با سقوط اتحاد شوروی کمونیستی که طی سالهای 91-1990 رخ داد، 15 جمهوری جدید در مرزهای عمدتا جنوبی این کشور متولد شدند. از جمله پنج کشور جدید در آسیای مرکزی در شرق دریای خزر که دارای ویژگیهای منحصر بفرد، تاریخی، فرهنگی اجتماعی و عشیره ای هر کدام خاص خود هستند. پنج کشوری که حالا به استقلال دست پیدا کرده و آماده میشوند در کنار مرزهای روسیه، چین، قفقاز و ایران مسیر جدیدی از زندگی و تعاملات فرامرزی بشری را تجربه و دنبال نمایند. با دنیایی نو و مملو از تنوع و انواع فن آوریهای پیچیده و جذاب روبرو میشوند که هوش را از سر میپراند و فرصتهای بی شماری را برای جمعیت ساکن و جوانان این کشورها فراهم میکند.
مسیر منحصر بهفرد جغرافیایی منطقه آسیای مرکزی راه را برای عبور و هجوم و نفوذ پی در پی اقوام و جنگجویان فرا مرزی هموار میکرد و باعث شده بود که موضوع حفظ هویت و محافظت از مرزهای عشیره و قبیلگی که از بارزترین خصوصیات جدانشدنی جمعیت این کشورها بوده به مهمترین چالش و رقابت سرزمینی و فرهنگی این منطقه و کشورها تبدیل شود. کثرت روشهای زندگی بومی و قبیلگی در عین وحدت جمعیتهای ساکن از نقاط بارز و زیبای زندگی در آسیای مرکزی در طول تاریخ پر فراز و نشیب بوده است.
نوشته"آسیای مرکزی در گذر تاریخ" سعی میکند با ورود به برشهای تاریخی منطقه و ویژگیهای زندگی بومی، تاریخی و سیاسی آن در شناخت و فهم هویت و چگونگی شکل گیری آن در طی برهههای تاریخی، گامی در مسیر آسان کردن تعاملات فرهنگی و سیاسی با این کشورها بردارد.
در دیباچه کتاب به جدال بی وقفه فرهنگ و هویت با معاش و اقتصاد طی سالهای پس از استقلال در این کشورها تاکید شده است. آسیای مرکزی منطقه بکر و دست نخورده ای می ماند که رقبای دور و نزدیک در پی به خدمت گرفتن ظرفیتهای بی شمار و متنوع آن هستند. ریسک و خطرات در پیش روی این کشورها و مناطق در حالی که التهاب های قومی در کنار تهدیدات خارجی در آن فشار سنگینی را تحمیل میکند، دو چندان میشود.
منطقه جسته از حدود 150 سال چکیده کتاب "آسیای مرکزی در گذر تاریخ"
قیمومیت روسیه تزاری و کمونیستی با مقاومت فرهنگی و اجتماعی از آیین مسلمانی و بهره تمدنهای اطراف خود دفاع کرده است. آسیای مرکزی سرزمین مراسم و آداب میهماننوازی منحصر بهخود است. سرزمین اسب و سلحشوری و با داراییهای غنی معدنی، دامداری و کشاورزی و مسیر همیشگی تجارت شرق و غرب، آیین نوروز جاده ابریشم و نقطه اتصال طوایف و عشایر آسیایی بوده است. سرزمین معروف بین دو رود جیحون (آمو دریا) در جنوب و سیحون (سیر دریا) درشمال یا همان ماورای نهر (در فارسی فرارود). منطقهای که طی قرنها مواجهه با هجوم اقوام خارجی وادار به تغییر خط و زبان و آداب فرهنگی و دینی خود شده ولی همچنان و استوار پابرجا مانده است. رسالت این نوشتار نیز زدن پلی میان گذشته و حال، سنت و مدرنیسم در آسیای مرکزی و چشم انداز آینده در پرتو گذری به تاریخ غنی و پر تلاطم منطقه بوده است.
در ابتدای پژوهش ورود به تاریخ سیاسی و جغرافیایی آسیای مرکزی و ماورای نهر و آشنایی خواننده با گذشته تاریخی و فرهنگی آن مد نظر قرار گرفته است. سپس سازمان اجتماعی و طایفه گری در آسیای مرکزی تجزیه و تحلیل میشود. بررسی جریانهای فکری و اجتماعی در منطقه حائز اهمیت بوده و شامل، مسلمانان در آسیای مرکزی، تصوف و ریشهها و ساختار فکری آن و قدمت آن در ایران، سرنوشت آن در دوره تزارها و شوروی سابق، نقش آن در فروپاشی امپراطوری، وهابیت و تاریخچه این فرقه، اخوان المسلمین، جریان انقلاب اسلامی، جریان غربگرایی و جریانهای اجتماعی و سیاسی ضد چینی میباشد.
بی شک جاده ابریشم نقش مهم تاریخی در تجارت شرق و غرب و مراودات فرهنگی و اقتصادی و رشد و باروری این مناطق داشته است. لذا توجه به موقعیت تاریخی و نقش آن در ایجاد پیشرفت منطقه کمک شایانی به فهم ملموس تحولات بعدی میکند. بحث بعدی به رقابتهای منطقه و اثری که در تنظیم سیاستهای قرن نوزده و بیست آسیای مرکزی و قفقاز بازی کرده است میپردازد. تقسیم قدرت و حوزه نفوذ روسها در آسیای مرکزی که با رد مذهب، ملیت، قومیت و خط و زبان ملل منطقه همراه بود فصل بعدی کتاب است تا اینکه با ظهور گورباچف جوامع مسلمان اتحاد شوروی از تسلط حدود یکصد و پنجاه ساله تزارها و کمونیستها فارغ میشوند.
واکاوی شرایط وقت کشورهای مسلمان تازه تشکیل شده و تحولات بعدی در آنها فصل دیگر کتاب است. این تحولات در قالب ائتلاف و نوسازی و جمع شدن در اتحادهای اقتصادی و سیاسی و امنیتی منطقه ادامه پیدا میکند. نتیجه گیری و فهرست منابع و ماخذ پایان کتاب و مباحث را در بر میگیرد. کتاب در صد صفحه در سال 1400 ه.ش توسط بهمن آقارضی درمنی، سفیر و محقق مرکز مطالعات سیاسی وزارت امور خارجه، به زیور طبع آراسته شده است.