامپ در مناطق روستایی و حاشیه ای از حمایت بیشتری نسبت به بایدن برخوردار است. اما اکثریت جامعه آمریکا را مناطق شهری تشکیل می دهند و نه روستایی. بایدن در مناطق شهری 30% بیشتر از ترامپ حامی دارد و در مناطق روستایی ترامپ 36% از بایدن جلو است. البته به نظر می رسد که تعریف شهری و روستایی دچار مشکل است و امروزه بسیاری از مناطق حاشیه ای شهرها پیوستگی فرهنگی بیشتری با روستاها دارند تا شهر و شکاف اجتماعی و فرهنگی در درون شهرها را نمیتوان نادیده گرفت. به همین خاطر تعریف جغرافیایی شهر و روستا زیاد دقیق به نظر نمی رسد.
به طور خلاصه از میان عوامل ثابت سه عامل نژاد، مذهب و تحصیلات پایین و ترکیب درآمد پایین با نژاد سفید همچنان به نفع ترامپ و حزب جمهوری خواه عمل میکند و عوامل سن، هویت حزبی، شهری بودن و ایدئولوژی به نفع دموکرات هاست. اما پایگاه اجتماعی حزب جمهوری خواه و ترامپ متشکل از افرادی است که احتمال مشارکت آنها در انتخابات زیادتر است اما در مورد مشارکت جوانان و میانه روها و مستقلین همیشه تردیدهایی وجود دارد. تنها گروهی که مشارکت زیادی در انتخابات دارند و بیشتر متمایل به حزب دموکرات هستند افراد دارای تحصیلات عالیه هستند که در اکثریت قرار نمیگیرند. در مجموع وزنه تاثیرگذاری عوامل ثابت به نفع ترامپ است.
ادامه در قسمت دوم
(مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاههای مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی نیست)