پس از پاسخ نظامی 25 فروردین ماه 1403، جمهوری اسلامی ایران به اقدام تروریستی رژیم صهیونیستی، از آنجا که مشخص گردید هر گونه تحول نظامی آتی در رویکرد ایران و رژیم صهیونیستی، سایر کشورهای منطقه را به طور مستقیم و غیر مستقیم درگیر می سازد، نوع تحلیل های ارائه شده در سطح رسانههای عمومیکشورهای منطقه مهم و تعیین کننده شده اند. این تحلیل ها میتوانند نشانگر تبلیغی غیر رسمی از نظریات یا مباحث پشت پرده و یا دیدگاههای تصمیم گیران استراتژیک در این کشورها باشند. بر این اساس ظرفیت افکار عمومی یا نهادهای تاثیرگذار بر موضوعات محوری رسانه ای در این کشورها میتواند به عنوان یک شاخص در تحول سیاست های منطقه ای این کشورها نیز تلقی شود. این تحلیل ها از یکسو میتواند برای یک تغییر در سیاست دفاعی یا سیاست خارجی کشورهای منطقه مشروعیت عمومی ایجاد نموده و از سوی دیگر قدرت مانور جمهوری اسلامی ایران در هر گونه تحول نظامی آتی را تحت تاثیر قرار دهد.
هرگونه کم توجهی یا نادیده گرفتن سرمایههای راهبردی ایران و مفاهیم مرتبط با آن همچون: محور مقاومت، قدرت بازدارندگی، مفهوم مقاومت، مقابله با نسل کشی، اشغالگری، مبارزه با آپارتاید و اشغال در سطح افکار عمومی منطقه قدرت سخت ایران را با چالش مواجه می نماید. تقویت گفتمان مسلط ایران در مشروعیت بخشی، توانمند سازی و نمایش قابلیت های سخت افزاری توان بازدارندگی ایران در عرصه افکار عمومی منطقه عملا بخشی از قدرت بازدارندگی و نیروی مقاومت و روایت سازی جمهوری اسلامی ایران است. در عین حال هرگونه تحول در موضوع فلسطین و غزه و مسائل جاری آن به ویژه پس از تحولات 7 اکتبر با موضوع قدرت بازدارندگی ایران ارتباطی مستقیم داشته وچنین موضوعی در طول این سال ها آثار و شواهد متعددی را نشان داده و تبدیل به واقعیت شده است. به طور مثال آمی آیالون رئیس سابق شین بت چندی پیش از وقایع 13 آوریل 2024 در فارن افرز[1] نوشت: برداشت بینالمللی از جنگ اسرائیل مهم است بر خلاف نبردهای گذشته امروز برد سیگنال اینترنت از برد موشکها مهم تر است برای بسیاری از بینندگان در خانه، جنگ چیزی شبیه به یک مینی سریال تلویزیونی شده است. مردم در سراسر جهان درست بودن و بر حق بودن را نه بر اساس قوانین حقوقی بلکه از طریق رسانه خاص خود قضاوت میکنند. مردم تصمیم میگیرند که چه کسی درست است و چه کسی نیست و کدام طرف خوب است و کدام بد، و دولت خود را تحت فشار قرار می دهند تا بر این اساس خط مشی ترسیم کند. اثر افکار جهانی برای چشم انداز پیروزی اسرائیل حیاتی است. اگر شرکای اسرائیل حمایت نظامی، اقتصادی یا دیپلماتیک را در لحظه ای مهم تامین نکنند، ممکن است علیرغم موفقیت های میدان نبرد، جنگ را ببازند.
بر این اساس با بررسی رسانههای مکتوب کشورهای ترکیه، میتوانید برخی از مهم ترین مباحث جاری در سطح رسانههای رسمی و خصوصی منطقه که میتواند نشان دهنده سیاست رسمی و غیر رسمی در این کشورها باشد را ملاحظه نمائید. برای هر یک از گزارههای رسانه ای و خط تحلیلی ارائه شده مستندات عینی وجود دارد:
- تعدادی از نخبگان سعودی همچون گذشته و به سیاق سنتی (با انگیزههای رسمی احتمالی) معتقدند که ایران در پاسخ عملیاتی 13 آوریل خود به نوعی به دنبال کشاندن کل منطقه به درگیری است و در همین زمینه آینده توافق سیاسی تهران و ریاض و مصالحه صورت گرفته را زیر سئوال میبرند.
- خط تحلیلی دیگر این است که اردن با دخالت سعودی و آمریکا نقش موثرتری در روند عادی سازی منطقه با اسرائیل ایفا نماید.
- یک نوع هم افزایی و خط واحد فکری و تحلیلی در سراسر رسانههای منطقه برای کمک به روند تضعیف خط مقاومت و نیروهای حامی محور در کل کشورهای فعال: لبنان، سوریه، عراق، یمن به وجود آمده است. (نظری که پل سالم رئیس موسسه خاورمیانه واشنگتن مطرح کرد).
- مهار حملات ایران نشان داد اسرائیل و متحدانش برنامه دفاعی از قبل تعریف شده داشتند. اسرائیل به طور مشخص به تنهایی موفق نشد. این تجربه نشان داد اسرائیل باید روی تقویت روابط خارجی در منطقه و خارج از منطقه بیشتر سرمایه گذاری کند این امر مستلزم اتخاذ سیاستهای معتدلتر و طرفدار صلح در موضوع فلسطین است. ( نظریه نمرود گارن در موسسه خاورمیانه واشنگتن)
- موفقیت جمعی در مقابله با حملات ایران نشان داد حتی در زمان اختلاف، منافع مشترک منطقهای و ژئوپلیتیکی همچنان مهم است. ائتلاف اعلام نشده با امریکا و برخی اعراب پیامی قوی به ایران و سایرین در خاورمیانه می فرستد. اهمیت استراتژیک توافقنامههای صلح برای اسرائیلیها بسیار آشکار شد.
- القای ناکارآمدی، بی تاثیری، ضعف فن آوری ، ضعف شکلی و عملیاتی پاسخ ایران و تضعیف موضع ایران در توان بازدارندگی نظامیبا هدف ممانعت از اقبال عمومیبیشتر به رویکرد ایرانی مقاومت در سطح مطبوعات کشورهای منطقه مشاهده گردید.
- مهم ترین خط تحلیلی را فارن افرز به قلم دو محقق چتم هاوس و دانشگاه کالیفرنیا ارائه داده است. در این مقاله آمده است: کشورهای عربی تصمیم گرفته اند که نزدیک شدن به یکدیگر بهترین راه برای کاهش خطرات ایران است واگر تشدید تنش بین ایران و اسرائیل ادامه یابد، کشورهای عرب خلیج فارس، مصر و اردن احتمالاً حتی بیشتر تمایلی به حمایت از عملیات اسرائیل خواهند داشت.
- تنها عاملی که میتواند به برد رژیم صهیونیستی در مسئله فلسطین و بن بست استراتژیک خود در برابر ایران کمک کند سناریویی است که کشوری فلسطینی در کنار اسرائیل تاسیس شود. یافتن دستاوردهای نظامی در یک درگیری ممکن است رضایت بخش باشد ولی در دورنمای کلی تر ممکن است بخش هایی از یک مینیاتور شکست اساسی تلقی شوند. به همین دلیل تحمیل شکست ذهنی و روانی تنها از ایجاد سازوکاری با هدف محصور کردن و منزوی کردن ایران در ذهن حاکمان و مردمان منطقه میبایستی به پیش برود.
در مجموع بایستی اشاره کرد در تحولات اخیر دیدگاه معارض و سلبی مختلفی مورد وجود دارد که ضروری است پایش و راستی آزمایی گردند. عدم توجه به دیدگاههای اندیشکدهها و رسانههای جریان اصلی در اتخاذ سیاست هایی موثر در قبال مسائل منطقه ای میتواند مانع ایجاد نماید. تولید روایت های موثر و گفتمان مسلط در سطح منطقه خود عناصری از غلبه گفتمان مقاومت و بخشی از عامل فعال بازدارندگی است. رژیم صهیونیستی به دلیل نفوذ و ساختارهای ایجاد گفتمان خود در آمریکا توانسته است از هرگونه سیاستی ضد منافع خود در دولت ایالات متحده جلوگیری نماید و اینگونه القاء نماید که دشمن من دشمن شماست. چنین فرصتی در پرتو تحولات اخیر ترویج این سیاست در منطقه و بین دولتهای غرب آسیا را به کمک جریانهای حامی صهیونیسم در منطقه به پیش میبرد.
محمدجواد شریعتی، کارشناس ارشد مطالعات سیاست خارجی آمریکا
(مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاههای مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی نیست)
[1] The only way for Israel to Truly Defeat Hamas, Ami Ayalon, April 11,2024, Foreign Affairs