با توجه به این تغییرات و منازعات تازهای که در منطقه شکل گرفته است، نیازی فوری به شکل گیری ترتیبات تازه ای در منطقه وجود دارد که هم مولفههای روابط تازه قدرت در منطقه را بازتاب داده و هم منافع جمعی طرف های ذی نفع را تأمین کند. از این روست که جمهوری اسلامی ایران طرح موسوم به ابتکار صلح هرمز را با هدف حرکت به سمت ترتیبات فراگیر منطقه ای و زمینه سازی برای شکل گیری یک جامعه هرمز، پیشنهاد کرده است.
در این مقاله آمده است: از دیدگاه ایران، وضعیت کنونی در منطقه حاصل عوامل به هم مرتبط مختلفی است، از جمله اینکه تقریبا تمام تلاشهای پیشین برای به ارمغان آوردن امنیت، صلح و ثبات در منطقه به شکست انجامیده است، آن هم بیش از هرچیز به این دلیل که پروژه های صلح سازی پیشین از در نظر گرفتن بازیگران مهم منطقه ای، خصوصا ایران، غافل بودهاند. علاوه بر این، این پروژه ها طرحهایی بومی نبوده اند و عمدتا از سوی طرف های خارجی که منافع خاص خود را دنبال میکرده و واقعیات منطقه ای را نادیده میگرفته اند، به منطقه تحمیل شده اند و از همین رو از اتکا بر اصول مورد توافق همه طرفهای منطقه بی بهره بوده اند.
از دید جمهوری اسلامی ایران منطقه به یک چارچوب امنیتی واقعبینانه نیاز دارد که روابط تازه میان قدرت ها را بازتاب داده و بر اساس مولفههای قدیمی شکل نگرفته باشد. ابتکار صلح هرمز بر اساس این دیدگاه و با هدف دستیابی به یک چارچوب کارآمد برای امنیت منطقه ای شکل گرفته است.
تشریح سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دولت های مختلف، سیاست خارجی دولت کنونی، رویکرد تعامل سازنده، روند شکل گیری توافق هسته ای، تبعات سیاست فشار حداکثری ایالات متحده، روابط جمهوری اسلامی ایران با قدرت های جهانی و روابط جمهوری اسلامی ایران با همسایگان از جمله موضوعات مورد بحث در این مقاله است.
مبانی اصلی ابتکار «امید» ( HOPE ) با طرحهای پیشین ایران تفاوت چندانی نداشت، اما به نحوی بیان شده بود که نیاز مبرم به تدوین یک نقشه شناختی تازه برای منطقه را بازتاب دهد و مفاهیم کلیدی را تشریح کند. مواردی نظیر روابط خوب همسایگی؛ منشور ملل متحد؛ حاکمیت و تمامیت ارضی؛ نقضناپذیر بودن مرزهای بین المللی؛ حل و فصل صلح آمیز مناقشات؛ رد تهدید یا استفاده از زور یا مشارکت در ائتلاف یا هم پیمانی علیه یکدیگر؛ عدم مداخله در امور داخلی یا خارجی هریک از دولت ها؛ احترام و منافع متقابل و موضع برابر؛ و احترام به نمادهای مقدس، تاریخی، مذهبی و ملی دولت ها و مردم جامعه تازه شکل گرفته هرمز.»
ابتکار صلح هرمز نیازمند اراده سیاسی مشترک و برنامه اقدامی است که بتوان آن را به یک دستاورد واقعی بدل کرده و از آن برای تبدیل ظرفیت ها و توانمندیهای منطقه در جهت دستیابی به اهداف مشترک بهره گرفت. چنین امری «نیازمند گام های کوچک اما عملی نظیر تشکیل کارگروه های مشترکی برای ایجاد: الف) تدابیر پیشگیری از منازعه نظیر خطوط تماس اضطراری و سامانههای هشدار زودهنگام؛ ب) تدابیر مدیریت منازعه نظیر ارتباطات مستقیم بین دولتی و پروتکل های مورد توافق برای مواقع بروز منازعه؛ و ج) تدابیر حل و فصل منازعه نظیر رویه ها و روندهایی مشخص درون چارچوب یک ساز و کار منطقه ای.»
ابتکار صلح هرمز نمادی از امید به پیروزی دیپلماسی است، تاریخ قضاوت خواهد کرد که آیا این طرح نیز یک فرصت از دست رفته دیگر برای منطقه خواهد بود یا اینکه طرف های ذی نفع بالأخره به این جمع بندی رسیده اند که تنها راه خروج از این فاجعه آغاز یک گفت و گوی فراگیر و همکاری نامشروط با یکدیگر است.
(مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاههای مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی نیست)
برای مشاهده اصل مقاله به زبان انگلیسی اینجا را کلیک کنید