گزارش کامل نشست تخصصی دومین مجمع گفتگوی تهران (نشست دوم)

با عنوان "همسایگی در غرب آسیا: مناطق و اتصالات"
اردیبهشت ۱۴۰۰
مشاهده ۲۰۴۶

موضوع جلسه:

همسایگی در غرب آسیا: مناطق و اتصالات

 

 شرکت کنندگان:

سید عباس عراقچی، معاون سیاسی وزارت امور خارجه ایران

خانم لولا رشید الخاطر دستیار وزیر خارجه و سخنگوی وزارت خارجه قطر

آقای شیخ خلیفه بن علی بن عیسی الحارثی، معاون وزیر امور دیپلماتیک وزارت امور خارجه عمان

نظر الخیرالله معاون وزیر خارجه عراق

ویتالی نامکین معاون شورای امور بین الملل روسیه (ریاک)

سفیر مایکل دوکلوس دستیار ویژه موسسه مونتین فرانسه

محمد تکدیر رییس مرکز تحلیل و توسعه سیاسی آسیا-پاسیفیک و آفریقای اندونزی

 

  

از مرکز مطالعات سیاسی و بین المللی بابت برگزاری این کنفرانس تقدیر و تشکر می‌کنم. من بحثم را در قالب سه بخش زیر تقسیم خواهم نمود.

 در بخش اول، تصویری از آسیای غربی امروز را نشان خواهم داد و توضیح می‌دهم که چرا غرب آسیا یک منطقه ویژه است. در بخش دوم، اصول و نیازمندی‌های اولیه برای تغییر شرایط در غرب آسیا را ارائه خواهم کرد، و در بخش پایانی، راهکارهایی برای تعامل و همکاری در این منطقه معرفی خواهم کرد.

الف: ویژگی‌های غرب آسیا

  1. غرب آسیا منطقه‌ای پیچیده است، با مناطق کوچک‌تر و متنوع که درهم‌تنیده شده‌اند. رخداد چهار جنگ با مقیاس بزرگ بین اعراب و رژیم اسراییل، سه جنگ بزرگ در خلیج‌فارس، یک جنگ در افغانستان، سه جنگ داخلی، و درنهایت ظهور و رشد گروه‌های پیچیده تروریستی عواملی هستند که این منطقه را به مکانی خطرزا تبدیل کرده‌اند.
  2. غرب آسیا وضعیت متناقضی دارد: شعله‌ورترین منطقه است، ولی درعین‌حال درهم‌تنیده ترین منطقه جهان است. این منطقه اشتراکات عمیق فرهنگی و مذهبی دارد که ملت‌ها را گرد هم می‌آورد، به‌نحوی‌که مردمان منطقه غرب آسیا را می‌شود به‌سان خانواده‌ای به شمار آورد.
  3. در غرب آسیا، مسائل ماهیت بین‌المللی یافته‌اند. بنابراین، مشکلاتی که در منطقه بروز می‌یابند، حتی اگر درون مرزهای یک کشور باشد، اغلب به‌عنوان مسائل بین‌المللی با ابعاد چندگانه در نظر گرفته می‌شوند. (مثال: جنگ داخلی یمن، بحران سوریه، جنگ داخلی لیبی و وضعیت عراق و افغانستان).
  4. مشکلات غرب آسیا تبعات و هم‌افزایی‌هایی دارند و از پی هم میایند، گاهی برهم چیره می‌شوند بدون آنکه کاملاً حل‌وفصل شوند. امروزه، چهار مسئله اساسی دعوای فلسطینی- صهیونیستی، ایران و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس، افغانستان و فرایند صلح داخلی، و درنهایت تروریسم وضعیت غرب آسیا را مشکل‌زا کرده‌اند.
  5. غرب آسیا منطقه راه‌حل‌های شکست‌خورده و ناتمام است. علیرغم دیدگاه‌های متفاوت، هنوز درک مشترکی از مشکلات پیدا نشده است و درنتیجه هیچ دیدگاهی به همکاری در منطقه نیانجامیده است. جدای از ابتکارهای گاه و بی گاه، هیچ کانال جامع و معناداری برای گفتگو و همکاری وجود ندارد، و دیپلماسی محدود و تنها بسنده به رویارویی لفظی شده است. اکنون ما شاهدیم که مسائل و مشکلات بسیاری در غرب آسیا کنار گذاشته‌شده‌اند بدون آنکه برایشان راهکار مناسبی پیدا شده باشد.

ب: ضروریات

  1. درک مشترک: کشورهای منطقه باید به درک مشترکی از منافع، فرصت‌ها، تهدیدات و نیاتشان برسند. این امر نیازمند کانال‌هایی مستمر برای گفتگو برای غلبه بر سوظن‌های بنیادین است. سیاست خارجی ایران خواستار ایجاد مدلی برای گفتگو میان بازیگران منطقه‌ای در پیش‌زمینه آشوب‌زده منطقه است. پیشنهاد ایران برای تأسیس "همایش گفتگوی منطقه‌ای" می‌تواند گزینه‌ای منطقی بر پایه منافع مشترک منطقه‌ای باشد.
  2. اعتمادسازی: حلقه مفقوده غرب آسیا و مناطق زیرمجموعه آن اعتماد است، و چیزی که ضرورت دارد اعتمادسازی است. حرکت در این مسیر نیازمند حس مشترک نیاز است. منطقه غرب آسیا، با تکیه‌بر منابع، تاریخ و وضعیت ژئوپلیتیکی و نیروی انسانی‌اش شایسته موقعیت ممتاز و متفاوتی در نظام بین‌الملل است. ملت‌های منطقه انتظار دارند تا به وضعیت درخورشان در زمینه اقتصاد، رفاه، امنیت و کمک به تمدن انسانی دست یابند. این نیاز موضوعی ملموس و واقعی برای تمامی‌کشورهای منطقه است.
  3. اجتناب از توازن سازی: کشورهای منطقه نباید به‌مانند متوازن کننده همدیگر عمل کنند، بلکه باید از ظرفیت‌ها و منابعشان برای هم‌افزایی برای نیل به خیر مشترک در منطقه استفاده کنند. عملکرد قدرت‌های منطقه‌ای نباید خلاف جهت یکدیگر باشد. برای نمونه، درحالی‌که یک قدرت منطقه‌ای مثل ایران تمام تلاشش را می‌کند تا گروه‌های تروریستی از قبیل داعش را از بین ببرد، دیگر قدرت‌های منطقه‌ای نباید از این گروه‌ها حمایت مالی و تسلیحاتی کنند.
  4. تشکیل ائتلاف‌ها برای منطقه، نه علیه آن: هر ائتلافی با حضور کشورهای منطقه باید در خدمت منافع منطقه و نه علیه کشورهای منطقه باشد. ائتلاف‌های ساختگی و ناپایدار که ما امروزه شاهدیم مختوم به شکست و خلاف جهت اعتمادسازی و همکاری هستند. ائتلاف‌هایی موفق خواهند بود که بر پایه مشترکات منطقه‌ای و نیازهای واقعی منطقه بنا شده باشند، نه تحمیل از خارج.

پ: راه‌حل‌ها

هیچ راه‌حلی برای پاسخ به واقعیت‌های موجود بحران غرب آسیا به‌اندازه مشارکت راهبردی منطقه‌ای کارساز نیست. منظور از مشارکت راهبردی منطقه‌ای ایجاد ترتیبات جامعی است که دربرگیرنده منافع همه کشورهای منطقه برای تعریف بهترین روابط بین اعضا است، نه ایجاد تنش و بحران. این راهبرد بر پایه سه عنصر زیر است:

  1. فرهنگ:عامل اشتراکات فرهنگی مهم‌ترین عامل متحدکننده در غرب آسیاست، و اتکا به این عامل سبب تأمین منافع تمامی ملت‌های منطقه است و باعث ایجاد بستری مناسب برای همگرایی است. در منطقه، تلاشی فزاینده در جریان است تا میان شیعیان و اهل سنت بذر اختلاف کاشته شود و میان مسلمانان فتنه افکنی شود که هدفش نابودی این ظرفیت و ایجاد رخنه در روابط کشورهای منطقه است.
  2. امنیت:عنصر امنیت بخشی جدانشدنی است. امنیت و اعتماد چیزی است که می‌بایست نخست در ذهن رخ دهد و با صرف تکیه‌بر بازوی نظامی‌به دست نمی اید. ایران همواره در مواضعش اعلام کرده است که خواستار امنیت پایدار منطقه‌ای است و در این راستا سیاست‌های دفاعی‌اش را در جهت امنیت منطقه باز تنظیم می‌کند. ازنظر ایران، امنیت فرایندی ذاتی و بومی است. تجارت گسترده تسلیحات در منطقه نتیجه دور باطلی از تفرقه و فروش امنیت است. طرح صلح هرمز همایشی است برای گفتگو و ائتلافی برای امنیت که مؤلفه‌هایی از قبیل عدم‌مداخله، عدم تجاوز، تضمین حاکمیت کشورها، عدم‌تغییر جغرافیای کنونی، احترام متقابل، تقویت منافع مشترک، آزادی دریانوردی و تضمین امنیت گروهی مانند امنیت انرژی را دربر می‌گیرد. درک ایران و الگوی رفتاری‌اش در نظم و امنیت منطقه بر پایه امنیت گروهی و همه‌شمول و در چارچوب ائتلاف کشورهای منطقه و بدون دخالت خارجی بناشده است.
  3. توسعه اقتصادی و محیط‌زیست:ایجاد طرح‌ها و ابتکارهای ضروری برای توسعه اقتصادی غرب آسیا به همگرایی و همزیستی در منطقه یاری می‌رساند. اقداماتی ازجمله ایجاد بازار مشترک اقتصادی، راه‌اندازی پروژه‌های مشترک و تشکیل یک سازمان اقتصادی می‌تواند نقش مهمی در پیشگیری از مشکلات منطقه و اعتمادسازی میان آن‌ها ایفا نماید. تمامی‌کشورها باید رویکردی بر پایه مسئولیت‌پذیری برادرانه نسبت به توسعه اقتصادی همسایگانشان داشته باشند.  

از مرکز مطالعات سیاسی و بین المللی و دعوت بنده به این کنفرانس تقدیر و تشکر می نمایم. تمایل دارم که در مورد مناطق و زیر مناطق و فعالیت های حول این موضوع نکاتی را مطرح نمایم. سوالی که در این زمینه مطرح می‌باشد این است که: عوامل بروز چالش ها و مشکلات در این منطقه چه می‌باشد؟ و این که چرا اکثر تحولات خاورمیانه با نقش آفرینی بازیگران بین المللی گره خورده است؟

برای پاسخ به این سوالات از دو فاکتور عوامل درون زا و برون زا استفاده خواهم نمود. عوامل برونزا شامل تعهد تعدادی از بازیگران بین المللی در قبال امنیت اسرائیل، تعهد جامعه بین المللی برای همکاری با سایر کشورها در جهت امنیت مردم منطقه از یک طرف در قبال مسئله مهاجرت و پناهندگان و از طرف دیگر به مسئله مربوط به تروریسم و افراط گرایی، مرکزیت این منطقه چه از بعد انرژی و چه از مسائل ژئوپلیتیکی و اتصال شرق و غرب از دیگر عوامل حضور بازیگران بین المللی در این منطقه می‌باشد.

و عوامل درونزا مربوط به ضعف و شکست کشورهای منطقه از آسیای مرکزی تا شمال آفریقا در ایجاد ارتباط اجتماعی فراگیر میان ملت های یکدیگر، و عدم مشروعیت سیاسی برخی از رژیم های منطقه می‌شود. بسیاری از رژیم های منطقه پس از پایان استعمار قدرت خود را بر اساس اقتدار گرایی بنا نهادند اما در شرایط کنونی نسل جدید چنین چیزی را نمی‌پذیرد.

 

خوشحال هستم که دوستان ایرانی خود را در این جلسه به‌صورت مجازی ملاقات می‌کنم. از حضور در دومین مجمع گفت‌وگوی تهران به‌صورت مجازی بسیار خرسندم و از برادرانم در تهران جهت دعوت اینجانب در گفت‌وگوی مذکور قدردانی می‌کنم. سلام آقای بدر بن حمد البوسعیدی وزیر خارجه عمان را به همراه بهترین آرزوها جهت برگزاری موفقیت‌آمیز مجمع را به شما منتقل می‌نمایم. عمان از روابط ارزشمند و دوستانه‌ای با ایران برخوردار است. ما ضمن برخورداری از اشتراکات در جوار همسایگی از نگرانی‌های مشترک با ایران نیز برخوردار هستیم.

با توجه به وضعیت منطقه تمایل دارم چند نکته را نسبت به خروجی نشست شورای همکاری خلیج‌فارس که چند ماه پیش در عربستان برگزار شد ابراز نمایم. سلطنت عمان از آشتی قطر با چهار کشور عربی استقبال می‌کند و قدردان حمایت کشورهای منطقه از این آشتی که قلبا عمان از آن حمایت کرده است، می‌باشد. به نظر من این آشتی به‌طور قطع منجر به همکاری و امنیت به‌طور خاص در درون شورای همکاری خلیج‌فارس و به‌طور عام در کل منطقه خواهد شد.

موضوع دیگر مربوط به جایگاه سلطنت عمان جهت همکاری با تمام بازیگران مربوطه است که منجر به صلح و حل موضوعات مورد نزاع در منطقه خواهد شد. سلطنت عمان از هیچ تلاشی جهت حل‌وفصل موضوعات مربوط به یمن و برجام دریغ نخواهد کرد. از تعهدات دولت بایدن جهت گفت‌وگو به‌منظور یافتن راه‌حل‌ها و تبادل دیدگاه‌ها استقبال می‌کنیم.

عمان از فرستادگان ویژه ملل متحد در یمن حمایت می‌کند و به کمک‌های خود در جهت تلاش‌های بشردوستانه با همکاری ملل متحد در این کشور ادامه خواهد داد. ما مطمئن هستیم که تمامی طرف‌هایی که در بالا به آن‌ها اشاره شد متعهد هستند که مشکلات خود را از طریق ابزارهای دیپلماتیک حل‌وفصل خواهند کرد. با توجه به موانع پیش رو امیدواریم که بتوانیم زمینه‌ای مشترک با طرف‌های ذکرشده پیدا کنیم و جهت برداشتن موانع گذشته وارد فرایندهای سیاسی شویم.

عالیجنابان، دوستان:

خیلی خوشحال هستم که در این جلسه دوستانی از جمله آقای عراقچی و سایر دوستان را ملاقات کردم. از این که اینجانب را به مجمع گفت و گوهای تهران دعوت کرده اید، بسیار سپاسگزارم هستم و قدردانی می نمایم که این فرصت را در اختیار بنده قرار دادید که در مورد نگرانی‌ها در این منطقه صحبت نمایم.

ما در عراق اقدامات فراوانی برای ایجاد ثبات تاکنون انجام داده ایم. بعد از شکست داعش و همچنین مبارزه با فساد و برگزاری پنج دور انتخابات ریاست جمهوری در عراق فرصت بسیار مناسبی برای ایجاد ثبات و صلح در منطقه فراهم گردیده است. ما به گفت و گوها و مشورت های منطقه ای برای ثبات در منطقه به عنوان یک چارچوب برای حل اختلافات نه لزوما پیدا کردن راهکار نیاز داریم. از سوی دیگر بحران‌ها در یمن، سوریه، لیبی و ... باید از طریق همکاری و استفاده از مکانیزم های بین المللی از جمله استفاده از ظرفیت سازمان‌های بین المللی حل و فصل گردد.  

ما به عنوان کشورهای منطقه نیاز به تفکر جدی درباره موضوعاتی از جمله همکاری‌های مشترک و گفت و گوهای واقعی و اقدامات جمعی برای حل مشکلات داریم.

توافق اخیر میان برخی کشورهای خلیج فارس برای حل و فصل اختلافات بسیار مهم بود و باید به آنها تبریک و از آن حمایت کرد. همکاری کشورهای همسایه در این منطقه در زمینه ای حمل و نقل، محیط زیست، مبارزه با تروریسم، مبارزه با فساد  از نیازهای ضروری در منطقه است که باید از از طریق گفت و گو این همکاری‌ها شکل گیرد. نیاز نیست که این گفت و گوها صرفاً به صورت رسمی‌باشد. بلکه ما نیاز داریم که این گفت و گوها را در میان جامعه و مراکز علمی و دانشگاهی ادامه دهیم. 

روی کار آمدن دولت جدید در ایالات متحده فرصت های جدیدی را ایجاد کرده است. ارزیابی این است که دولت بایدن در ایالات متحده 5 الی 6 اولویت در منطقه خاورمیانه را در دستور کار خود قرار خواهد داد.

عوامل منطقه ای و بین المللی در برخی موارد پیچیده است. لذا در این منطقه با چالش های فروانی نیز روبرو هستیم که باید مورد توجه جدی قرار گیرد. در این راستا منطقه نیاز به ایجاد اعتماد متقابل و راهبرد جدید و همچنین گفت و گوهای سازنده برای حل بحران‌ها نیاز دارد. چرا که در این شرایط راهبرد امنیت دسته جمعی بسیار اهمیت دارد.

در حال حاضر یک بی اعتمادی میان کشورهای منطقه برای تبادل اطلاعات و اخبار وجود دارد و این گونه مجامع برای گفت و گو فرصت بسیار مناسبی برای ایجاد یک چارچوب جدید برای تبادل اطلاعات میان کشور ها است.

 

از مرکز مطالعات سیاسی و بین المللی و مخصوصا جناب آقای دکتر سجادپور جهت برگزاری کنفرانس بسیار مهم و دعوت اینجانب بسیار تقدیر و تشکر می‌کنم. شرکت در این مجمع برای بنده مایه افتخار و خرسندی است. در این بخش تمایل دارم به پیشنهاد روسیه در مورد ترتیبات ساختار امنیت جمعی در خلیج فارس نکاتی را مطرح کنم. این منطقه از ابعاد جهانی، منطقه­ای بسیار مهم و حیاتی است و قصد توصیف و تکرا مجدد این زمینه را ندارم. مردم این منطقه از مسایلی چون تروریسم، افراط گرایی، درگیری­های مسلحانه و مشکلاتی نظیر پاندمی‌کرونا، تحریم های هدفمند علیه برخی از ملت ها رنج می‌برند. مهمترین نکته جهت فایق آمدن بر این مشکلات توافق تمامی دولت های این منطقه با یکدیگر می‌باشد.

روسیه معتقد به امنیت دسته جمعی در این منطقه می‌باشد و تنها راه حل برون رفت از این مشکل را توجه به این مفهوم می داند. همکاری و گردهم آمدن مردم این منطقه باید بر پایه منافع مشترک تمام ملت ها و دولت های این منطقه باشد. علاوه بر این منافع بازیگران بین المللی در تامین امنیت خلیج فارس بخصوص در حوزهای‌های مربوط به اقتصاد، منابع هیدروکربنیک، گاز، نفت و غیره بسیار مهم می‌باشد.

روسیه در مورد ترتیبات امنیت منطقه ای معتقد به اصول و توجه به منافع مشترک تمامی‌بازیگران منطقه می‌باشد.  تمامی اصول و ایده‌ها باید در جهت بسیج کردن دیدگاه‌های تمامی ملت های منطقه باشد. این اصول می‌بایست بر پایه حقوق بین الملل و منشور سازمان ملل باشد. کنار آمدن مردم منطقه با یکدیگر برای ایجاد ترتیبات امنیت منطقه ای می‌بایست جهانی و جامع باشد و این موضوع می‌بایست با تمامی‌بازیگران در مباحث نظامی، اقتصادی و انرژی به اشتراک گذاشته شود.

در دیدگاه پیشرفته تر معتقد است که  ایجاد سیستم امنیت دسته جمعی تنها از طریق گفت و گو و مشاوره آن هم به صورت گام به گام امکان پذیر می‌باشد. این امر نیازمند برداشته شدن گام های اعتماد ساز بین طرفین می‌باشد. توجه به این موضوع نه تنها باید منجر به تامین امنیت در خلیج فارس شود، بلکه می‌بایست زمینه مشترکی جهت حل و فصل سایر اختلافات منطقه ای در منازعات مربوط به لیبی، سوریه، یمن و انسان‌هایی که از فجایع حقوق بشری رنج می‌برند شود.

به نظر من ایجاد سیستم امنیت دسته جمعی در خلیج فارس به نسبت سایر مناطق سهل تر خواهد بود. ما می‌توانیم از طریق ایجاد این سیستم در خلیج فارس آن را به کل خاورمیانه به اشتراک بگذاریم. روسیه در قبال این مفهوم ایده مشخصی دارد. به عنوان مثال این کشور خود را متعهد به مقابله با تروریسم در این منطقه می داند و معتقد است برای حل این موضوعات گفت و گو های فشرده نیاز است. یکی دیگر از موضوعات مهم از نظر روسیه شفافیت اقدامات نظامی‌کشورها می‌باشد که این امر می‌تواند به عنوان گامی اعتماد ساز بین طرفین در نظر گرفته شود و آغازی برای گفت و گو در مورد دکترین نظامی، ایجاد خطوط ارتباطی، تبادل تجارب نظامی‌با یکدیگر و سایر تلاش ها باشد. توافق در مورد کنترل تسلیحات می‌تواند منجر به برخی محدودیت ها و ایجاد امنیت مشترک در این منطقه و سایر جهان شود. در خلیج فارس به اعتقاد من این امر به راحتی امکان پذیر خواهد بود و حتی اهداف مربوط به رژیم منع اشاعه و کنترل سلاح های مخرب می‌تواند در این منطقه بوجود و تقویت گردد. توافق در جهت مقابله با تروریسم فراملی ایده بسیار خوبی است که اجرای آن بسیار ضروری است. البته موارد مشابهی نیز از قبیل مهاجرت غیر قانونی، قاچاق مواد مخدر، جرایم سازمان یافته و غیره وجود دارد که تلاش هایی برای جلوگیری از آن‌ها باید انجام شود.

روسیه معتقد است که این اهداف و اقدامات منجر به همکاری و امنیت در خلیج فارس خواهد شد. ما موارد مشابهی را با اروپا در هلسینکی به اشترام گذاشتیم و البته بر این امر واقفیم که وضعیت بسیار فرق کرده است و حتی اروپا با خلیج فارس بسیار متفاوت می‌باشد. خلیج فارس محیط و تاریخ بسیار متفاوتی نسبت به سایر مناطق دارد. بازیگران خارجی در این منطقه باید محتاط بوده و تجارب خود را جهت ایجاد امنیت این منطقه با دولت-ملت های این منطقه به اشتراک بگذارند.

برای پیشرفت و دستیابی به این هدف در ابتدا می‌بایست کنفرانسی را در مورد همکاری و امنیت کشورهای منطقه برگزار کنیم و از طریق رویکرد چندجانبه گرایی با در نظر گرفتن استقلال و منافع تمامی‌کشورها بخصوص تمامی‌کشورهای خلیج فارس اقدامات خود را هماهنگ و پیش ببریم.

 

از همه همکاران و جناب آقای سجادپور متشکر هستم. برای بنده مایه افتخار است که در این کنفرانس بسیار مهم مشارکت می‌کنم. یک بار دیگر از اینکه از اینجانب برای سخنرانی در این مجمع دعوت کرده اید، سپاسگذارم.

می خواهم سخنرانی خود را با چند نکته آغاز کنم. در حال حاضر یک تضاد میان اجماع بین المللی و منطقه ای  از یک سو و نیاز به یک گفت و گوی منطقه ای از سوی دیگر وجود دارد. شرایط فعلی در غرب آسیا شرایط مطلوبی نیست به نحوی که از اواخر سال 2019و اوایل 2020 در عراق و عربستان سعودی تنش های جدی جدیدی رخ داده است.

در این زمان شاهد هستیم که روسیه یک طرح جدید پیشنهاد داده است. همچنین چین، فرانسه و برخی دیگر از قدرت های اروپایی نیز چنین پیشنهادات مشابهی را ارائه کرده اند. اما سئوال اصلی در این مرحله این است که چگونه روند را آغاز کنیم؟

به نظر می رسد که هدف اولیه و اصلی رسیدن به امنیت منطقه ای است و باید اقدامات را به صورت گام به گام آغاز کرد. با این حال در شرایط فعلی اولویت اصلی ایجاد مکانیزم مدیریت بحران می‌باشد. چرا که بسیار مهم است که از هرگونه افزایش تنش که بحران را از کنترل خارج کند، جلوگیری گردد.

اولویت دوم ایجاد مکانیزم کاهش تنش و در ادامه، پیدا کردن راه حل و فصل بحران‌هایی از قبیل لیبی، سوریه  و دیگر موضوعات است.

به نظر اینجانب طرح های منطقه ای باید از سوی کشورهای منطقه ارائه گردد اما اجرای این طرح ها نیازمند حمایت کنشگران خارجی است که در این زمینه‌ها تجربیات لازم را دارا می‌باشند. در حال حاضر با یک دولت جدید در ایالات متحده روبرو هستیم که می‌توان از آن به عنوان پنجره فرصت یاد نمود که اراده لازم برای حمایت از گفت و گوهای منطقه ای را دارد.

ایده گفت و گوهای  ترتیبی منطقه ای(Regional Sequence Dialogue ) و گفت و گوهای هسته ای با برخی سوء تفاهم ها در ابتدا روبرو گردید. این در صورتی است که کارشناسان فرانسوی معتقد هستند که یکی از کلیدی ترین موضوعات در توافق هسته ای تحولات منطقه است. با این حال، اجرای دوباره برجام فقط از طریق مکانیزم های درونی خود برجام امکان پذیر است و نیاز به هیچ پیش شرط منطقه ای برای بازگشت ایران و ایالات متحده به تعهدات در چارچوب برجام وجود ندارد.

 

از جناب آقای دکتر سجاد پور صمیمانه تشکر می‌کنم. مایه افتخار است که در این کنفرانس شرکت می‌کنم. از مرکز مطالعات سیاسی و بین المللی و همچنین وزارت امور خارجه ایران به دلیل سازماندهی این برنامه تقدیر و تشکر می نمایم.

در رابطه با سوالات این بخش در رابطه با صلح و ثبات تمایل دارم که بگویم که اساسا نزاع و بی ثباتی برخی مواقع خارج از اولویت های موجودمان ظهور و بروز می‌کند. درگیری و منازعه قدرت های مسلط با دیگران با تمام هزینه‌های آن منجر به بی ثباتی و ناامنی منطقه شده است.

کشورهای منطقه می‌بایست خود معماری امنیتی منطقه را بر عهده بگیرند و ثبات و صلح را در منطقه بوجود آورند. به اعتقاد من صلح و ثبات در این منطقه بسیار مهم و حیاتی می‌باشد بطوری که برخی از دکترین‌های سیاست خارجی می‌توانند راهکار مناسبی برای ایجاد صلح و ثبات این منطقه در نظر گرفته شود. کشورهای منطقه باید برای مقابله با بحران‌ها و چالش های موجود با یکدیگر همکاری نماید و به حوزه‌های مربوط به تجارت و ارتباطات توجه ویژه ای نمایند. به این دلیل که تجارت و توسعه ارتباطات زمینه را برای ثبات و امنیت در منطقه فراهم می آورد. 

به نظر من ایالات متحده و سایر قدرت های مهم منطقه می‌بایست در ابتدا ضمن شفاف سازی و اعلام سیاست های خود در  منطقه، از رویکرد چند جانبه گرایی به جای یکجانبه گرایی استفاده نمایند.

اندونزی معتقد است که توسعه ارتباطات از طریق همکاری‌های دو جانبه و چند جانبه می‌تواند زمینه را برای صلح، امنیت و ثبات منطقه ای و ایجاد همگرایی بین کشورهای منطقه ای و فرا منطقه ای فراهم آورد. اکنون اندونزی با کشورهای آسیای روابط گسترده ای در تمام حوزه‌ها دارد و به دنبال توسعه و گسترش روابط خود با کشورهای آسیایی می‌باشد.

 

  • بخش پرسش و پاسخ:

 

  • سوال از خانم الخاطر

با توجه به صحبت های اخیر شما در رابطه با مشروعیت سیاسی پس از مبارزات ضد استعماری و گسترده شدن آن در منطقه و همچنین نقش منابع در منطقه مذکور، سوال این است که کشورهای منطقه چگونه می‌توانند ثبات و امنیت را از طریق ارتباطات جمعی بدست آورند؟

  • پاسخ:

در این رابطه می‌بایست به این موضوع پرداخت که چه منابعی نیاز به حل و فصل دارد. چگونه می‌توانیم با وجود تفاوت ها با یکدیگر بر سر موضوعات مذاکره نمایم. به نظر من تفاوت ها هیچگاه از بین نخواهند رفت دلیل آن هم این است که در منطقه متنوع قرار داریم. ما باید این تفاوت ها را بپذیریم و از طریق فرایند های صلح آمیز موضوعات را حل و فصل نمایم. در دوحه ما مسیر هایی رو برای مذاکرات شروع کرده ایم که برخی در مورد افغانستان و برخی در مورد سوریه می‌باشد. هر چند که ما منابع کافی برای حل اختلافات نداریم ولی تلاش خود را برای انجام مذاکرات بین طرفین را انجام می دهیم.

  • سوال از الحرثی:

با توجه به سخنان شما در مورد سازش دوباره برخی از کشورها و همکاری عمان با بازیگران متنوع در رابطه با فرایند سازش دوباره و خوشبینی شما به دولت جدید آمریکا آیا امیدوار هستید که کشورهای منطقه با وجود تفاوت ها و اختلافات با یکدیگر کار کنند یا اینکه کشورهای منطقه بدون عنصر خارجی مثل ایالات متحده با یکدیگر دوباره سازش کنند؟

  • پاسخ:

به نظر من تمامی مسائل و مشکلات منطقه می‌بایست از طریق کشورهای این منطقه حل و فصل شود. هیچ یک از کشورهای منطقه به تنهایی قادر نخواهد بود مشکلات منطقه را حل نمایند. اختلافات تنها از طریق اعتماد و تعهد توسط کشورهای عضو این منطقه برطرف خواهد شد. راز موفق شدن کشورها در این منطقه زندگی کردن با یکدیگر می‌باشد. ما باید به منافع و نگرانی‌های یکدیگر احترام بگذاریم. کشورهای این منطقه می‌بایست با ایجاد هنجارهایی زمینه را برای همکاری با یکدیگر فراهم آورند.

  • سوال از نظر الخیر الله :

 طبق اظهارات شما رویکرد اشتباه برخی از کشورهای منطقه برای حل بحران‌ها منجر به وضعیت فعلی در سوریه و یمن شده و برای گرد هم آوردن کشورهای منطقه ای جهت گفت و گو های منطقه ای شما چه راهکارهایی را پیشنهاد می دهید؟

  • پاسخ:

ما در عراق نمونه ای خاص هستیم. ما از کشورهایی هستیم که تجربه متفاوتی از نوع خاصی از چالش ها و بحران‌ها را تجربه کرده ایم. ما به دنبال این هستیم که از طریق اصول و قانون اساسی خود با تمامی‌کشورهای منطقه روابط صلح آمیز داشته باشیم. به دنبال آن هستیم که از طریق تلاش جمعی مشکلات را حل نمایم. ما قدردان ج.ا.ایران به دلیل حمایت ما در مقابل داعش هستیم.  به اعتقاد من ما نمیتوانیم به تنهایی امنیت، صلح و ثبات را در منطقه بدست آوریم. به این دلیل که چالش فراوان فرامرزی از قبیل تروریسم، افراط گرایی، جرایم سازمان یافته، قاچاق مواد مخدر و غیره در مقابل ما قرار دارد. غلبه بر این چالش ها نیازمند همکاری مشترک تمامی‌کشورها می‌باشد. برای حل این مشکلات باید از تجارب سایر کشورها در این زمینه استفاده نمود. به اعتقاد من آنچه این منطقه به آن نیاز دارد، انسجام و آینده نگری جهت گفت و گو های منطقه ای می‌باشد. نیازمند رویکرد واقع گرا هستیم و باید فاکتورهای بین المللی را در این فرایند نیز دخیل بداریم بطوری که دخیل کردن شرکا و دوستانمان در گفت و گو ها منجر به نوع خاصی از ترتیبات امنیت منطقه ای خواهد شد. 

 

  • سوال از دکتر عراقچی:

با در نظر گرفتن اهمیت منطقه به عنوان کریدور اقتصادی و همچنین اهمیت خلیج فارس بدلیل تامین سوخت جهان، کشورهای منطقه چگونه می‌توانند بدون در نظر گرفتن عوامل خارجی صلح و امنیت منطقه را تامین نمایند؟

  • پاسخ:

صلح، امنیت و ثبات در منطقه خلیج فارس برای ایران و دیگر کنشگران در منطقه بسیار مهم است. ما معتقد هستیم که امنیت در منطقه باید برخی از ابعاد و اجزا از جمله این موارد را شامل گردد:

  1. ذاتی و برساخته از درون خود منطقه باشد.
  2. جمعی باشد و همه کشور ها را شامل گردد. به عبارت دیگر نمی‌شود که یک کشور در منطقه تحت فشار تحریم باشد و منطقه در صلح و آرامش به سر ببرد.
  3. فراگیر باشد و همه ابعاد امنیتی از جمله امنیت اقتصادی و اجتماعی را در برگیرد.
  4. در برگیرنده عدم دخالت کنشگران خارجی باشد.
  5. اسرائیل نیز باید از منطقه دور نگه داشته شود. وجود اسرائیل فقط باعث گسترش تنش می‌گردد. چرا که آنها هیچ حسن نیتی در این منطقه ندارند.
  6. فرآیند باید گام به گام باشد.

به همین دلایل است که جناب آقای روحانی رئیس جمهور ایران طرح صلح هرمز(HOPE) را پیشنهاد نمودند.  چرا که ترکیبی از این اصول و ابعاد را برای رسیدن به یک توافق امنیتی را دارا است. اصولی مانند عدم مداخله، کشتی رانی آزاد، امنیت انتقال انرژی و اقداماتی که می‌تواند اعتماد را به منطقه بازگرداند. در طرح صلح هرمز همکاری‌ها از طریق روش گام به گام که از موضوعات آسان به سخت تر حرکت می‌کند؛ طراحی گردیده است.

متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است