کنگره بیستم حزب کمونیست چین: تثبیت پارادایم شی در حکمرانی

۱۷ آبان ۱۴۰۱
مشاهده ۲۰۹۲۲

کنگره بیستم حزب کمونیست چین همان گونه که انتظار می رفت به یکی از مهم ترین کنگره‌های تاریخ حزب و به یک نقطه عطف سرنوشت ساز تبدیل شد. این کنگره که هر پنج سال یک بار برگزار می‌شود جهت گیری‌های کلی سیاست داخلی و خارجی حزب کمونیست را تعیین می‌کند.

 کنگره بیستم در شانزدهم اکتبر با سخنرانی دو ساعته شی‌جینپینگ دبیرکل حزب افتتاح شد و تا بیست و دوم اکتبر ادامه یافت. مهم ترین اتفاقات در کنگره بیستم، در دو حوزه قابل احصاء بود: اول، تغییر الگوی مناسبات قدرت و چیدمان کادر رهبری حزب کمونیست. دوم، نگاه نوبه چالش‌ها و  تهدیدات برای چین و تغییر شگرف اولویت‌ها.

 

الف. تغییرات داخلی

در کنگره بیستم، در برآیند رقابت جناح‌های داخلی حزب کمونیست، غیرمنتظره‌ترین اتفاقات رخ داد. در حالی که شی‌جینپینگ در سال‌های اخیر متاثر از تحولاتی چون جنگ تجاری امریکا با چین و مدیریت کرونا و پیامدهای اقتصادی آن، تحت فشار بخشی از رهبری حزب و جناح اقتصادگرای آن قرار داشت و انتظار می رفت کنگره بیستم برای او کنگره پرچالشی باشد، در پایان او مرد کامروای این کنگره بود. در این کنگره، اولاً شی رهبری خود بر حزب و کشور را برای سومین دور و احتمالاً تا سال 2035 تثبیت کرد. ثانیاً، تمام منتقدین و مخالفین خود را از کادر رهبری حزب کنار گذاشت و ثالثاً، موفق شد افراد وفادار به خود را صرف نظر از سوابق و توانمندی آنها در کادر اصلی رهبری حزب جانمایی کند. ما در این کنگره شاهد بازنشستگی شمار قابل توجهی از رهبران حزب و روی کار آمدن نسل جدید رهبران حزبی وفادار به شی بودیم. موفقیت شی در نصب وفاداران خود در حلقه 7 نفره اصلی یعنی کمیته دائمی دفتر سیاسی و حلقه دوم یعنی دفتر سیاسی 24 نفره چشم ها را خیره کرد.

در کنگره بیستم، بسیاری از چهره‌های با گرایش بازار، متمایل به غرب و متخصصان عالی رتبه اقتصادی حزب بازنشسته یا از دور خارج شدند. مهم ترین این تغییرات حذف لی کچیانگ (Li Keqiang) نخست وزیر و نفر دوم کادر 7 نفره رهبری کشور (کمیته دائمی) و وانگ یانگ (Wang Yang) متحد او در این کمیته بود. در سال های اخیر و با تاثیرات منفی جنگ تجاری امریکا و چین و سپس بروز کرونا و سیاست کوید صفر و قرنطینه‌های گسترده و محدود شدن رفت و آمد تجار بین‌المللی به چین، کچیانگ به عنوان رهبر جناح اقتصادگرا، در نزاع پنهان با سیاست های شی قرار داشت و حتی در مقطعی گفته می‌شد اختیارات شی در حوزه اقتصادی به نفع او محدود شده است. از دیگر افراد مهم حذف شده، یی گانگ (Yi Gang) رئیس بانک مرکزی و لیو کون (Liu Kun) وزیر دارایی بودند. از میان هفت نفر اعضای کمیته دائمی دفتر سیاسی، چهار نفر تغییر کردند و به جای آن‌ها افراد وفادار به شی تعیین شدند. سه نفر دیگر یکی خود شی است و دو فرد دیگر به او نزدیک هستند. هو چونهوا (Hu Chunhua) معاون نخست وزیر و متحد دیگر لی کچیانگ که گمان می رفت در دوره جدید در کمیته دائمی‌ باشد نه تنها ارتقاء نیافت بلکه از دفتر سیاسی هم کنار رفت. اخراج رقت بار هو جینتائو رئیس جمهور سابق از جلسه کنگره، یک نماد مهم و ظاهرا طراحی شده در قالب تحقیر سلف از سوی شی و نمادی از اعلام پایان پارادایم هو و تثبیت پارادایم شی بود.

در کنار حذف این چهره‌ها، شی جینپینگ موفق شد افراد وفادار به خود را وارد کمیته دائمی و دفتر سیاسی کند. چهار چهره جدید از وفاداران به شی در کنار دو چهره قبلی نزدیک به او وارد کمیته دائمی‌شدند. مهم ترین آنها که احتمالاً نخست وزیر جدید خواهد بود لی چیانگ (Li Qiang) دبیر حزب درشانگهای بود. وی که عضو کمیته دائمی دفتر سیاسی شد تجربه اقتصادی اندکی دارد و فاقد تجربه کار در سطح ملی است. عملکرد او بخاطر بروز کرونا در کلان شهر شانگهای و وضعیت رسیدگی به میلیون‌ها شهروند تحت قرنطینه این شهر مورد انتقادهای جدی بود. هه لیفنگ (He Lifeng)، کسی که انتظار می رود معاون نخست وزیر در امور اقتصادی شود و نقش اصلی را در مدیریت اقتصاد ایفا کند از طرفداران جدی خط مشی ملی گرایی اقتصادی شی از جمله سیاست های امنیتی-محور، خوداتکایی و نیز کمپین خیر مشترک او برای کاهش نابرابری و تقویت انسجام فرهنگی از طریق شکستن تفوق اهرم های بخش خصوصی است.

از مهم ترین تحولات رویّه‌ای در این کنگره، شکستن اصل اجماع در حزب بود که از زمان هو جینتائو پایه گذاری شده بود. کنگره بیستم مهر تاییدی بر پایان خرد جمعی در نظام رهبری چین و تبدیل آن به فرد-محوری بود. عدم انتخاب هیچ زنی در دفتر سیاسی 24 نفره بر خلاف سنت سه دهه اخیر نیز معنادار و نشانه مردانه تر شدن دستور کار کشور در سال های پیش رو است. 

با تغییرات رخ داده، شی عملا امکان هر گونه رقابت برای رهبری حزب در آینده نزدیک را مسدود ساخته است. از میان شش چهره وفادار به شی که در کمیته دائمی حاضر خواهند بود، هیچ کدام از نظر سن و شخصیت تهدیدی برای شی نیستند. نتایج چیدمان رهبری حزب در کنگره بیستم نشان داد شی خیلی بیشتر از چیزی که تصور می‌شد قدرت و کنترل دارد. کل چیدمان‌ها بر اساس معیار وفاداری به شخص شی بود و مشخص شد خواست او بر هر رویّه دیگری ارجحیت دارد. وقتی مهم ترین متحد شی، لی چیانگ دبیر حزب درشانگهای، علی رغم فقدان تجربه مدیریتی در سطح ملی و عملکرد ضعیف در مدیریت کرونا در شانگهای، نفر دوم کمیته دائمی ونخست وزیر (رئیس شورای دولتی) می‌شود، می‌توان گفت که بر خلاف گذشته، چیزی باارزش تر و مهم تر از وفاداری به شی وجود ندارد.

با چیدمان صورت گرفته، شی تمام صداهای متفاوت را خاموش کرده و در واقع گروه‌بندی‌های داخل حزب بی معنی شده است. تمرکز و تحکیم قدرت در دست شی نتیجه سال ها تلاش و برنامه ریزی او جهت توسعه قدرت خود بود. چیزی که بعد از مائو مشاهده نشده بود. زندگی دشوار شی در نوجوانی که او را از نظر شخصیتی فردی محکم و استوار ساخته، عملکرد و دستاوردها در محو فقر و مبارزه با فساد، مدیریت چالش های خارجی و نیز جلوگیری از بحران‌های سیاسی و اجتماعی داخلی از مهم ترین دلایل موفقیت شی در پیشبرد برنامه‌های مورد نظر اوست که نهایتاً نظر حزب را که مصلحتی بالاتر از مصلحت آن نیست نیز جلب کرده است.

اما تحول مهم دیگر در چیدمان جدید رهبری حزب، افزایش وزن چهره‌های نظامی و امنیتی به جای چهره‌های اقتصادی است. اکنون دفتر سیاسی با شمار قابل توجهی از افراد با پیشینه نظامی و امنیتی و صنایع دفاعی و نیز ملی گرایان فن سالار مصمم و متعهد به جستجوی خوداتکایی فناوری و اقتصادی و استقلال زنجیره تامین چین در حوزه‌های راهبردی که اهداف شی هستند پر شده است. 

انتخاب مجدد ژانگ یوشیا (Zhang Youxia) ژنرال 72 ساله که یکی از معدود ژنرال های چین با تجربه نبرد واقعی و تجربه قابل توجه در فناوری فضایی نظامی است، همچنین انتصاب ژنرال باتجربه هه ویدونگ (He Weidong) که دارای تجربه در مرزها با هند و فرماندهی عملیات در محدوده تایوان است بعنوان رهبران مشترک ستاد ارتش و نیز ارتقاء وانگ‌یی (Wang Yi) وزیر خارجه کهنه‌کار به دفتر سیاسی نشان دهنده اولویت‌های متفاوت و نگرانی‌های فزاینده شی در مورد محیط خصمانه بیرونی و تمایل شدید به تقویت امنیت و ثبات است. چن ونچینگ (Chen Wenqing) که ارتقاء او به عضویت در دفتر سیاسی بدان معناست که او احتمالا کمیسیون مرکزی امور سیاسی و حقوقی را که نهاد عالی امنیتی داخلی چین است رهبری خواهد کرد، اولین شخصی با پیشینه سرویس امنیت خارجی چین و وزارت امنیت آن کشور است که این منصب را می‌گیرد. دو چهره امنیتی دیگر هم پست های حساسی در حزب گرفته اند.

نکته قابل تامل دیگر، ارتقاء رئیس آکادمی علوم اجتماعی و سیاسی چین به دفتر سیاسی است که نشان می دهد شی توجه ویژه‌ای به اتاق های فکر و اندیشکده‌ها در ترسیم نقشه راه آتی کشور دارد. در مجموع، تکنوکرات‌های اقتصاد-محور عموماً به نفع چهره‌های با گرایش دولت-محور و امنیت-محور کنار رفتند.

 چین

ب. نگرش جدید به محیط بین المللی

شی با سخنرانی دو ساعته خود نقطه عطفی را در کنگره بیستم رقم زد. سخنرانی او به طور عمده بر مسائل داخلی تمرکز داشت ولی همچنین تصویر روشنی ارائه می داد از این که چگونه شی و رهبری حزب به جهان و جایگاه چین در آن می نگرند. این سخنرانی لحن متفاوتی نسبت به سخنرانی او در کنگره نوزدهم داشت. در حالی که شی از این که قدرت چین و چشم انداز آن در حال صعود است اظهار اطمینان می‌کرد، همزمان به طور جدی درباره تهدیدات و چالش های رو به رشد که چین با آنها مواجه است هشدار می داد.

در سخنرانی کنگره نوزدهم در سال 2017 شی یک لحن پیروزمندانه داشت با این ادعا که چین محکم و استوار در شرق ایستاده و تصریح بر این که قدرت نرم و نفوذ بین‌المللی چین در سیر صعودی است. اما در پنج سال گذشته چین با بحران‌های بزرگی چون هنگ کنگ و تایوان و نیز تنش روزافزون با ایالات متحده مواجه شد.

در سخنرانی کنگره بیستم شی بیان می‌کند که نفوذ و قدرت بین‌المللی چین برای شکل دادن به تحولات به شکل قابل توجهی جهش کرده است اما او درباره تهدیدات در حال ظهور برای چین هم هشدار جدی می دهد. او تصریح نمود چین وارد دوره‌ای می‌شود که در آن فرصت‌ها، مخاطرات و چالش‌های استراتژیک بسیار جدی هستند. در گزارش حزب برای کنگره بیستم هم آمده که چین با «تغییرات شگرف در چشم انداز بین المللی بویژه تلاش های خارجی جهت باج گیری، مهار، محاصره و اعمال فشار حداکثری مواجه است.» این گزارش درباره حوادث پیش بینی نشده و غیرمنتظره و تهدیداتی که ممکن است مورد غفلت قرار گیرند صحبت می‌کند. به نظر می رسد عمده ترین آنها مساله استقلال تایوان است.

گزارش حزب در اشاره به تهدیداتی که به دنبال سرکوب و مهار چین هستند صراحتاً به غرب و امریکا اشاره نمی‌کند اما ارزیابی آن از محیط خارجی چین، نشان دهنده نگرانی‌های پکن بر سر تنش های فزاینده از سوی واشنگتن است. گزارش همچنین نشان دهنده نگرش بدبینانه پکن درباره روابط امریکا و چین است. گزارش بیستم حزب هم بازگشت تایوان را بعنوان یک الزام طبیعی برای احیا و انسجام ملت چین می داند اما در این گزارش شاهد بندی هستیم که تصریح می‌کند چین با مداخله خارجی در امور مربوط به تایوان مقابله می‌کند که نشان دهنده نگرانی روزافزون چین از مداخله امریکا و غرب در تایوان است.

گزارش کنگره بیستم تاکید بزرگ‌تری بر خطرات بالقوه و بدترین سناریوهای ممکن در محیط خارجی کرده و می‌گوید کشور باید آماده باشد که در مقابل «بادهای تند، آب های خروشان و مواج و طوفان‌های سهمگین و خطرناک» ایستادگی کند. همچنین می‌گوید که تلاش های بیگانگان برای سرکوب و مهار چین ممکن است هر آن شدت یابد. در این گزارش همچنین هفت بار اشاره به مداخلات خارجی در امور چین شده است.

گزارش همچنین اشاره می‌کند که چین ابتکار استراتژیک جهت اتحاد کامل کشور را تقویت کرده است. واژه «ابتکار استراتژیک» جدید است و به نظر می رسد نشان دهنده سیاست چین برای تشدید اقدامات جهت اتحاد و برگرداندن تایوان باشد. در کل گزارش بیستم نشان دهنده تداوم یک سیاست فعال تر و تهاجمی تر در مواجهه با چالش های بزرگ تر خارجی است. هشدارهای جدی در گزارش و اولویت دادن به امنیت ملی این واقعیت را می رساند که شی در تلاش است تا حزب و مردم را جهت رهبری خود در شرایط متلاطم آینده آماده کند.

بنابراین می‌توان گفت که چالش-محوری در بیانات شی در کنگره بیستم مشهود بود. در تحلیل محتوای عبارات کلیدی در سخنرانی شی در کنگره بیستم در مقایسه با کنگره نوزدهم، واژه امنیت 20 بار در برابر 4 بار، استراتژی 60 بار در برابر 42 بار، تایوان 12 بار  در برابر 9 بار، ریسک 16 بار در برابر 8 بار و چالش 11 بار در برابر 7 بار به کار رفته است. این مقایسه به خوبی نشان می دهد که چین تا چه میزان نگران چالش ها و تنش های آینده است.

در سخنرانی شی و گزارش حزب، ارزیابی بدبینانه‌تر از محیط خارجی چین و تصور شدت یافته از تهدیدات برای امنیت ملی آن مشهود بود. در عین حال تداوم در اهداف ملی و زمان بندی برای رسیدن به آنها نیز مشاهده می‌شد. به طور خاص، سخنرانی شی بر سیاست طولانی مدت پکن درباره تایوان و ضرورت بازگشت صلح آمیز آن تاکید کرد بدون اینکه راه حل نظامی را از روی میز بردارد.

پارادایم جدید: تغییر اولویت های چین

اکنون می‌توان گفت چرا این تغییرات شگرف در چیدمان حزب کمونیست و در تفکر راهبردی آن نسبت به جهان خارج رخ داده است. چین از سویی دیگر نیاز به تعقیب پارادایم دنگ شیائوپینگ مبنی بر سربه‌زیری، مخفی کردن توانمندی‌ها و محوریت صرف اقتصاد نمی‌بیند و از سوی دیگر مسیری سنگلاخ را در عرصه بین المللی در تداوم تثبیت قدرت خود در پیش رو می‌بیند که باید برای مواجهه با آن مهیا باشد. تقویت حاکمیت ملی و مقابله با امواج واگرایی و استقلال‌طلبی از اولویت‌های اصلی پکن در مواجهه با وضعیت چالش‌آفرین تایوان، هنگ کنگ و سین کیانگ است و همین مساله سرنوشت ترکیب رهبری حزب در کنگره بیستم را تعیین کرد. فشارهای خارجی مورد اشاره، زمینه پذیرش یکدست شدن حاکمیت از سوی حزب و جامعه را فراهم کرد. پکن به خوبی از راهبردهای امریکا و غرب برای تحت فشار قرار دادن چین و ایجاد وقفه در مسیر تبدیل آن به ابرقدرت با توسل به مسائل و چالش‌های داخلی و موضوعات حقوق بشری، جدایی طلبی و تمامیت ارضی آگاه است. در کنگره بیستم صحبت از تغییرات و چالش های جهانی شد در مهابتی که در چند دهه اخیر دیده نشده بود. بخش مهمی از این فضا به رقابت و برخورد راهبردی با امریکا اشاره دارد.

تقابل با چنین شرایطی الزامات خاص خود را دارد که مهم ترین آنها تمرکز بیشتر در قدرت، یکدست کردن اندیشه‌های حاکم بر حزب و اولویت امنیت و ژئوپلتیک است. حالا برای نخستین بار در چهار دهه، ژئوپلتیک و امنیت در راهبرد چین، هم‌سنگ اقتصاد بلکه مهم تر از آن قرار گرفته اند. در این راستا، نیاز چین به هدایت از سوی یک رهبر قدرتمند و مدبر و شجاع، موجب اجماع بر حضور قدرتمند شی در جایگاه رهبری کشور، دبیرکلی حزب و ریاست جمهوری و یکدست کردن حاکمیت به نفع او شده است.

علاوه بر چالش های خارجی و محیط نامساعد بیرونی؛ با رشد سریع طبقه متوسط در چین، همواره این یک سوال و چالش جدی مطرح بوده که حزب برای تسری مطالبات شهروندان از حوزه اقتصادی به سیاسی و چالش های اجتماعی یک میلیارد نفر طبقه متوسط چه برنامه ای دارد. این مساله ای به شدت چالش آفرین و محل دغدغه برای حزب است که باید در سال های آینده با آن برخورد کند.

مشخص‌ترین روند ناشی از کنگره بیستم، اولویت دهی دغدغه‌های امنیتی بر تمام مسائل دیگر بود و در مچموع، تصویر واضح کنگره بیستم، یک حزب و کشور متحد با شی پشت شعار امنیت ملی و اقتصاد محصور در یک قلعه با تمرکز جدی بر آماده سازی جهت تقابل ژئوپلتیکی در رقابت آینده است.

اکنون شاید بتوان گفت سیاست کووید صفر و قرنطینه‌های بی سابقه در چین و کاهش قابل ملاحظه تردد و حضور خارجیان در این کشور نه صرفا اقدامی در چارچوب مبارزه با پاندمی‌کرونا، بلکه حساب شده و مانوری برای آمادگی جهت شرایط خاص چین در آینده  بوده است. همچنین سیاست چرخش دوگانه که بر تمرکز بیشتر بر ظرفیت های داخلی به‌ویژه بازار مصرف داخلی تاکید دارد. پکن می‌داند که دوران تعیین تکلیف نزدیک است و تقابل امریکا با او جدی و غیرقابل بازگشت خواهد بود. جاده‌ای پر از دست‌انداز و سنگلاخ در پیش است و باید کمربندها را بست.

حالا می‌توان گفت تاریخ چین ورق خورده، پارادایم دنگ شائوپینگ در چین به پایان رسیده و پارادایم شی جینپینگ حاکم شده است. آیا باید منتظر تعیین تکلیف تایوان حتی با ابزار زور تا کنگره بعدی در سال 2027 باشیم؟

 

خلیل شیرغلامی، کارشناس ارشد مرکز مطالعات سیاسی و بین‎‌المللی

(مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاه‌های مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی نیست) 

متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است