با گذشت سه ماه از حضور ترامپ در کاخ سفید، پیگیری تمام عیار خود و نزدیکانش برای موفقیت در یکی از چهار هدف مهم اعلامی یعنی توقف منازعه اوکراین، آتشبس در غزه، وضع تعرفهها و جلوگیری از توان دفاعی هستهای ایران ادامه دارد و هنوز در هیچ موردی به پیروزی شگرف دست نیافته است. در بین چهار هدف مذکور، موضوع تعرفهها بیشتر به جنگ جهانی تعرفهها اشتهار یافته است. در همین راستا دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در تاریخ دوم آوریل2025، طی یک کنفرانس مطبوعاتی در باغ رز کاخ سفید، طرحی را برای وضع عوارض گمرکی سختگیرانه بر بیش از 100 کشور، ارائه کرد. این یک مالیات جهانی 10 درصدی است که بر همه کشورهایی که ایالات متحده با آنها روابط تجاری توأمان با کسری تجاری دارد، اعمال میشود. البته این دول توسط ترامپ به اقدامات تجاری ناعادلانه متهم شدهاند. وی همچنین این روز را روز آزادی و یکی از مهمترین روزهای تاریخ ایالات متحده و روز اعلام استقلال اقتصادی آمریکا نامید.
در نتیجه این تصمیم و هفتهای بعد از آن، بازارهای بینالمللی سقوط کردند؛ اما هیچ کدام به اندازه بازار سرمایه آمریکا در مدت زمان بسیار کوتاه زیان چند ده تریلیون دلاری را ثبت نکرد. این امر موجب شد سرمایهگذاران و میلیاردرهای نگران که داراییهایشان به شدت کاهش یافته بود علناً سیاستهای مالیاتی دولت را محکوم کرده و خواستار عقبنشینی آنها شدهاند. همچنین اعلام بعدی افزایش تعرفههای گمرکی چین به 145 درصد، نشانهای از آغاز جنگ تجاری تمام عیار بین دو اقتصاد بزرگ جهان و واکنش چین مبنی بر اعمال مالیات 125 درصدی بر محصولات آمریکایی، تنها بیاعتمادی جهانی را تشدید کرد.
موضوع مهم این که سقوط بازار سهام، ترامپ را ترساند و در نتیجه تنها یک هفته پس از تصمیم اولیه، توقف 90 روزه اعمال شدیدترین تعرفهها را اعلام کرد؛ در حالی که تعرفه 10 درصدی همچنان به قوت خود باقی است، همچنان که تعرفههای 25 درصدی اعمال شده بر کانادا و مکزیک و همچنین تعرفههای بخشی و قطعات خودرویی و فولادی مانند تعرفههای فلزی یا آلومینیومیبر روی قطعات خودرو به قوت خود باقی هستند. به هر حال روزِ به اصطلاح آزادی، حداقل سه ماه یا حداکثر بسته به تصمیمات جدید ترامپِ غیر قابل پیشبینی، به تعویق افتاده است.
آنچه به وضوح از وقایع دو هفته اخیر برمیآید این است که فرآیند تصمیمگیری در کاخ سفید به رغم تلاشهای سخنگویان دولت برای توصیف آن به عنوان رویهای اندیشیده شده، عمیقاً آشفته است. مقامات دارای مسئولیت اقتصادی و یا مشاورینی که به رئیس جمهور مشاوره میدهند آگاهانه، متوازن و حرفهای عمل نمیکنند؛ چرا که تصمیمگیری واقعی و عقلانی در هیچ موضوعی نمیتواند دور از حقیقت باشد. به طور کلی مشاوران ترامپ به دو دسته طرفدار تعرفهها و ضد تعرفهها تقسیم میشوند؛ اما هیچکدام جرأت کافی برای حمایت از دیدگاههای خود را ندارند- حتی در صورت لزوم، علیه رئیسجمهور- همانطور که در دوره اول او اتفاق افتاد. به هر حال هیچ کس در مقابل خواسته رئیس جمهورکه تصمیمگیرنده نهایی است؛ نمیایستد و ترامپ تعرفهها را نه به دلیل تأثیر مثبت آن برای اقتصاد آمریکا، بلکه به این دلیل که او صرفاً احساس میکند خوب خواهد بود، اعمال مینماید.
یکی از اشتباهات محاسباتی ترامپ این است که فکر میکند صاحبان صنایع آمریکایی از سرگردانی خود در سرزمینهای دیگر به خانه بازخواهند گشت و آمریکا بار دیگر رهبر جهانی در تولید و صنعت خواهد شد؛ ولی دقیقاً این سیاست مبتنی بر احساس ترامپ است که بازارهای جهانی را میترساند. به عنوان مثال، دو روز پس از اعلام افزایش تعرفه گمرکی چین، ترامپ اعلام کرد که گوشیهای هوشمند، رایانهها، نیمههادیها، تراشهها و سایر محصولات الکترونیکی از آن معاف میشوند. این تصمیم را میتوان بیشتر تصمیم شرکت اپل نامید؛ زیرا آیفونها و بخش بزرگی از قطعات کامپیوتر اپل در چین تولید میشوند. لذا واضح است که بسیاری از شرکتهای آمریکایی با فناوری پیشرفته که تولید خود را به چین منتقل کردهاند، از افزایش اعلام شده آسیب جدی خواهند دید و لذا ترامپ مجبور شد یک گام به عقب بردارد. شایان ذکر است که ارزش کل صادرات ۳۰۱۱ میلیارد دلار آمریکا شامل نفت، ماشینآلات، تجهیزات الکتریکی، وسایل نقلیه و دارو میباشد و ارزش کل صادرات چین ۳۷۱۵ میلیارد دلار که شامل تجهیزات پخش دیجیتال، ماشینآلات الکتریکی، کامپیوتر، مبلمان و منسوجات است. بر اساس جدیدترین دادهها، مکزیک در سال گذشته بزرگترین شریک تجاری آمریکا بود و حجم تجارت دوجانبهی آنها به ۷۷۶ میلیارد یورو (فقط کالا) رسید که ۱۵.۹درصد از کل تجارت آمریکا را تشکیل میدهد. در رتبهی دوم، کانادا با سهم ۱۴.۳ درصد قرار داشت و پس از آن چین با ۱۰.۹ درصد و آلمان با ۴.۴ درصد جای گرفت.
در مجموع اگرچه یکی از دلایل حمایت ترامپ از تعرفهها، حمایت از مشاغل و شرکتهای آمریکایی است؛ و در کارزار انتخاباتی خود بارها گفته بود: "تحت برنامه من، کارگران آمریکایی دیگر نگران از دست دادن شغل خود به کشورهای خارجی نخواهند بود. در عوض، این کشورهای خارجی خواهند بود که نگران از دست دادن مشاغلشان به آمریکا خواهند شد." ولی برنامههای رئیس جمهور ایالات متحده، بازارهای سهام جهانی را متزلزل کرده و باعث اختلافات شدید با بزرگترین شرکای تجاری ایالات متحده شده است و در این دوران بسیار آشفته، سرمایهگذاران اعتماد خود را به اقتصاد آمریکا از دست میدهند. این میتواند به نرخ ارز لطمه بزند. در نتیجه ارزش دلار در برابر سایر ارزها به سرعت در حال کاهش است؛ زیرا سرمایهگذاران به ارزهایی مانند یورو، ین ژاپن یا فرانک سوئیس پناه بردهاند. در چنین شرایطی بازار آمریکا بزرگتر از آن است که سرمایهگذاران را به طور انبوه از دست بدهد؛ در غیر این صورت اقتصاد آمریکا ضربه اساسی خورده و منجر به فروپاشی در بازار جهانی میشود. در نهایت پیشبینی مهم انکتاد مطرح است که افول بیش از2 درصدی رشد جهانی را در نتیجه تصمیمات اقتصادی نامتوازن ترامپ را اعلام مینماید.
علی بمان اقبالی زارچ، رئیس گروه مطالعات اورآسیا
(مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاههای مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی نیست)