سوریه در آزمون گذار

تردید روا نیست که یک نگرانی جدی برای عموم کشورهای اسلامی، آیندۀ منطقۀ غرب آسیا با توجه به شرایط شامات و فلسطین است. مردمان ساکن این جغرافیا که برای قرون متمادی نقشی اساسی در تعیین سرنوشت سیاسی جهان اسلام داشته و دارند، اینک چند دهه است به دلیل نادیده‌انگاشتن حقوق سرزمینی خود در معرض لطمات سنگینی از ناحیۀ انتقال بحران یهودیت ـ مسیحیت اروپا پس از جنگ جهانی دوم می‌باشند.
۲۴ آذر ۱۴۰۳
مشاهده ۲۷۹

تردید روا نیست که یک نگرانی جدی برای عموم کشورهای اسلامی، آیندۀ منطقۀ غرب آسیا با توجه به شرایط شامات و فلسطین است. مردمان ساکن این جغرافیا که برای قرون متمادی نقشی اساسی در تعیین سرنوشت سیاسی جهان اسلام داشته و دارند، اینک چند دهه است به دلیل نادیده‌انگاشتن حقوق سرزمینی خود در معرض لطمات سنگینی از ناحیۀ انتقال بحران یهودیت ـ مسیحیت اروپا پس از جنگ جهانی دوم می‌باشند.

در تمام سالهای ماموریت دیپلماتیک ـ زمانیکه مسئله فلسطین موضوع گفتگو قرار می‌گرفت ـ  همواره با این استدلال همکاران اروپایی روبرو بودم که «آلمان به دلیل فجایع حکومت نازی‌ها خود را سرافکنده و مسئول می‌داند». این سخن درستی است که نحوۀ عمل سبعانه آن دورۀ تاریک از تاریخ اروپا جراحت عمیقی بر مردم آن قاره و زخم‌های چرکین بسیاری را بر پیکرۀ سایر کشورهای جهان گذاشته است. ایران؛ میهن من نیز بر اثر عوارض آن جنگ بزرگ و به‌رغم بیطرفی اشغال شد و خسارات جبران‌ناپذیری از ناحیۀ اشغال بر ملت و کشورم وارد آمد.

در بیشتر مذاکرات دیپلماتیک وقتی طرف‌های مقابل از سرافکندگی و پذیرش مسئولیت خود سخن می‌گفتند، این پرسش برایم بود: شرم از اعمال جنایتکارانه اسرائیل که سرزمین فلسطینی‌ها را اشغال کرده، قطعنامه‌های بین‌المللی نقض نموده، تمامیت ارضی و حاکمیت ملی همسایگان مناطق اشغالی را مورد تعرض قرار داده و با ایجاد محدودیت‌های بسیار در مسیر ارسال کمک های بشردوستانه، یا حملات هوایی  به مانند نمونه آخر ــ هلوکاست بیمارستان الاقصی در 14 اکتبر 2024 ــ از الگوی مدرن نسل‌کشی دوران حکومت نازی برای «اُردوگاه غزه» استفاده نمود، متوجه کیست؟!

اکنون و در شرایطی که دایرۀ این جنایات و وحشیگری اسرائیل به سوریه کشیده شده است، مایلم این پرسش را نیز اضافه کنم که «چه کسی مسئول و پاسخگوی تعرض سرزمینی اسرائیل به کشوری است که در بطن خود با تحول برافتادن حکومتی و برآمدن دولتی روبروست؟».

ابراز تاسف و اعلام نگرانی ساده‌ترین واژگان و گاه بی‌معناترین کلماتی است که در ادبیات بسیاری از «کشورهای مسئول در تغییر سرنوشت مردم غرب آسیا» بکار گرفته می‌شود.

اکنون برای بیش از هفتاد سال است که «مقاومت» تنها راهکار مردم این منطقه در برابر آن تجاوزاتِ آشکار رژیم صهیونیستی و حمایت‌های علنی کشورهای مسئولیت‌گریز در برابر فجایع موجود است. مقاومتی که در اندیشه پدران و مادران شکل گرفت و در بازوان توانای فرزندانِ مقاومت به اشکال مختلف و متنوع به کار گرفته شد. شکل مقاومت که در تمام این دوران به اقتضای زمان، توان و امکان تعیین می‌گشت، فرهنگی ساخت که نمونۀ آن ثلاثیه «أطفال الحجارة» نزار قبانیِ سوری است. او این روزهای غزه را ندید اما در افق ذهن آن را به درستی ترسیم کرد:

 

یا تلامیذ غزه

علمونا

بعض ما عندکم

فنحن نسینا

علمونا

 

هموست که تصویری از اتحاد شیعه و سنی و تشکیل جبهۀ مشترک میان مردم سوریه، عراق، لبنان، ایران و دیگر کشورهای منطقه ارائه نمود که در زمان تعرض داعش، نجات‌بخش دنیای اسلام شد.

 

سمیتک الجنوب

یا لابساً عباءة الحسین

و شمس کربلاء

یا شجر الورد الذی یحترف الفداء

یا ثورة الارض التقت بثورة السماء

یا جسداً یطلع من ترابه

قمحٌ وأنبیاء

سمیتک الجنوب

یا قمر الحزین الذی یطلع لیلاً من عیون الفاطمه

سفن الصید التی تحترف المقاومه

یا ضفدع النهر الذی

یقرأ طول اللیل سوره المقاومه

 

این ادبیات نشان از آن دارد که پایداری و ایستادگی مردم شامات در برابر رژیم صهیونیستی و همدلی آنان با حزب‌الله که از جنگ 33 روزه سرعت و شدت بی‌سابقه گرفت، یک اندیشۀ وارداتی یا عامل تزریقی از ناحیۀ جمهوری اسلامی ایران نبود.

برداشت خامی است چناچه تصور شود با تغییر رنگ پرچم کشوری، انتظارات و آرمان‌های اجتماعی آن جامعه نیز رنگ خواهد باخت. مردم سوریه همان شجاعان جبهۀ نبرد و مقاومت 1973 هستند. رویکرد مردم آزادۀ سوریه در دفاع از آرمان فلسطین سبب شد که به‌رغم مشارکت ساختار دولتِ عروبت‌محور بعثی گذشته در صف مشارکت‌کنندگان کنفرانس مادرید، امید به جدایی سوریه از جبهۀ مقاومت به یأس تبدیل گردد.

از نگاه اینجانب؛ حوادث اخیر سوریه نباید منجر به نقض حاکمیت، تمامیت ارضی و شکست نهادِ دولت ملی در این کشور گردد بلکه شاید مناسب آن باشد همانگونه که ادونیس درباره هموطنانش قضاوت داشت، به انتظار برای داوری نشست. در باور وی به درستی آمده است که «مردم سوریه در عمق وجود خود مخالف تغییر نیستند، بلکه مخالف رفتارها و شیوه‌هایی هستند که منجر به نتیجه‌ای گردد که با ذاتِ تغییر در تضاد باشد». بنابراین رویدادهای اخیر فرصتی مهم است تا به نظرات همه اقوام و گرایش‌های موجود در سوریه احترام نهاده شود.

امروز سوریه در آزمون سختی قرار گرفته است. تهدید ناشی از تحرک جریانهای تروریستی مانند القاعده و داعش در داخل اسباب نگرانی منطقه شده است و بیم آن می‌رود تروریست‌ها سوریه را مأمن خود سازند. همچنین؛ دخالت و تعرض نظامی رژیم صهیونیستی و آمریکا و متحدان منطقه‌ای آنها از خارج که دچار اشتباه محاسباتی و خطای استراتژیک جبران‌ناپذیری شدند، امر قابل کتمانی نیست. دخالتی که آشکارا هدفش هدم بنیان‌های اجتماعی، سرمایه‌های علمی، زیرساخت‌های اقتصادی و قدرت دفاعی سوریه گردد. به‌رغم دشواری این مسیر و ضربات ناشی از هجوم ارتش‌های بیگانه به سوریه، به‌روشنی می‌توان مشاهده کرد، مردمانی از جنس مردم سوریه در همسایگی این کشور هستند که با دستانی تهی اما روحیه و ایمانی ستودنی در اردوگاه کوچک جبالیا دو ماه برابر یورش زمینی و هوایی ارتش صهیونیستی شجاعانه مقاومت کردند. 

راه برون‌رفت از تنگنای فعلی و برافراشته نگاه داشتن رأیت استقلال و سربلندی ملت سوریه، حفظ انسجام و روحیۀ همزیستی همراه با انتخاب آزاد برای تعیین سرنوشت آینده کشور توسط همه آحاد و اقشار مردم است. احترام به آرای مردم در انتخاباتی آزاد بشرطی که متضمن اراده ملت سوریه باشد و منجر به تشکیل نظام سیاسی منتخب همه اقشار جامعه گردد، مبنای جهت‌گیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در چهارچوب قطعنامه 2254 شورای امنیت می‌باشد.

دکتر سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران

متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است
نظم مترنیخی (۱۸۴۸-۱۸۱۵) یکی از موفق‌ترین تلاش‌های تاریخی برای ایجاد صلح پایدار پس از آشفتگی‌های جنگ‌های ناپلئونی بود.
رده‌بندی دولت‌ها به لحاظ کارکردی عبارت است از: ۱- دولت هژمون، ۲- دولت قوی، ۳- دولت کارکردگرای رفاه و امنیت ساز ۴- دولت متوسط ۵- دولت ضعیف و ۶- دولت ورشکسته. سور...