دیپ سیک؛ پاسخی چینی به یکه تازی‌های امریکا

با گذشت بالغ بر یک ماه از آغاز ریاست جمهوری ترامپ، نوعی زلزله سیاسی در بخش‌های مختلف جهان از غرب و شرق آسیا و اروپا گرفته تا شمال و مرکز و جنوب قاره آمریکا در حال رخ دادن است. ترامپ که در دوره دوم ریاست جمهوری خود دیگر محدودیت‌ها و ملاحظات دوره نخست را ندارد؛
۸ اسفند ۱۴۰۳
مشاهده ۳۰۴
اعظم ملایی

با گذشت بالغ بر یک ماه از آغاز ریاست جمهوری ترامپ، نوعی زلزله سیاسی در بخش‌های مختلف جهان از غرب و شرق آسیا و اروپا گرفته تا شمال و مرکز و جنوب قاره آمریکا در حال رخ دادن است. ترامپ که در دوره دوم ریاست جمهوری خود دیگر محدودیت‌ها و ملاحظات دوره نخست را ندارد؛ با طرح نظرات و پیشنهادات شگفت انگیز، غیر قابل پذیرش و بعضاً استعمارگونه در رابطه با کشورهای همسایه و دوست و نیز رقبا و دشمنان استراتژیک خود کوشیده است یک پیام قوی به جهان مخابره کند؛ آمریکا در دوران ریاست جمهوری او به جایگاه ابرقدرتی سابق خود باز خواهد گشت و کشورهایی که نخواهند این مسأله را بپذیرند، مجازات خواهند شد.

این رویکرد قلدرمأبانه که دونالد ترامپ و مشاوران کلیدی‌اش از آن تحت عنوان «بازگشت به صلح از طریق قدرت» یا «اول آمریکا» یاد می‌کنند، هر چند کانادا، مکزیک، پاناما، شرکای فراآتلانتیکی آمریکا، اوکراین و جمهوری اسلامی ایران را نیز هدف قرار داده، اما نوک پیکان آن متوجه یک بازیگر است؛ تنها کشوری که استراتژیست‌های آمریکایی معتقدند پتانسیلهای لازم برای رقابت جهانی با آمریکا را دارد و می‌تواند به زودی به مانعی جدی برای برتری بلامنازع آمریکا در نظام بین الملل تبدیل شود؛ «جمهوری خلق چین»!

به طور اصولی، رویکرد جهانی دولت آمریکا در اسناد امنیت ملی ارائه می‌شود که یکی از معتبرترین اسناد نظام حکمرانی در این کشور است و به طور معمول هر چهار سال یک بار از سوی کاخ سفید منتشر می‌شود. دولت ترامپ هنوز سند امنیت ملی جدیدی برای دوره دوم ریاست جمهوری خود تدوین نکرده، اما موضع گیری‌ها و سیاست‌های اعلامی و اعمالی وی نشان می‌دهد نگرش کلی او به سیاست خارجی چندان تغییری نکرده است. در سند استراتژی امنیت ملی دولت اول ترامپ(2017) روسیه و چین قدرت های «تجدیدنظرطلب» تعریف شده‌اند که تهدیدی برای برتری اقتصادی آمریکا، نفوذ و نظام ارزش‌های این کشور در عرصه جهانی هستند.

از بین این دو قدرت جهانی نیز، چین به دلیل پیشرفت‌های خیره کننده در عرصه اقتصاد، نگرانی بیشتری برای دولت آمریکا ایجاد کرده است؛ ضمن اینکه طولانی شدن جنگ اوکراین خود به خود، دیگر رقیب و تهدید امنیت ملی آمریکا یعنی روسیه را حداقل در کوتاه مدت، تضعیف کرده و ضربه‌های جدی به اقتصاد، نفوذ و اعتبار جهانی آن زده است.

در سند استراتژی امنیت ملی سال 2017، ترامپ چهار «ستون» برای سیاست خارجی خود تعیین کرد: «محافظت از مردم آمریکا، میهن و شیوه زندگی آمریکایی»؛ «ارتقاء رفاه آمریکا»؛ «حفظ صلح از طریق قدرت» و «تقویت نفوذ آمریکا». این چهار اصل در دوره فعلی نیز نقشه راه دولت ترامپ هستند. بر این اساس، به نظر می‌رسد دولت وی با اخراج مهاجران غیر قانونی و وضع تعرفه بر کالاهای وارداتی از کانادا و مکزیک و چین، تلاش می‌کند از اقتصاد و اشتغال مردم آمریکا محافظت کرده و رفاه را در کشورش افزایش دهد، با تلاش برای پایان دادن به  جنگ غزه و اوکراین (از طریق طرح پیشنهادات عجیب و استعماری برای طرفهای فلسطینی و اوکراینی) می‌خواهد صلح از طریق اعمال قدرت را عملیاتی کند، در نهایت هدف «تقویت نفوذ آمریکا» می‌ماند که مهمترین مانع آن در مقطع کنونی چین است؛ کشوری که بر خلاف روسیه، کره شمالی و ایران درگیر بحرانهای جدی منطقه ای و مشکلات اقتصادی نیست و برنامه‌های بلند پروازانه و البته عملیاتی و واقع بینانه برای ایفای نقش رهبری جهانی دارد.

بنابراین تلاش دولت ترامپ برای مهار چین بر کسی پوشیده نیست، اما آنچه نوشتار حاضر قصد تأکید و توجه به آن را دارد، پاسخ چین در برابر این رویکرد است! اقدامات اخیر چین در ماه‌های گذشته نشان می‌دهد هیأت حاکمه این کشور از انتخاب ترامپ به ریاست جمهوری و اقدامات ضد چینی وی غافلگیر نشده‌اند و برنامه‌های منسجمی‌برای پاسخگویی و حتی بهره‌برداری از آنها به نفع خود دارند. در گام نخست به نظر می‌رسد پکن درس‌های زیادی از دوره نخست ریاست جمهوری دونالد ترامپ گرفته و تلاش کرده است نقاط ضعف وسیاست‌های آسیب‌زای خود را جبران و اصلاح کند؛ به عنوان نمونه شی جین‌پینگ، رئیس جمهور این کشور در دوره گذشته، واکنش‌های فوری به اقدامات ترامپ نشان می‌داد، اما این بار با درک بی فایده بودن این رویکرد، جهت گیری جدید اتخاذ کرده و تمرکز خود را روی آماده‌سازی چین برای مواجهه با تهدیدات و رو کردن برگهای برنده متعدد برای غافلگیر کردن دولت ترامپ قرار داده است. به عبارت دیگر مقامات چین اکنون ترفندهای ترامپ را شناخته و درک کرده‌اند و به این جمع بندی رسیده‌اند که می‌توانند دولت او را تحت تاثیر قرار دهند.

گام بعدی دولت چین برای مقابله با ترامپ، ورود به عرصه‌های رقابتی کم تنش، اما پربازده و غرورآفرین برای مردم چین بوده است؛ در این راستا یکی از سیاست‌های جدی چین، توسعه فناوری و نوآوری در زمینه‌های حیاتی مانند وسایل نقلیه الکتریکی، انرژی خورشیدی، هوش مصنوعی و محاسبات کوانتومی‌با هدف توسعه نفوذ و حضور خود در عرصه جهانی است؛ «دیپ سیک» نیز نماد بارز این امر است.

«دیپ‌سیک»یک چت‌بات هوش مصنوعی چینی با حمایت مالی شرکت چینی «های فلایر» است که در 20 ژانویه 2025 یعنی دقیقا روز تحلیف دونالد ترامپ منتشر شد تا پیامی محکم و از موضع قدرت برای رئیس جمهور جدید آمریکا بفرستد. تا پیش از انتشار این چت بات چینی، آمریکا قدرت اول جهان در تولید چت باتهای هوش مصنوعی بود و چت‌جی‌پی‌تی تولیدی شرکت «اپن ای آی» رقیب جدی در عرصه جهانی نداشت؛ اما رونمایی از دیپ سیک، بی همتایی آمریکا در حوزه چت باتهای هوش مصنوعی را به چالش کشید.

همچون سایر تولیدات چینی که در مقیاس بالا و با قیمت پایین به کشورهای مختلف صادر می‌شوند و  بازارهای جهانی را یک به یک فتح می‌کنند، چت بات هوش مصنوعی دیپ‌سیک نیز همین مسیر را پیمود؛ چرا که دارای برخی ویژگی‌های متمایز است؛ این چت بات به دلیل نیاز به تعداد تراشه کمتر، با هزینه بسیار کمتری (تنها ۶ میلیون دلار) نسبت به چت جی پی تی تولید شده است. به عبارت دیگر، مدل‌های هوش مصنوعی مشهور غربی از حدود ۱۶ هزار تراشه تخصصی استفاده می‌کنند، اما دیپ‌سیک مدل هوش مصنوعی خود را طوری آموزش داده‌ است که فقط به ۲۰۰۰ تراشه‌ پیشرفته و هزاران تراشه سطح پایین‌تر نیاز دارد و به همین دلیل است که این محصول، کم‌هزینه‌تر و ارزان‌تر از مدل‌های غربی تولید می‌شود.

از سوی دیگر، چین توانسته با ساخت تراشه‌های داخلی هزینه‌های سخت‌افزاری را کاهش دهد. این موضوع، وابستگی چین به فناوری‌های غربی را کمتر کرده و توسعه هوش مصنوعی در این کشور را مستقل‌تر ساخته است. در نتیجه، برخلاف شرکت‌های غربی که وابسته به تأمین قطعات و زیرساخت‌های گران‌قیمت هستند، چین قادر است مدل‌های هوش مصنوعی را با بودجه‌ای بسیار پایین‌تر توسعه دهد و این امر می‌تواند به مرور زمان، قیمت‌گذاری و انحصار شرکت‌های فناوری غربی را به چالش بکشد و تسلط آمریکا بر هوش مصنوعی جهانی را تهدید کند.

دیپ‌سیک از جهاتی دیگر هم با سایر چت‌بات‌ها از جمله چت‌جی‌پی‌تی تفاوت دارد؛ زیرا فرایند استدلال خود را پیش از ارائه پاسخ به درخواست کاربر توضیح می‌دهد و این یعنی شفافیت بیشتر پاسخ‌ها و اعتماد بالاتر کاربران (رفع نقطه ضعف جدی سایر چت بات‌های هوشمند). در نتیجه اپلیکیشن موبایل این محصول پس از عرضه به صدر جدول محبوب‌ترین اپلیکیشن‌های آیفون در ایالات متحده رسید و بنابر آمارها تا تاریخ ۲۵ ژانویه 2025، ۱.۶ میلیون بار دانلود شد و در فروشگاه‌های اپلیکیشن آیفون در کشورهایی مانند استرالیا، کانادا، چین، سنگاپور، ایالات متحده و بریتانیا در رتبه اول قرار گرفت.

البته این نقطه آغاز رقابت جویی چینی‌ها در این حوزه است؛ چین در سال‌های اخیر از یک اکوسیستم فناورانه هوشمند و پویا برخوردار شده است که بخش‌های مختلف آن هم‌تکمیلی بسیار خوبی با هم دارند؛ بر این اساس؛ همزمان با افزایش تعداد کاربردان هوش مصنوعی دیپ سیک به بیش از 20 میلیون کاربر فعال روزانه، در کمتر از دو ماه، خودروسازان چینی نیز به‌سرعت درحال پذیرش و بهره گیری از آن هستند و می‌خواهند با ادغام این هوش مصنوعی در تولید خودروهای جدید و هوشمند پیشگام باشند. بنابراین درآینده نزدیک شاهد تقویت کیفیت خودروها و سایر محصولات چینی و افزایش استقبال مصرف کنندگان جهانی از آنها نیز خواهیم بود. به عبارت دیگر، این نوآوری فناورانه به طور ذاتی قدرت اقتصادی و قدرت ژئوپلیتیکی چین را افزایش و در نتیجه سیاست جهانی را به طور فزاینده ای تغییر شکل خواهد داد.

برخلاف مسابقه تسلیحات هسته‌ای که یک پایان مشخص داشت؛ رقابت‌ها در حوزه هوش مصنوعی پایان مشخصی ندارد؛ بلکه یک نبرد مداوم برای تعیین استانداردها، هدایت نوآوری‌های کلیدی و شکل دادن به قوانین آینده است. به این ترتیب، رقابت در حوزه هوش مصنوعی این نیست که چه کسی موفق می‌شود یک محصول خاص تولید کند؛ بلکه این است که چه کسی می‌تواند بهترین استانداردها را تعیین کند، نوآوری را هدایت کند و بر آینده نظم جهانی تأثیر بگذارد و چین در حال تلاش است تا بدون درگیری مستقیم با آمریکا، به کشوری تعیین کننده و رهبر در این حوزه تبدیل شود.

بر این اساس به نظر می‌رسد مقامات چینی به دیدگاه ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه که در سپتامبر2017 خطاب به دانش آموزان کشورش گفت: «هرکشوری که بتواند رهبری فناوری هوش مصنوعی را در اختیار بگیرد، حکمرانی جهان را برعهده خواهد گرفت»،  باوری عمیق‌تر از خودش دارند و در نتیجه می‌کوشند پاسخی هوشمندانه به تهدیدات و فشارهای ترامپ بدهند. آنها درگیر اقدامات نظامی یا حتی اقتصادی پر هزینه، لفاظی و شعارهای بی پشتوانه و بازی‌های سیاسی بی ثمر نشده اند؛ آنها عرصه ای را برای رقابت و مقابله با تمامیت خواهی ترامپ انتخاب کرده اند که سران سایر کشورها حتی اگر هم بخواهند نمی‌توانند آن را محکوم و سرزنش کنند و افکار عمومی جهانی نمی‌تواند موضعی جز تحسین در برابر آن داشته باشد. مقامات چینی به این نتیجه رسیده‌اند که اگر آمریکا به دنبال رفاه و توسعه بیشتر برای مردم خود و نفوذ در جهان است، آنها هم باید باشند و موفقیت این رویکرد در این است که جواب «توسعه را با توسعه»، «فناوری را با فناوری» و «نفوذ را با نفوذ» بدهند.

اعظم ملایی، محقق و پژوهشگر روابط بین الملل

   (مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاه‌های مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی نیست) 

متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است
نشست اضطراری در پاریس با موضوع اوکراین روز دوشنبه ۲۹ بهمن (۱۷ فوریه) به صورت غیرعلنی و یک روز پس از کنفرانس امنیتی در مونیخ برگزار شد تا رهبران اروپا درخصوص واک...
با روی کار آمدن ترامپ در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۵ ، همه کشورهای جهان از غربی و شرقی به این جمع بندی رسیدند که باید تحولاتی را در عرصه سیاست خارجی خویش ایجاد کنند.