بسیاری از دانشمندان محیط زیست با خرسندی از بازگشت آمریکا به توافق پاریس، ابراز امیدواری می کنند که آمریکا هرچه سریع تر این هدف را عملی کرده و با برنامه ریزی های هوشمندانه و سنجیده، نقش مسئولانه خود را در عرصه تغییرات آب و هوایی اجرا کند. این درحالی است که چین با برنامه ریزی های دوراندیشانه و در سوی دیگر نیز اتحادیه اروپا در تلاش بی وقفه برای رهبری آرمان کاهش انتشار گازهای گلخانه ای و پیش افتادن در عرصه علم و تکنولوژی و احیاناً گرفتن انحصار بازار فناوری در این زمینه، در تلاش اند و انتظار می رود این امر از چالش های مهم آمریکا در آینده باشد که تا به امروز حداقل چهار سال از رقبای خود در این زمینه عقب افتاده است. بازگشت آمریکا به توافق پاریس نیازمند تأیید و حمایت سنای این کشور نیست؛ بنابراین با ارسال نامه ای از سوی بایدن به سازمان ملل مبنی بر تمایل آمریکا به بازگشت، پساز 30 روز، بازگشت و الحاق مجدد به توافقنامه رسمیت می یابد. بازگشت آمریکا به توافق و متعاقب آن اجرای تعهدات مبنی بر کاهش انتشار گازهای گلخانه ای، علاوه بر تأثیر مستقیم بر بحران تغییرات آب وهوایی، موجب تشویق و هدایت دیگر کشورها نیز خواهد شد.
جو بایدن رئیس جمهور منتخب آمریکا در جریان مبارزات انتخاباتی خود اعلام کرده بود که در صورت انتخاب شدن، بلافاصله به پیمان اقلیمی پاریس برمی گردد. وی پس از شمارش آرا و مشخص شدن برتری خود بر ترامپ و شانس تقریباً قطعی برای رئیس جمهور شدن، دو طرح اولویت دار خود با عناوین «بررسی و تنظیم روابط ایالات متحده با چین» و «بازگشت آمریکا به توافق پاریس» را اعلام نمود.
دونالد ترامپ رئیس جمهور کنونی آمریکا در اول ژوئن 2017 با اعلام خروج این کشور از توافق پاریس، گام مهمی در راستای تضعیف رویکرد چندجانبه گرایی برداشت. وی پیش از آن نیز با شعار «آمریکا نخست» با هدف کاهش تعهدات بین المللی کشورش اقدام به ترک تعدادی از معاهدات و پیمان های بین المللی نموده و به این ترتیب مسیر انزوای بین المللی کشورش را با انتخاب رویکرد یک جانبه گرایی برگزیده بود. خروج آمریکا از یونسکو در اکتبر 2017، خروج از شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژوئن 2018، خروج از توافق تغییرات اقلیمی پاریس در اول ژوئن 2017، کاهش مشارکت مالی در پیمان ناتو (از 22 درصد به 16 درصد) از آن جمله بوده است. در گام آخر نیز در 7 ژوئیه سال جاری میلادی در نامه ای به کنگره اعلام نمود که درخواست رسمی آمریکا برای جدایی از سازمان بهداشت جهانی را تقدیم سازمان ملل کرده است.
در این نوشتار سعی بر این است که به چند سؤال پیرامون دلیل خروج ترامپ از توافق پاریس، چگونگی بازگشت دولت بایدن به آن و آثار بازگشت مزبور پاسخ داده شود و اینکه آیا بازگشت آمریکا به توافق پاریس منجربه کاهش گرمایش زمین و بهبود وضعیت آب وهوایی خواهد شد؟ یا اینکه، آیا این بازگشت به عنوان گامی برای تقویت چندجانبه گرایی در نظام بین المللی تلقی خواهد شد؟ واکنش افکار عمومی آمریکا به ویژه صاحبان صنایع - با توجه به آثار اقتصادی بازگشت به توافق- به این اقدام چگونه خواهد بود؟ آنچه مسلم است اینکه بازگشت آمریکا به توافق پاریس، به عنوان کشوری که بزرگ ترین اقتصاد جهان را دارد و دومین انتشاردهنده گازهای گلخانه ای جهان محسوب میشود، موضوع بسیار با اهمیتی است؛ همان گونه که خروج این کشور از توافق نیز اهمیت بالایی داشته و نگرانی های زیادی را موجب گردید.
توافقنامه آب و هوایی پاریس[1] ذیل چارچوب کنوانسیون تغییرات آب وهوایی سازمان ملل متحد[2] (UNFCCC) با هدف کاستن انتشار گازهای گلخانه ای موسوم به[3] (GHG) در اجلاس تغییر اقلیم پاریس در سال 2015 به بحث گذاشته شد و در نهایت در 12 دسامبر همانسال با اجماع کشورهای شرکت کننده تصویب شد. در حال حاضر 195 کشور توافق پاریس را امضا و 190 کشور رسماً آن را تصویب کرده اند و آمریکا تنها کشوری است که آن را ترک کرده است. لازم به یادآوری است که توافق اقلیمی پاریس سند مهم بین المللی است که گرچه به ظاهر الزام آور نیست، اما براساس آن، کشورها داوطلبانه خود را متعهد به کاهش میزان مشخصی از انتشار گازهای گلخانه ای می کنند. ویژگی و اهمیت اجلاس پاریس و به ویژه سند مصوب در پایان اجلاس نسبت به توافق های قبلی در مقولة تغییرات آب وهوایی در این نکته است که این سند بهطور جامع همة کشورهای جهان اعم از توسعه یافته یا درحال توسعه را تحت پوشش تعهدات مشارکتی قرار می دهد برای کاهش انتشار دی اکسید کربن. پیش از توافق پاریس، پروتکل کیوتو نخستین سند جامع تغییرات اقلیمی بود که به موجب آن تنها کشورهای توسعه یافته که سهم بیشتری در انتشار گازهای گلخانه ای دارند، موظف به کاهش انتشار شده بودند و کشورهای درحال توسعه میبایست با دریافت کمک های مالی و فناوری در قالب طرح CDM برای حرکت در این مسیر تشویق می شدند؛ اما متأسفانه پروتکل کیوتو به علت کوتاهی های اصلی ترین انتشاردهندگان گازهای گلخانهای نتوانست به اهداف خود نائل شود.
توافق پاریس حاصل اجلاس بیست ویکم کنوانسیون تغییر اقلیم سازمان ملل (UNFCCC) با هدف ممانعت از افزایش دمای کره زمین با تمرکز بر کاهش گازهای گلخانه ای، از جمله دی اکسید کربن است. بند 1 ماده 4 توافق نامه از همۀ کشورها می خواهد که هرچه سریع تر به سمت کنار گذاردن سوخت هایی نظیر نفت و گاز حرکت کنند.
آمریکا با انتشار 17 درصد از مجموع گازهای گلخانه ای جهان، دومین رتبه را پس از چین با انتشار 30 درصد، در میان کشورها دارد. ترامپ در اول ژوئن 2017 اعلام نمود که قصد دارد از توافق پاریس خارج شود. این خروج براساس ماده 28 پیمان در 4 نوامبر 2019 با درخواست رسمی آمریکا از سازمان ملل صورت گرفت.[4] ازسویدیگر بهموجب مادة 29 پیمان،[5] این درخواست یک سال پس از تاریخ تسلیم، یعنی در 4 نوامبر 2020 رسمیت پیدا کرد. در توضیح درخواست آمریکا چنین ذکر شده است که الحاق به این توافقنامه، منجربه خسارت ها و آسیب های ناعادلانه به کارگران، شاغلین و مالیات دهندگان آمریکایی می شود و این درحالی است که آمریکا با وجود تداوم رشد اقتصادی خود، در زمینه کاهش گازهای گلخانه ای نیز فعال بوده است. پمپئو وزیر خارجه این کشور ادعا کرده است که تولید گازهای گلخانه ای توسط آمریکا در فاصله سال های 2005-2017 تا میزان 13 درصد کاهش یافته است.
توافق پاریس مقرر می دارد که با مشارکت و همکاری کشورها افزایش دمای کره زمین در مقایسه با دوره پیشا صنعتی باید زیر 2 درجه سانتی گراد باشد؛ اما تاکنون دمای کره زمین به میزان 2/1 درجه سانتیگراد نسبت به دوره قبل از صنعتی شدن، افزایش یافته و اگر میزان انتشار به همین روال ادامه یابد تا دو دهه دیگر به میزان 5/1 درجه به گرمای زمین افزوده خواهد شد. بنابر گزارش پانل علمی سازمان ملل در موضوع تغییرات آب وهوایی، افزایش دمای کره زمین تا حد 2 درجه در سال های آینده می تواند به بحران غذایی بین المللی منجر شود. این درحالی است که بسیاری از دانشمندان معتقدند سطح 2 درجه که در توافق پاریس تعیین شده برای پیشگیری از بحران ها کافی نخواهد بود. هر کشوری که عضو پیمان می شود، ضرورت دارد که برنامه های داوطلبانه خود را برای کاهش انتشار در سال های آتی ارائه دهد و همچنین کشورها ملزم به ارائه گزارش صحیحی از پیشرفت برنامه هایشان به سازمان ملل متحد هستند.
فرایند بازگشت آمریکا به پیمان و اثرات آن - در ارتباط با نحوه بازگشت آمریکا به توافق پاریس، باید یادآور شد که از نظر داخلی، این بازگشت نیازمند تأیید و حمایت مجلس سنای این کشور نیست؛ زیرا یک توافق اجرایی است؛ بنابراین با ارسال نامه ای ازسوی بایدن به سازمان ملل مبنی بر تمایل آمریکا به بازگشت، پس از 30 روز، بازگشت و الحاق مجدد به توافقنامه رسمیت می یابد. آمریکا در دوره ریاست جمهوری اوباما تعهد کرده بود که افزایش انتشار گازهای گلخانه ای را تا سال 2025 به زیر میزان آن در سال 2005 کاهش خواهد داد؛ اما در دوره ترامپ این امر محقق نشد و بسیاری از مقرراتی که برای هدف فوق تدوین شده بود، متوقف شد.
براساس طرح بایدن برای انرژی های پاک و بازگشت به توافق پاریس، لازم است آمریکا حدود 2 میلیارد دلار برای انرژی های پاک و اجرای تعهدات خود در 10 سال آینده سرمایه گذاری کند. با این سرمایه گذاری احتمال دارد آمریکا به میزان 75 میلیارد تن انتشار گازهای گلخانه ای را در 30 سال آینده کاهش دهد که منجربه کاهش یک دهم درجه سانتیگراد از میزان دمای کره زمین بشود. بازگشت آمریکا به توافق و متعاقب آن اجرای تعهدات مبنی بر کاهش انتشار گازهای گلخانه ای، علاوه بر تأثیر مستقیم بر بحران تغییرات آب وهوایی، موجب تشویق و هدایت دیگر کشورها نیز خواهد شد و قاعدتاً بر سیاست های چین به عنوان بزرگ ترین انتشاردهنده گازهای گلخانه ای جهان نیز تأثیرگذار خواهد بود.
با تصمیم آمریکا به بازگشت به پیمان پاریس، انتظار میرود دولت بایدن برنامه ریزی جدیدی را برای تحقق اهداف پیمان در نظر بگیرد و ایالت های مختلف نحوه مشارکت خود برای تحقق اهداف کاهش گازهای گلخانه ای را تدوین کنند. درعین حال گروهی از شرکت های عظیم مانند اپل، گوگل، گلدمن ساچ و رویال داچ شل، پیش از این نیز اعلامیه ای را امضا کرده بودند که حضور آمریکا در پیمان پاریس، قدرت رقابت آنها در بازار جهانی را تقویت خواهد کرد و به آمریکا اجازه می دهد که در عرصه توسعه تکنولوژهای کاهش انتشار کربن در جهان پیشرو باشد. اگرچه تغییر ساختار صنایع در آمریکا از سوخت فسیلی به انرژی های پاک که براساس آن قرار است کربن حاصل از تولید برق را تا سال 2035 به صفر و همچنین انتشار کربن در تمامی عرصه ها را تا سال 2050 به صفر برساند، مستلزم بودجه ای بالغ بر 2 تریلیون دلار است؛ اما در کنار این واقعیت، عزم شرکت های مهم و معتبر آمریکایی برای پیشگامی در عرصة رقابت تکنولوژی انرژی های پاک و کسب سود سرشار و احتمالاً در انحصار گرفتن بازار در این عرصه، مسئله مهمی است که نباید از نظر دور داشت؛ چراکه این امر در نظام اقتصادی مبتنی بر سرمایه داری احتمالاً عامل تعیین کننده ای برای مشارکت آمریکا و اساساً غرب در پیمان پاریس خواهد بود.
در مجموع باید گفت جو بایدن رئیس جمهور منتخب آمریکا که در مبارزات انتخاباتی و نیز پس از به دست آوردن اکثریت آرای کالج انتخاباتی اعلام نموده که در نخستین روز آغازین دوره ریاست جمهوری خود به توافق پاریس برمی گردد، انتشار صفر درصد گازهای گلخانه ای را برای سال 2050 هدف گذاری کرده است. بدیهی است برنامه ریزی برای هدف 30 سال آینده مستلزم برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت، ازجمله تخصیص بودجه است؛ اما نباید فراموش کرد که حتی تعیین هدف برای سال 2030، به معنای برنامه ریزی و تخصیص بودجه برای 10 سال آینده، امر ساده و بی چالشی برای بایدن نخواهد بود. گرچه پیمان پاریس توافقی غیرالزام آور و داوطلبانه است و از منظر مقررات داخلی آمریکا، توافقی اجرایی محسوب می شود، بنابراین خروج و بازگشت به آن نیازمند تأیید و تصویب مجلس سنا نیست، اما به احتمال زیاد بایدن در فرایند برنامه ریزی و بودجه بندی با چالش جمهوری خواهان در سنا روبه رو خواهد شد. راه حلی که Paul Bledsoe مشاور استراتژیک مؤسسة سیاست های پیشرو و مشاور اقلیمی کلینتون در کاخ سفید، برای بایدن پیشنهاد میکند، به کارگیری و استفاده از مقررات اجرایی جهت برنامه های کاهش انتشار گازهای گلخانه ای است تا به مانع تقنینی و تصویب سنا در این امر برخورد نکند. درعین حال باید توجه داشت، درحالی که بسیاری از دانشمندان محیط زیست با خرسندی از بازگشت آمریکا به توافق پاریس، ابراز امیدواری می کنند که آمریکا هرچه سریع تر این هدف را عملی کرده و با برنامه ریزی های هوشمندانه و سنجیده، نقش مسئولانه خود را در عرصه تغییرات آب وهوایی اجرا کند، در آن سوی کره زمین، چین با برنامه ریزی های دوراندیشانه و در سوی دیگر نیز اتحادیة اروپا در تلاش بی وقفه برای رهبری آرمان کاهش انتشار گازهای گلخانه ای و پیش افتادن در عرصه علم و تکنولوژی و احیاناً گرفتن انحصار بازار فناوری در این زمینه، در تلاش اند و انتظار می رود این امر از چالش های مهم آمریکا در آینده باشد؛ چراکه تا به امروز حداقل چهارسال در میدان رقابت از رقبا عقب افتاده است.
[1] - Paris Agreement
[2] - United Nations Framework Convention on Climate Change
[3] - Green House Gas
[4] - بهموجب مادة 28، سه سال بعد از زمانی که این توافقنامه برای یک کشور لازم الاجرا شد، آن کشور می تواند با ارائه اطلاعیه کتبی به دبیرخانه سازمان ملل متحد که امین اسناد است، از این توافقنامه صرف نظر کند. به همین دلیل آمریکا که در سال 2016 به پیمان ملحق شده بود، در سال 2019 اطلاعیة کتبی مبنی بر خروج از پیمان را تسلیم کرد.
[5] - براساس ماده 29 پیمان پاریس، زمانی که کشوری از توافقنامه صرف نظر میکند، لغو توافق آن کشور پس از گذشت یک سال از تاریخ اطلاعیه کتبی آغاز می شود. به همین جهت تاریخ خروج رسمی آمریکا از پیمان 4 نوامبر 2020 محسوب میشود.
منصوره شریفی صدر،کارشناس ارشد مطالعات بین الملل و حقوق بشر
(مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاههای مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی نیست)