دانش روابط بین الملل در نیم قرن اخیر توسعه زیادی پذیرفته و همچنان در حال گسترش است. پژوهشگران این رشته نیز مانند بسیاری از رشتههای دیگر تلاش میکنند تا با بهره گیری از الگوهای آشنا، دیدگاههای خود را تبیین و درک مناسب تری از مسائل مورد مطالعه خود ارائه کنند.
دولت ها با برخورداری از اصل حاکمیت همچنان بازیگران اصلی روابط بین الملل هستند. در عین حال کیفیت بازیگری دولت ها تغییرات زیادی پذیرفته است. با گذشت زمان بر تعداد و نوع بازیگران در عرصه روابط بین المللی افزوده شده است. اکنون دیگر این عرصه در انحصار دولت ها نیست. علاوه بر دولت ها، بازیگران متعدد دیگری همچون سازمانها، اتحادیهها، موسسات، بازیگران غیر دولتی، گروههای ذی نفوذ و حتی افراد شاخص، در عرصه روابط بین المللی ایفای نقش میکنند. بنابراین در شیوه اندیشیدن پیرامون چیستی جهان سیاسی و چیستی نظم بین المللی و کنش سیاسی، انقلاب های بی وقفه رخ داده است.
دیدگاه سنتی نسبت به روابط بین الملل از آموزههایی سرچشمه میگیرد که از قرن هفدهم میلادی رواج یافت؛ یعنی زمانی که صلح وستفالیا چارچوب کشورهای مستقل و برابر را ایجاد کرد و اساس حقوق بین الملل، سیاست بین الملل و تجارت بین الملل را شکل داد. این دیدگاه عمدتا تابع یک الگوی صفحه شطرنجی است. تصور صحنه روابط بین الملل به عنوان یک صفحه شطرنج از امتیازات تحلیلی زیادی برخوردار است. تحلیل تصمیمات کشورهای قدرتمند و شناخت واکنش های آنها در یک بازی بی پایان برای دستیابی به برتری استراتژیک، توانایی پیش بینی روندهای آینده در روابط بین الملل را فراهم میکند. این الگو علاوه بر عرصه امنیت و حوزه نظامی، در حوزه اقتصادی و مذاکرات تجاری نیز قابل بهره برداری است. جوزف نای برای تحلیل پیچیدگیهای سیاست جهانی پس از جنگ سرد، آن را به "بازی شطرنج پیچیده سه بُعدی" تشبیه کرد. در دهه 1960 توماس شِلینگ در کتاب استراتژی نبرد که در یکی از پر مخاطره ترین دورانهای جنگ سرد نوشته شد، نظریه بازی را به دانشجویان و پژوهشگران روابط بین الملل معرفی کرد.
در صفحه شطرنج گسترده در روابط بین الملل، تعداد زیادی از دولت های ملی درگیر بازی هستند و هر یک از آنها با استفاده از مزیت ها و تواناییهای خود، تلاش میکند تا منافع ملی خود را به نحو مطلوب تری تامین کند. انگاره صفحه شطرنج با همه مزایای مهمیکه برای مطالعه روابط بین الملل دارد، در تحلیل بسیاری از شرایط، رخدادها و کنش ها و واکنش های این عرصه از توان تبیین کنندگی لازم برخوردار نیست. منظرههای دیگری نیز وجود دارد که از این دیدگاه نمیتوان آنها را به خوبی مشاهده کرد. شبکههای مویرگی روابط انسانی از جمله آنها است. در انگاره شبکهای، نقشههای جغرافیایی تفکیک شده که مرز قدرتهای سیاسی مستقل را تبیین میکنند، لزوما مورد توجه نیستند. بلکه نقشه ارتباطها را بایستی مورد توجه قرار داد که تراکم و شدت روابط در فراسوی مرزها را به ما نشان می دهد.
دنیای کنونی در بر گیرنده شبکههای متعددی است. این شبکهها در همه زمینههای قانونی و غیر قانونی یافت میشوند. گسترش شبکهها بسیاری از انگارههای کهن در مورد نقشههای سیاسی و قوانین ملی کشورها را دستخوش تغییر کرده اند. از اواسط دهه 1990 میلادی که مانوئل کاستلز ظهور جامعه شبکه ای را مطرح کرد، تا کنون تغییرات شگرفی رخ داده است. انقلاب اطلاعات و گسترش فناوری دیجیتال تصویر کاملا متفاوتی از جهان به وجود آورده است.
هر چند که دولت ها همچنان در صحنه روابط بین المللی به اعمال قدرت میپردازند و موضوع اصلی روابط بین الملل هستند، اما در دنیای شبکه ای شده، بازیگران بیشتری حضور دارند که دوشادوش دولت ها فعالیت میکنند. همین موضوع پیچیدگیهای کار تصمیم گیرندگان سیاست خارجی و روابط بین الملل و نیاز آنها به مهارت های جدیدتر را افزایش می دهد. تصمیم گیرندگان سیاسی و دیپلمات ها به موازات این تغییرات ناگذیر به فراگیری مهارت های جدیدتر هستند.
ترکیبی از اصول صفحه شطرنجی و شبکه میتواند به تصمیم گیرندگان سیاست خارجی و دیپلمات ها کمک کند تا اهداف ملی خود را به نحو بهتری برآورده کنند. صفحه شطرنج و شبکه گزینههای متفاوتی در اختیار دیپلماسی قرار می دهند. این امور بسیاری از آموزش های رشتههای سیاست و روابط بین الملل را دستخوش تغییر میکند.
کتاب حاضر بحث های قابل توجهی را در این زمینه طرح کرده است و از روشی نوآورانه برخوردار است. در عین اختصار، تلاش کرده است تا نکات مهم نگاه شطرنجی و شبکه ای را مطرح کند. در مورد ساختارها و کارکردهای شبکه بحث های خوبی را ارائه کرده است. این کتاب به عنوان یک متن بین رشته ای از دانش های مختلف بهره گرفته است تا مفاهیم مرتبط را تبیین کند. مطالعه این کتاب برای دانشجویان روابط بین الملل و کنشگران سیاست خارجی مفید است.
محمد تقی حسینی
(مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاههای مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی نیست)