معرفیِ کتابِ « لایههای زیرینِ امپراتوری؛ چگونه آمریکا اقتصادِ جهانی را مسلّح کرده است»؟
اثر: Henry Farrell , Abraham Newman
شیوهٔ جنگِ اقتصادیِ آمریکا؛ آیا واشنگتن در استفاده از قوی ترین سلاح هایش زیاده روی کرده است ؟
معرف اثر: Paul Krugman
برندهٔ جایزهٔ نوبل اقتصاد در سال ۲۰۰۸ و استاد مدعو در دانشگاه نیویورک.
نشریه فارن افرز ۶ دسامبر ۲۰۲۳
نکته کلیدی:
برندهٔ جایزهٔ نوبل اقتصاد، در معرفیِ کتابی جدید که به تازگی در حوزهٔ اقتصاد سیاسی و تحریم ها منتشر شده است، نگرانی نویسندگان کتاب در خصوصِ پیامدهای نامطلوب زیادهروی آمریکا در استفادهٔ ابزاری از دلار و تحریم علیه دیگران را تأیید کرده و با اشاره به اشتباهات مکرر آمریکا در سیاست خارجی پیشنهاد میکند لازم است به منظور پیشگیری از تکرار جنگی خانمانسوز مثلِ جنگ جهانی دوم حتماً یک امپراتوریِ برخوردار از عناصرِ مخفیِ قدرت ( فناوری و اقتصاد) ، درست مثلِ الگوی رقابت های هستهای از نوعی عقلانیت سطح بالا تبعیت نماید زیرا مسلّح سازیِ تجارت و بازرگانی یکی از عوامل دخیل در وقوع جنگ جهانی دوم بوده است.
نکات مهم:
- تسلط دلار بر اقتصادِ جهانی و انجام تراکنشهای مالی با دلار (در سطح جهانی) از مهم ترین ابزارهای اعمال نفوذِ آمریکا در دنیا است مخصوصاً که اغلبِ کابل های فیبر نوری که دادهها و پیامهای تراکنشهای مالی در دنیا را منتقل می نمایند از قلمروی آمریکا عبور میکنند؛ در نتیجه آمریکا به راحتی قادر به نظارت بر انتقال تمامی دادهها در حوزه تراکنشهای مالی است. بدین ترتیب آمریکا از قدرتی منحصر به فرد و استثنائی در کنترل بسیاری از تراکنشهای مالی و بانکی برخوردار شده است.
- بعید است عبور کابل ها و فیبرهای نوری از آمریکا برای این کشور درآمد مالیِ خاصی داشته باشد بنابراین نویسندگان کتابِ « لایههای زیرینِ امپراتوری؛ چگونه آمریکا اقتصادِ جهانی را مسلّح کرده است»؟ نشان می دهند که کنترل و نظارت آمریکا بر نقاط و ایستگاههای بازرسیِ اقتصادِ جهانی، باعث شده است راههای تازه ای برای تحمیلِ نفوذِ سیاسیِ آمریکا فراهم گردد.
- قبلاً در ابتدای قرن بیستم، پوندِ بریتانیا نقشی کلیدی در بسیاری از تراکنشهای مالی بین المللی ایفا میکرد چنانکه کابل ها و خطوط تلگرافیِ متصل کنندهٔ دنیا به همدیگر (که زیر دریاها کشیده شده بودند) همگی از لندن عبور میکردند!
- موضوع کتابِ «لایههای زیرینِ امپراتوری؛ چگونه آمریکا اقتصادِ جهانی را مسلّح کرده است»؟ در واقع پرداختن به مقولهٔ جاسوسیِ آمریکا از دادههای تراکنشهای مالی و استفادهٔ آمریکا از ابزار تحریم علیه دیگران است. این کتاب توضیح می دهد واشنگتن چگونه از چنین قدرتِ مهیبی (و دیگر روش ها) برای بسط و گسترش دادنِ اقتدارش در حوزههای پولی و مالی علیه دیگران استفاده میکند ؟ تا پیش از واقعهٔ ۱۱ سپتامبر ، مسئولین آمریکایی مانع از زیادهروی در استفاده از امکاناتِ اقتصادیِ آمریکا برای تهدید علیه دیگران میشدند. نویسندگان این کتاب با جزئیات نشان می دهند چگونه آمریکا پس از واقعهٔ ۱۱ سپتامبر شروع به استفاده از قدرتِ امپراتوری اش در رصد کردنِ تراکنشهای مالی در دنیا نموده است و چگونه با بهرهگیری از موسسات و نهادهای گوناگون، اقدام به ایجادِ محدودیت برای روسیه و چین کرده است! وادار ساختنِ چین به جدا شدن از اقتصادِ جهانی (توسط آمریکا)، منجر به کاهش رشد اقتصادی جهان خواهد شد. نویسندگان همچنین شرح می دهند که آمریکا (در پوششِ امنیت) ، نظامی را ایجاد کرده است که اغلب از آن سوءاستفاده میشود. واشنگتن، تحتِ لوای « حفاظتِ از آمریکا » به آرامی ولی با اطمینان، شبکههای اقتصادیِ خودش را به عنوان ابزار تسلط بر دیگران گسترش داده است. این کتاب، روشن می سازد که تلاش های آمریکا برای مسلط شدن بر اقتصاد و تراکنش های مالی میتواند باعثِ ویرانیِ گسترده و فراگیر بشود. تجاربِ تحریم کردنِ ایران و شرکت چینی «هوآوی» مصادیقی معتبر از اقدامات واشنگتن در مسلح ساختنِ اقتصاد بوده است چنانکه آمریکا به بهترین شکل و به طرزی عجیب و موفقیت آمیز با بهرهگیری از ۳ عنصرِ امپراتوری یعنی کنترل دلار ، کنترل اطلاعات دادهها و کنترل مالکیت معنوی ، به راحتی شرکت چینی «هوآوی» را به زانو در آورده و آن را از گردونه خارج کرد. شرکت «هوآوی» چشم اندازِ تسلط چین بر فنآوری G5 را فراهم میکرد و به صورتی موثر این امکان را برای چین فراهم می ساخت که درست مثلِ آمریکا هر نقطه از دنیا را شنود نماید. بدین ترتیب آمریکا بی سر و صدا در جنگی پُست مدرن علیه چین پیروز شد!
- نویسندگان کتاب به نوبهٔ خود نسبت به زیاده روی در استفادهٔ آمریکا از حربهٔ جنگ اقتصادی ابراز نگرانی کردهاند. آنها می نویسند اگر آمریکا به صورتی ولنگار و بی حساب و کتاب همچنان از قدرت اقتصادیِ خود علیه دیگران استفاده کند این امر میتواند سببِ تضعیفِ این قدرت شود. به طور مثال اگر آمریکا از دلار (به عنوان سلاح) علیه کشورهای زیادی استفاده نماید این امکان فراهم خواهد شد تا این کشورها برای یافتن جایگزینهای پرداخت های بینالمللی به صورتی موفقیت آمیز با همدیگر متحد شوند. اگر واشنگتن به صورت مکرر اقدام به تعمیم دادنِ ابزارهای تسلطِ بر تراکنشهای مالی نماید آنگاه امکان دارد کشورهای دیگر بلافاصله اقدام به گُسست از نظمِ بین المللی جاری نمایند. اگر کشورها بابتِ جاسوسیهای آمریکا عمیقاً نگران شوند حتی ممکن است این کشورها استفاده از فیبرهای نوری که از آمریکا میگذرد را رها کنند. اگر واشنگتن بخواهد محدودیت های زیادی برای صادرات آمریکا اعمال نماید آنگاه ممکن است شرکتهای خارجی حتی از استفاده از فنآوریهای آمریکایی دست بکشند مثلاً هرچند ممکن است نرم افزارهای طراحی شده توسط چین به کیفیت مطلوب انواع آمریکایی آن نباشد ولی برای بسیاری از کشورها، پذیرش نرم افزارهایی با کیفیت پائین تر ( که البته ارزانتر از انواع آمریکایی آن است) کار چندان سختی نیست. روی آوردن به کابل های فیبر نوری که از آمریکا عبور نکند کار بسیار راحتی است و برخلافِ باور و تصور مردم عامی، نرم افزارهای آمریکایی به راحتی قابل جایگزین سازی هستند. استفادهٔ آمریکا از اقتدارِ [اقتصادی اش] برای تنبیه کردنِ دیگران ممکن است باعثِ تنبیه شدنِ کشورها و مردمیشود که هیچ کار خطائی نکردهاند. بدین ترتیب کارشناسان در دیگر کشورهای دنیا ناچار خواهند شد در خصوصِ چگونگیِ محدود ساختن (هرچند نه مهارِ کامل) آمریکا فکر کنند.
- حتی اگر آمریکا اقدام به استفادهٔ بیش از حد از عناصرِ مخفیِ قدرتِ امپراتوری اش [ اقتصاد و فنآوری] به منظور تحریک کردن نقاط داغ درگیریها نکند باز هم بنا به یک دلیل اصلی باید نگران قدرتِ نمادینِ آمریکا در اقتصاد و اطلاعات و دادهها بود ؛ دلیل مزبور هم این است که آمریکا معمولاً در منازعات و جنگ هایی که وارد آنها شده است طرف و جانب حق نبوده است! واشنگتن تاکنون در سیاست خارجی، تصمیمات غیر اخلاقی زیادی گرفته است و در مواردی حساس و مهم (مثلِ جنگ عراق ۲۰۰۳ یا جنگ جاری در اوکراین) به عنوان یک امپراتور، پاسخگوی اشتباهات خود نبوده است ؛ در نتیجه اصلا بعید نیست که آمریکا از ابزار کنترل و بازرسیِ پُست ها و ایستگاههای دادههای جهانی نیز به زیان مردم، شرک، به اروپا و کانادا سیلی زد! نتیجه آنکه شایسته است یک امپراتوریِ برخوردار از عناصرِ مخفیِ قدرت، درست مثلِ الگوی رقابت های هستهای از نوعی عقلانیت سطح بالا تبعیت نماید.
- نویسندگان کتاب به این نکته اشاره میکنند که مسلّح سازیِ تجارت و بازرگانی یکی از عوامل دخیل در وقوع جنگ جهانی دوم بوده است چنانکه آلمان و ژاپن (که هر یک به نوبهٔ خود درگیر جنگ و فتوحات و کشورگشایی بودند) به منظور تضمین دسترسی به مواد خام و ترس و نگرانی از قطع شدنِ ناگهانیِ این دسترسی (به خاطرِ تحریم ها) وارد جنگ جهانی دوم شدند. امروز هم همان کابوس در خصوصِ چین ممکن است تکرار شود زیرا چین ممکن است از ترس منزوی شدن، اقدام به حمله علیه تایوان نماید. تایوان از نقشی کلیدی در صنعت نیمه رساناها در سطح جهانی برخوردار است.
چکیده و برگردان : قاسم ذاکری کارشناس سیاسی وزارت امور خارجه